نوشته زیر برگرفته از کتاب «نسیم مهر» (متن پیاده شده برنامه پرسش و پاسخ رادیویی استاد حسین دهنوی) می باشد.
پاسخ:
دروغگویی تا حدود شش سالگی طبیعی است و جای نگرانی نیست و به قول «دوبس» یکی از اندیشه وران غربی، جنبهی روان شناختی دارد. علت دروغگویی کودکان تا این سن (حدود شش سالگی) تخیل قوی است. او نمیتواند بین بیداری و رؤیا و حقیقت و مجاز فرق بگذارد. کودک در این سن، جاندار پندار است و به اشیا جان میدهد. وقتی با عروسکش بازی میکند، به گونهای با او حرف میزند که گویا زنده است. دروغگویی کودکان از این سن به بعد، جنبهی اخلاقی مییابد که باید با راهکارهای درست، جلو آن را گرفت.
پاسخ:
شما باید علل دروغگویی را بیابید و اگر علت مشخص شود و از بین برود، معلول نیز از بین خواهد رفت.
با توجه به علل دروغگویی با آن مقابله کنید:
1. محیط:
در محیطی که دیگران دروغ بگویند، کودک نیز دروغ خواهد گفت. بنابراین، باید محیط را اصلاح کنید.
2. تنبیه:
کودکی که برای رفتارش به شدت تنبیه میشود، در صورت ارتکاب خلاف، راست نخواهد گفت. به جای تنبیه، از ساز و کارهای باز دارنده استفاده کنید.
3. جلب توجه:
در مقابل دروغهای او، حساسیت شدید نشان ندهید و او را در موقعیتهای مناسب نهی کنید؛ چرا که ممکن است برای جلب توجه باشد.
4. احساس حقارت:
کودکی که فراوان توبیخ و سرزنش شود، احساس حقارت میکند و برای جبران این احساس، دروغ میگوید تا با دروغهایش خود را بزرگ نشان دهد؛ پس سرکوفت را قطع کنید.
5: لاف زدن:
کودکان در این سن، گاهی لاف میزنند تا بزرگنمایی کنند. او را از زشتی و نامطلوب بودن این عمل در دید دیگران آگاه کنید.
6. شوخی:
گاهی برای شوخی دروغ میگوید. او را با روایات امامان آشنا کنید.
7. پرسشهای فراوان از کودک:
پرسشهای فراوان از کودک و سؤال پیچ کردن او، وی را به دروغ وامیدارد؛ پس در صورت ارتکاب عمل خلافی، از او نپرسید: تو این کار را کردهای؟ بلکه بگویید: هر کس این کار را انجام داده، دیگر تکرار نکند.
توصیه میکنم او را از آثار دروغ (محرومیت از بهشت و هدایت الاهی، از دست دادن ایمان، فقر، ضعف حافظه، بیاعتباری در اجتماع، جرأت بر گناه و...) آگاه کنید تا زشتی این عمل را دریابند. [1]
اگر از شیوهی محرومیت استفاده میکنید، در صورت دروغگویی او، محرومیت را دو برابر کنید؛ یکی برای عمل خلاف و یکی هم برای دروغگویی تا بفهمد اگر دروغ نگوید، محرومیت او نصف خواهد شد.
در صورت راستگویی کودک، از تشویق و تحسین او غافل نشوید.
پاسخ:
دروغگویی از 6 سالگی به بعد عللی دارد:
1. محیط:
دروغگویی اعضای خانواده یا نزدیکان، کودک را دروغگو میکند. صدای در منزل بلند میشود. پدر با قراینی میفهمد طلبکار است. به فرزندش میگوید: بگو پدرم در خانه نیست. پدر به طور غیر مستقیم، دروغگویی را به فرزند خود منتقل میکند.
کودک مرتکب خلافی شده است. پدر یا مادر میگوید: آقا کلاغه خبر آورده که چنین کاری کردهای. او به تدریج خواهد فهمید که این مسأله دروغ است و خود نیز دروغ میگوید. افزون بر این، اعتمادش نیز از والدین سلب خواهد شد.
باید توجه داشت که محیط، منحصر در خانه نیست و ممکن است دروغگویی از مدرسه، محله، خانهی نزدیکان یا... به کودک منتقل شود؛ پس باید محیط را اصلاح کرد. در حضور کودک، به شوخی دروغ نگویید. [2] «توریه»[3] هم نکنید.
2. جلب توجه:
کودکان به طور فطری به توجه نیاز دارند و گاهی برای جلب توجه دیگران به خود، دروغ میگویند. توصیه میشود به حد کافی به آنان توجه کنید تا مجبور نشوند از این طریق، توجه دیگران را به خود جلب کنند. (توجه داشته باشید که نیازهای اولیهی آنان را مرتفع سازید).
3. انتقامجویی:
کودک، گاهی دروغ میگوید تا از دیگری انتقام بگیرد. بهرام و شهرام دو برادرند. بهرام، شهرام را کتک میزند و چون شهرام، توان مقابله با بهرام را ندارد، به دروغ، او را نزد پدر خطاکار معرفی میکند تا پدر او را توبیخ یا تنبیه کند و به این صورت، انتقام بگیرد.
در این صورت، باید به او درس انصاف بدهید که پسندیده نیست برای انتقام از دیگری، به دروغ متوسل شود.
4. ترس از تنبیه:
اگر کودکان، از تنبیه بدنی در امان باشند، دروغ نمیگویند. اگر کودک بداند در صورت ارتکاب خلاف و عملی ناپسند، والدین یا معلم، او را تنبیه نمیکنند، بلکه به او آگاهی میدهند و در صورت نیاز، از او شکوه خواهند کرد، حقیقت را خواهد گفت.
توصیه میکنم در صورت ارتکاب خلاف، از ساز و کارهای بازدارنده، یعنی رو ترش کردن، محرومیت، تحریک عواطف، قهر استفاده کنید و از تنبیه بدنی جدا بپرهیزید.
5. تکلیف زیاد:
معلمی که تکالیف فراوانی را بر عهدهی دانشآموز میگذارد؛ به گونهای که انجام آنها در توان کودک نیست، او را به دروغ وا میدارد و کودک برای توجیه عدم انجام تکالیف، دروغ میگوید.
6. توقع بیش از حد:
توقع بیش از حد والدین و معلم، کودک را به دروغ وامیدارد. والدین یا معلم به کودک میگویند: چرا در درس ریاضی نمرهی 17 گرفتی؟ توقع ما از تو، نمرهی 20 بود. کودک به دروغ میگوید: وقت کم آوردم و... .
از کودکان خود در حد توان و هوش آنان توقع داشته باشید.
_____________________________
پی نوشت:
[1] ـ رسول خدا (صلی الله علیه وآله): «ان الکذب یهدی الی الفجور و الفجور یهدی الی النار؛ همانا دروغ،[انسان را] به زشتیها، و زشتیها به آتش [جهنم] میکشاند» (حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 12، ص 250).
رسول خدا (صلی الله علیه وآله): «اعظم الخطایا عند الله اللسان الکذوب، بزرگترین خطاها نزد خدا زبان دروغگو است» (علی مشکینی، قصار الجمل، ج 2، ص 181).
امام علی (علیه السلام): «لا شیمة اقبح من الکذب؛ هیچ عادت و خلقی، زشتتر از دروغ نیست» (آمدی، غررالحکم، ص 220، ح 4383).
[2] ـ امام باقر (علیه السلام): «اتقوا الکذب... فی کلّ جدّ و هزل؛ از دروغ، چه جدی و چه شوخی بپرهیزید» (کلینی، کافی، ج 2، ص 338).
[3] ـ «توریه»، سخن دو پهلو گفتن است. کلامی که از آن، دو معنا فهمیده میشود: یکی معنای ظاهر و آشکار که ذهن شنونده به سرعت به آن منتقل میشود و دیگری معنای نهانی و ناپیدا که مقصود اصلی گوینده است و ذهن شنونده به آن منتقل نمیشود؛ برای مثال، پدر در تماس تلفنی، خود را عاصی معرفی میکند، شنونده این گونه برداشت میکند که نام خانوادگی او است؛ اما پدر، معنای گناهکار را اراده کرده است. «توریه» گرچه حرام نیست، چون کودک قدرت تجزیه و تحلیل ندارد، بهتر است که از آن استفاده نشود.
منبع:
نسیم مهر جلد 1، پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان؛ حسین دهنوی