نوشته زیر برگرفته از کتاب «نسیم مهر» (متن پیاده شده برنامه پرسش و پاسخ رادیویی استاد حسین دهنوی) می باشد.
پاسخ:
این عمل، اختلال رفتاری نیست، و تا حدودی طبیعت کودک اقتضا میکند؛ اما بهتر است تعدیل شود.
عواملی که ممکن است سبب ایجاد این روحیه شده باشد، چنین است:
1. تشویق پولی:
اگر تاکنون، تشویقهای شما پولی بوده است، آن را به تشویقهای مادی غیر پولی و تشویقهای معنوی تبدیل کنید.
2. الگوگیری:
گاهی پدر یا مادر برای خرید منزل، خودرو یا وسیلهای، دائم پولهایشان را میشمرند و حساب و کتاب میکنند و این رفتار به کودک نیز منتقل میشود.
3. پیامهای غیر مستقیم والدین:
گاهی ناله از سختی زندگی، آرزوهای بلند، نگاههای حسرتآمیز، تعریف از دارایی دیگران در حضور کودک یا گشودن دست نیاز به سوی دیگران، به کودک پیام میدهد که مشکلگشای همهی دردها و بدبختیها پول است و او را به جمعآوری پول و شمردن دائم آن میکشاند.
4. سختگیری در پول توجیبی:
به کودک خود در حد نیاز و متناسب با سن او پول توجیبی بدهید. گاهی سختی دادن کودک در این مسأله، او را به پول حریص میکند.
چـنـد توصیـه:
الف. او را تشویق کنید مقداری از پول توجیبیاش را برای خود، و مقداری را برای دوستانش خرج کند. اولی برای از بین بردن روحیهی خساست، و دومی برای ایجاد روحیهی سخاوت است. تشویق کودک به پسانداز مقداری از پول توجیبی، سبب تقویت عقل معاش او خواهد شد.
ب. صدقات و کمکهای مالی خود را به نیازمندان، از طریق او انجام دهید. همین اعطای پول شما به دیگران، او را در پول دوستی تعدیل میکند.
ج. قرار دادن مقداری پول برای خرید نیازمندیهای اولیهی منزل (نان، ماست، سبزی و...) در اختیار کودک و خرج کردن او، در تعدیلش مؤثر است.
پاسخ:
شیوهی شما، امکان فریب او را بیشتر میکند؛ زیرا با عدم تشویق مادی، نیازهایش برآورده نمیشود و ممکن است به سبب همان احساس نیاز، فریب بخورد. به طور معمول، محرومیت کودکان در این سن از امکانات مادی، آنان را حریصتر میکند؛ پس توصیه میکنم در حد معمول و متعارف، او را از تشویقهای مادی بهرهمند سازید؛ البته از تحسین و محبت هم غافل نشوید. تحسین و توجه به کودک، اعتماد به نفس او را بیشتر میکند و کودک دارای اعتماد به نفس، کمتر فریب میخورد.
یکی از مهمترین عوامل فریب کودکان و به ویژه نوجوانان، کمبود محبت در خانه است. دختری که در خانه محبت ندیده، تشنهی محبت دیگران است و ممکن است با یک نگاه یا سخن محبتآمیز به خطا رود؛ اما کسی که خرما خورده باشد، حلوا برایش شیرین نیست.
تحسین و محبت والدین، کودکان را بیمه میکند. «بنیامین وست»، رئیس آکادمی هنر انگلیس میگوید: «علت شهرت من، بوسهای از مادرم بود». [1]
تحسین، مهمترین عامل اعتماد به نفس شخصیتهای تاریخی بوده است.
مرحوم فلسفی میگوید: «نخستین بار که بر منبر سخنرانی کردم، مرحوم آقا شیخ محمد شمیرانی فرمود: آفرین، و همان تحسین، مرا به حرکت واداشت». [2]
«چارلز دیکنز»، نویسندهی معروف، توفیق خود را مدیون تحسین سر دبیر نشریه، و ادیسون، کامیابی خود را مدیون تشویق و پشتیبانی مادر خود میداند. [3]
پاسخ:
با توجه به این که خواستههای کودکان تا زیر 7 سال فراوان نیست و تأمین این خواستهها، هزینهی بسیاری نمیخواهد و والدین برای تأمین نیازمندیهای کودک ایثار میکنند و از خواستههای خود میگذرند، آگاه کردن او لازم نیست؛ زیرا به جهت عدم درک بالا و ناتوانی در تجزیه و تحلیل مسائل، ممکن است دچار اضطراب شود.
برای سنین بالاتر از 7 سال، با توجه به بالا رفتن توقعات و هزینهی بالای برآوردن آنها، بهتر است به طور کلی از وضعیت مالی پدر آگاه شود (ذکر جزئیات لازم نیست). او باید با واقعیت آشنا شود تا در دنیایی خیالی زندگی نکند.
توجه داشته باشید که ذکر دائم و پی در پی وضعیت نامطلوب مالی پدر، ممکن است او را دچار ناامیدی کند؛ پس در برابر خواستههای فراوان و پی در پی او، از این حربه استفاده نکنید.
برای پیشگیری یا تخفیف فشار روحی ناشی از این وضعیت، خوب است ارتباط خود را با نزدیکانی که وضع مالی خوبی ندارند، بیشتر کنید و از ارتباط دائم و مستمر با خانوادههای مرفه بپرهیزید. کودک شما وقتی زندگی خود را با خانوادههای کم درآمد مقایسه میکند، آرام میگیرد.
تبیین زندگی شرافتمندانه (پرهیز از حرام)، تبیین دیگر نعمتهای الاهی (سلامت، شادابی خانواده، سایهی پدر و مادر و...)، ارزش قناعت، پاداش معنوی و آخرتی در برابر سختیهای دنیا و... در آرامش روحی فرزند مؤثر خواهد بود.
پاسخ:
علل این رفتار ممکن است مسائل ذیل باشد:
1. الگوگیری از والدین:
چه بسا وقتی پدرش برای مادرش هدیهای میآورد، مادر به جهت قهر یا کدورت، این گونه برخورد میکند و از او الگو گرفته است.
2. جلب توجه:
در موارد بسیاری، این گونه رفتارها برای جلب توجه است. در برابر این رفتار، حساسیت نشان ندهید.
3. اعتراض:
شاید هدیهای که برایش میخرید، مورد علاقهاش نیست و برای اعتراض، این رفتار را از خود نشان میدهد.
4. اشباع:
ممکن است پدر و مادرش آن قدر برایش امکانات فراهم آوردهاند که به حد اشباع رسیده و به واقع احساس نیاز نمیکند.
5. توقع زیاد:
شاید به کم قانع نیست و انتظار دارد، هدایایی بهتر از آن چه میآورید، برایش تهیه کنید.
6. بیرغبتی به هدایای مادی:
برخی کودکان بیش و پیش از توجه مادی، به توجه معنوی نیاز دارند و مایلند بیشتر به آنان محبت شود.
چـنـد توصیـه:
الف. هدیهای را که خریدهاید، جلو رویش قرار دهید و آن را برنگردانید که سبب ایجاد کینه میشود.
ب. او را تهدید نکنید که هدیه را به برادر یا خواهرش یا دوستش خواهید داد؛ زیرا ممکن است کینهی آنان را به دل گیرد و عامل ناسازگاری با آنها خواهد شد.
___________________________
پی نوشت:
[1] ـ شعبان آقاجانی پلامی، فرزند من، ص 88.
[2] ـ همان، ص 85.
[3] ـ محمدعلی کریمینیا، الگوهای تربیت کودکان و نوجوانان، ص 73.
منبع:
نسیم مهر جلد 1، پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان؛ حسین دهنوی