اتل متل از شعرهای قدیمی است؛ اگر چه شعر معروف آن، معنا و مفهوم هماهنگی ندارد، اما شعرهای جایگزینی برای آن گفته شده که هم آهنگین بوده و هم معنا و مفهوم دارد.
در این بازی نفرات پاهایشان را دراز کرده و یک نفر یه عنوان اوستا شعر اتل متل را می خواند. اوستا با هر ضرب از آهنگ شعر، دستش را به ترتیب روی پاهای دراز شده می گذارد. آخرین ضرب روی پای هر کسی که تمام شد، باید آن پا را جمع کند. دوباره شعر از ابتدا خوانده می شود تا اینکه یک پا باقی بماند که صاحب آن برنده است. خود اوستا هم می تواند پای خود را دراز کرده و با بچه ها هم بازی شود.
شعرهای اتل متل زیادی گفته شده که برخی طولانی هستند. آموزندگی این بازی به محتوای شعرهایش بستگی دارد. ما در اینجا دو نمونه از آن را می آوریم:
الف)
اتل متل یک مورچه قدم می زد تو کوچه
اومد یک کفش ولگرد پای اونو لگد کرد
مورچه ی پا شکسته راه نمیره نشسته
پاشو با برگی بسته مورچه جونم توماهی
خوب بشه پات الهی هاچین و واچین
یه پات و ورچین
ب)
اتل متل مادرم همیشه تاج سرم
اتل متل بابا جون شمع و چراغ خونه
احترام هر دوشون باید یادم بمونه
اتل متل کلوچه غم و غصه چه پوچه
مهربونی قشنگه راه غمو میبنده
اتل متل رودخونه بچه ی خوب درس خونه
سلام یادش نمیره نمره ی بیست می گیره
بچه ی خوب تمیزه پیش همه عزیزه
اتل متل ریاضی آی بازی بازی بازی
حالا با ده شماره یکی پاشو برمی داره
بعد هم اوستا از عدد یک تا ده می شمارد و با هر شماره دستش را روی یکی از پاها می گذارد.عدد ده به هر کدام از پاها که افتاد باید جمع شود.