«به مناسبت سوم شعبان، سال روز تولد امام حسين عليه السلام »
طرحوارهی پژوهشی دربارهی تولّد امام حسين عليه السلام
سوم شعبان، سال روز تولّد سومين اختر تابناك آسمان امامت و ولايت حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام است. برای اين مناسبت در موضوعات زيادی میتوان به ايراد سخن پرداخت كه به عنوان نمونه چند موضوع را همراه با منابعی برای تحقيق و مطالعه معرفی كرده و يكی از آنها را برای استفادهی مبلّغان گرامی تبيين خواهيم نمود.
1 ـ امام حسين عليه السلام از زبان پيامبر صلی الله عليه و آله
مدارك:
1 ـ بحارالانوار، علامهی مجلسي، چاپ اسلاميّه، جلد 35، ص 34 به بعد و جلد 43، ص 239 و جلد 44، صفحات 244 و 245 و...
2 ـ موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام، معهد تحقيقات باقر العلوم، چاپ اوّل، 1373، ناشر: دارالمعروف، ص 9 تا 101.
3 ـ جلاء العيون، علامهی مجلسي، انتشارات علميه اسلاميه، ص 278 و 279.
4 ـ مناقب آل ابی طالب، علی بن شهرآشوب، انتشارات علاّمه قم؛ ج 4.
5 ـ كمال الدّين و تمام النّعمة، صدوق، چاپ جامعهی مدرسين، ج 1، ص 264 تا ص 269.
2 ـ اجرای سنّتهای نيكو هنگام تولد امام حسين عليه السلام
مانند: مراسم نامگذاري، قرائت اذان و اقامه در گوش، عقيقه، صدقه دادن هم وزن موی سر نوزاد، انتخاب دايهی خوب، مراسم تبريك و تهنيت خويشان و ملائكة و...
مدارك:
1 ـ اصول كافي، كليني، ترجمهی سيدجواد مصطفوي، ج 2.
2 ـ نفس المهموم و نفثة المصدور، حاج شيخ عباس قمي، نگارش كمره اي، انتشارات اسلاميه، ص 5 تا 22.
3 ـ بحارالانوار، علامهی مجلسی رحمه الله، چاپ اسلاميه، ج 43، ص 239 تا ص 252.
4 ـ منتهی الآمال، محدث قمي، چاپ علمي، ص 342 و ص 343.
5 ـ جلاء العيون، علامهی مجلسي، چاپ اسلاميه، ص 378.
3 ـ اسامي، القاب و كنيههای اباعبدالله عليه السلام
مدارك:
1 ـ مناقب آل ابی طالب، علی بن شهرآشوب، چاپ علاّمه قم، ج 3، ص 398 و ج 4، ص 78 به بعد.
2 ـ بحارالانوار، علامهی مجلسي، چاپ اسلاميّه، ج 43، ص 238 تا 252.
3 ـ تذكرة الائمه، محمدباقر لاهيجي، ناشر مولانا، تهران، ص 84.
4 ـ سيرهی چهارده معصوم، محمد محمدی اشتهاردي، نشر مطهّر تهران، ص 305 به بعد.
5 ـ منتهی الآمال، محدث قمي، چاپ علمي، ج 1، ص 342 به بعد.
4 ـ خبر شهادت امام حسين عليه السلام هنگام تولّد و علّت آن در مدارك شيعه و سنّي
مدارك شيعه:
1 ـ اصول كافي، كليني، ترجمهی سيدجواد مصطفوي، چاپ اسلاميه، ج 2، ص 364 به بعد.
2 ـ راه ما راه و روش پيامبر ماست، علامه حاج شيخ عبدالحسين اميني، ترجمهی محمدباقر شريف موسوی همداني، چاپ مكتبة الامام اميرالمؤمنين عليه السلام تهران، نوبت دوم.
3 ـ مناقب آل ابی طالب، علی بن شهرآشوب، ج 4، ص 78 به بعد.
4 ـ بحارالانوار، علامهی مجلسي، چاپ اسلاميّه، جلد 43، ص 239 به بعد.
مدارك اهل سنّت:
1 ـ الجامع الصحيح و هو سنن الترمذي، محمد بن عيسی بن سورة، چاپ دارالفكر بيروت، ج 5، ص 614 تا ص 622.
2 ـ صحيح البخاري، البخاري، چاپ دارالفكر، بيروت، ج 4، ص 216 و 217.
3 ـ صحيح مسلم بشرح الامام النوويّ، چاپ دارالفكر، بيروت، ج 15، ص 192.
4 ـ سنن ابن ماجه، ابن ماجه، چاپ دارالفكر، بيروت، ج 1، ص 51.
5 ـ الحسين و السنّة، سيد عبدالعزيز طباطبائي، ص 13 به بعد.
6 ـ ترجمة الامام الحسين عليه السلام من تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، مؤسسهی محمودي، بيروت، طبع اوّل.
5 ـ سال روز تولد امام حسين عليه السلام و روز پاسدار
بخشی از فضايل و مناقب امام حسين عليه السلام، علت نامگذاری اين روز به روز پاسدار، پاسداران و راه و روش امام حسين عليه السلام.
مدارك:
1 ـ مناقب آل ابی طالب، علی بن شهرآشوب، ج 4، ص 78 به بعد.
2 ـ بحارالانوار، علامهی مجلسي، چاپ اسلاميه، ج 44، ص 189 به بعد.
3 ـ نفس المهموم و نفثة المصدور، محدث قمي، ترجمه و نگارش كمره اي، چاپ اسلاميه، ص 5 تا 8.
4 ـ قيام عاشورا در كلام و پيام امام خمينی رحمه الله، مؤسسهی تنظيم و نشر آثار امام خمينی رحمه الله.
5 ـ صحيفهی نور، وزارت ارشاد، موضوع عاشورا در سخنان امام خمينی رحمه الله.
6 ـ علاقهی شديد پيامبر نسبت به امام حسين عليه السلام و علّت آن
مقالهی حاضر به تبيين اين موضوع پرداخته است.
راز محبّت
يكی از موضوعات قابل بحث در مورد امام حسين عليه السلام مسألهی علاقهی شديد پيامبر گرامی اسلام نسبت به اوست. در اين نوشتار ضمن اشارهای كوتاه به جريان تولد امام حسين عليه السلام مواردی از ابراز محبت شديد پيامبر اكرم نسبت به امام حسين عليه السلام را بيان كرده و در پايان به ذكر دلايل اين علاقهی شديد خواهيم پرداخت.
تولد
ابا عبدالله الحسين عليه السلام بنا بر مشهورترين اقوال در سوم شعبان سال چهارم هجری در مدينه متولد گرديد.(1)
در توقيع شريف حضرت صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشريف)، به قاسم بن علاء همدانی آمده است كه: مولای ما حسين عليه السلام، روز پنج شنبه سوم شعبان متولد شد. آن روز را روزه بگير و اين دعا را بخوان:
«اللّهمّ اِنّی اسئلك بحقّ المولود فی هذا اليوم...»(2)
اخبار زيادی دلالت دارد بر اين كه مدّت حمل حضرت زهرا سلام الله عليها نسبت به امام حسين عليه السلام، شش ماه بوده(3) است. به همين دليل است كه بعضی اين گونه سروده اند:
زبس شوق شهادت بر سرش بود ره نُه ماهه را شش ماهه پيمود
وی با اين كه شش ماهه به دنيا آمد، از نظر قوای جسمی و روحی در كمال زيبايی و نهايت اعتدال بود.(4)
سوگ ولادت
علی بن الحسين عليه السلام، از اسماء بنت عُمَيس چنين نقل میكند:
«من در ولادت حسن و حسين عليهماالسلام، قابلهی جده ات ـ فاطمه عليهاالسلام ـ بودم... وقتی حسين عليه السلام به دنيا آمد، رسول خدا صلی الله عليه و آله به سراغ من آمد و فرمود:ای اسماء! فرزندم را بياور.
من حسين را در پارچهی سفيدی پيچيدم و او را به دست رسول خدا صلی الله عليه و آله دادم. پيامبر گرامی اسلام در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت و در دامنش نهاد و گريست.
عرض كردم. پدر و مادرم به قربانت! چرا گريه میكني؟!
فرمود: بر اين پسرم.
عرض كردم: او كه هم اكنون به دنيا آمده است.
فرمود:ای اسماء! اين پسرم را گروه ستمگران میكشند. خداوند شفاعتم را به ايشان نرساند.
آنگاه فرمود:ای اسماء! اين مطلب را به فاطمه مگو، چون او تازه فرزند به دنيا آورده است....»(5)
رسول خدا صلی الله عليه و آله پيوسته روز ميلاد حسين عليه السلام را تبريك میگفت تا شايد اين خبر از مادر ريحانه اش كه تازه فارغ شده است مكتوم بماند.
آيا با همهی كوشش ها، اين راز (دردناك) از زهرای مرضيّه مكتوم ماند؟!
نه به خدا سوگند! چگونه پوشيده بماند در حالی كه هر روز گروه فرشتگان شرفياب میشدند و خبر شهادت حسين عزيز را میآوردند و ماتم او را ساعت به ساعت تازه میكردند.(6)
از اين بالاتر در اخبار متعدّدی آمده است كه: حضرت زهرا عليهاالسلام هنگامی كه به حسين عليه السلام حامله بود، بلكه قبل از آن نيز خبر شهادتش را میدانست(7) امّا بنا بر مصالحی پيامبر صلی الله عليه و آله به اسماء بنت عميس فرمود: هنگام تولد حسين عليه السلام خبر شهادت او را به مادرش فاطمه مگو و غم كشته شدن فرزندش را در اين ساعت ياد آوريش مساز.
خندهی اشك آلود
شاعر ارجمند معاصر آقای چايچيان (حسان)، شب تولد امام حسين عليه السلام و شادی توأم با غم پيامبر گرامی اسلام صلی الله عليه و آله را در اشعاری زيبا ترسيم نموده كه بعضی از آنها چنين است:
اين چه رازی است خدايا كه محمّد امشب لب پر خنده ولی ديدهی گريان دارد
دانی از چيست كه احمد شب ميلاد حسين غم و شادی با هم از ديدن جانان دارد
بيند آيندهی او را چو در آيينهی غيب زين جهت سوز نهان اشرف انسان دارد
شاد از اين است كه آخر ثمر عشق رسيد آمد آن فرد كه بر جامعه رجحان دارد
آمد آن لالهی خونين رخ صحرای بلا كه به دل داغ زهفتاد و دو قربان دارد(8)
محبت شديد پيامبر صلی الله عليه و آله
رسول خدا صلی الله عليه و آله نسبت به حسين عليه السلام محبت شديدی داشت و در مناسبتهای مختلف و حوادث زيادی با رفتار و گفتار گرانمايه اش اين محبّت را ابراز میداشت.
ابو هريره میگويد: با دو چشمان خود ديدم و با دو گوش خود شنيدم كه رسول خدا صلی الله عليه و آله، دو دست حسين عليه السلام را در دست نهاده بود و پاهای حسين عليه السلام بر قدمهای پيامبر صلی الله عليه و آله قرار داشت، پيامبر صلی الله عليه و آله فرمود: «تَرَقَّ عَيْنَ بَقّة» بالا بيا كوچولو!
حسين عليه السلام بالا آمد تا قدم هايش را بر سينهی پيامبر صلی الله عليه و آله نهاد، سپس پيامبر صلی الله عليه و آله فرمود: دهانت را باز كن، وقتی حسين عليه السلام دهانش را باز كرد، حضرت رسول صلی الله عليه و آله دهان حسين عليه السلام را بوسيد و فرمود: «اَللّهُمَّ اَحِبَّهُ فَإِنّی اُحِبُّهُ» خدايا! حسين عليه السلام را دوست بدار، من او را دوست دارم.(9)
ابن مسعود میگويد: رسول خدا صلی الله عليه و آله نماز میخواند، حسن و حسين عليهماالسلام آمدند و (در حال سجده) بر پشت آن حضرت سوار شدند. چون آن حضرت سربرداشت آن دو را به آرامی گرفت و (بر زمين نهاد)، چون دوباره به سجده رفت آن دو بازگشتند و بر پشت آن حضرت نشستند، همين كه نماز تمام شد يكی را بر زانوی راست و ديگری را بر زانوی چپ نشانيد و فرمود: هركس مرا دوست دارد، بايد اين دو را دوست بدارد.(10)
يعلی عامری میگويد: با پيامبر گرامی اسلام كه برای صرف غذا دعوت شده بوديم به راه افتاديم. پيامبر صلی الله عليه و آله پيشاپيش ما حركت میكرد. در مسير به مكانی رسيديم كه حسين عليه السلام با كودكان مشغول بازی بودند. پيامبر صلی الله عليه و آله خواست حسين را بگيرد، حسين عليه السلام اين طرف و آن طرف میدويد و پيامبر صلی الله عليه و آله هم او را میخنداند و به دنبالش میدويد، تا اين كه او را گرفت، يك دست زير چانهی او و دست ديگر پشت سرش نهاد، او را بلند كرد و دهان او را بوسيد و فرمود: «حُسَيْنٌ مِنّی وَ اَنَا مِنْ حَسَيْنٍ، اَللّهُمَّ اَحِبَّ مَنْ اَحَبَّ حُسَيْنا، حُسَيْنٌ سِبطٌ مِنَ الاَْسْبَاط»؛ حسين از من است و من از حسينم، خدايا دوست بدار هر كس حسين را دوست میدارد، حسين امّتی از امّتها است.(11)
گريهی حسين عليه السلام
روزی پيامبر خدا صلی الله عليه و آله از در خانهی فاطمه عليهاالسلام میگذشت، صدای گريهی حسين عليه السلام را شنيد، وارد خانه شد، به دخترش فاطمه عليهاالسلام فرمود: مگر نمیدانی گريهی حسين عليه السلام باعث رنجش من است و طاب شنيدن گريه اش را ندارم.(12)
سپس حسين عليه السلام را بوسيد و فرمود: خداوندا! من اين كودك را دوست دارم، تو نيز او را دوست بدار.(13)
ابراهيم فدای حسين عليه السلام
رسول گرامی اسلام تا آنجا به امام حسين عليه السلام علاقه دارد كه فرزندش ابراهيم را فدای او میكند.
ابن عبّاس میگويد: در محضر پيامبر صلی الله عليه و آله بودم، فرزندش ابراهيم را بر زانوی چپ و حسين عليه السلام را بر زانوی راست نهاده بود. گاهی ابراهيم را و گاهی حسين عليه السلام را میبوسيد. در اين هنگام جبرئيل نازل شد و از جانب خداوند متعال برای پيامبر وحی آورد.
بعد از آن پيامبر صلی الله عليه و آله فرمود: جبرئيل از جانب خداوند اين پيام را آورد كه:ای پيامبر! پروردگارت به تو سلام میرساند و میفرمايد: من اين دو فرزند را برای تو باقی نمیگذارم، يكی را بايد فدای ديگری كني.
پيامبر نگاهی به ابراهيم كرد و گريست. سپس نگاهی به حسين عليه السلام كرد و گفت:ای جبرئيل! ابراهيم را فدای حسين عليه السلام كردم.
ابن عباس میگويد: پس از سه روز ابراهيم از دنيا رفت.
هر وقت پيامبر صلی الله عليه و آله حسين عليه السلام را میديد، او را میبوسيد و در بر میكشيد و لب هايش را میمكيد و میگفت: جانم به قربان كسی كه فرزندم ابراهيم را فدای او نمودم. پدر و مادرم به قربانتای ابا عبدالله الحسين.(14)
نور چشم پيامبر صلی الله عليه و آله
روزی حسين عليه السلام در آغوش پيامبر صلی الله عليه و آله بود. آن حضرت وی را میخنداند و نوازش میكرد.
عايشه يكی از همسران پيامبر به آن حضرت میگويد:ای رسول خدا! چه بسيار اين كودك را دوست میداري! و ديدارش باعث شادمانی زياد شما است! پيامبر صلی الله عليه و آله فرمود: چرا او را دوست نداشته باشم و با ديدارش شاد نگردم، با اين كه «او ميوهی دل و نور چشم من است»، ولی امّتم او را خواهند كشت.
كسی كه بعد از شهادتش مرقد او را زيارت كند، خداوند ثواب يك حجّ از حجّهای مرا برای زيارت كنندهی وی مینويسد.
عايشه گفت: به راستی ثواب يك حجّ از حجهای شما؟
پيامبر صلی الله عليه و آله : بلكه ثواب دو حجّ.
عايشه: به راستی ثواب دو حجّ؟!
پيامبر صلی الله عليه و آله : بلكه ثواب سه حجّ.
اين سؤال و جواب همچنان ادامه يافت تا اين كه پيامبر صلی الله عليه و آله فرمود: خداوند ثواب نود حجّ من با ثواب عمرههای آن را به زيارت كنندهی مرقد حسين عليه السلام خواهد داد.(15)
پارهی تن پيامبر صلی الله عليه و آله
به پيامبر صلی الله عليه و آله خبر دادند كهام ايمن شب و روز گريه میكند، وی را به حضور آوردند، پيغمبر صلی الله عليه و آله پرسيد: چرا گريه میكني؟
گفت: خوابی ديدم كه بسی دردناك است.
فرمود: خوابت را بگو.
گفت: بر من سخت و ناگوار است كه خواب را بر زبان آورم.
فرمود: خوابت آن جور نيست كه تو پنداري.
گفت: خواب ديدم كه پارهای از پيكرت جدا شد و در خانهی من افتاد.
فرمود: آسوده باش، فاطمه پسری به نام حسين به دنيا میآورد كه تو او را پرورش میدهی و نگهداريش مینمايی و او پارهی تن من است كه در خانهی تو خواهد بود.
روز هفتمِ ولادت،ام ايمن حسين عليه السلام را به بغل گرفت و نزد رسول خدا صلی الله عليه و آله آمد. پيامبر با خوشحالی زياد فرمود:
«مَرْحَبا بِالْحامِلٍ وَالَْمحْمُولِ، هذا تَأْويلُ رُؤياكِ»؛ آفرين بر تو و كودكی كه در بغل داري، اين است تعبير خوابی كه ديده بودی (ایام ايمن).(16)
راز محبّت
امام صادق عليه السلام میفرمايد: اَلْقَلْبُ حَرَمُ اللّهِ، فَلا تُسْكِنْ حَرَمَ اللّهِ غَيْرَاللّهِ»؛(17) قلب حرم الهی است، پس در حرم پروردگار غير خدا را جای مده.
با توجه به روايت فوق و روايات ديگری كه به همين مضمون نقل شده است، ممكن است اين سؤال مطرح شود كه: پيامبری كه برترين و محبوبترین افراد نزد خداوند است و سراسر وجودش را عشق به خدا پر كرده است، چگونه میشود نسبت به امام حسين و اهل بيت عليهم السلام اين همه ابراز محبّت نمايد و آنها را محبوبترین افراد نزد خود بداند، تا جايی كه به خداوند عالميان عرض كند: «خدايا! من حسين را دوست میدارم تو نيز او را دوست بدار.»(18)
به دليل ضيق مقال تنها به دو دليل از دلايل اين عشق و محبّت شديد اشاره میكنيم:
الف: پيامبر صلی الله عليه و آله مطيع امر پروردگار است تا آنجا كه خداوند متعال در وصف او میفرمايد:
«وَ ما يَنْطِقَ عَنِ الْهَوی اِنْ هُوَ إلاّ وَحْی يُوحي»؛(19) پيامبر هيچ سخنی را از روی هوی و هوس نمیگويد، آنچه میگويد جز وحی الهی نيست.
روايات زيادی دلالت دارد بر اين كه عشق و محبّت پيامبر نسبت به امام حسين عليه السلام به امر پروردگار بوده است.
علی بن ابی طالب عليهماالسلام میگويد: پيامبر خدا صلی الله عليه و آله بارها به من فرمود:
ای علي! اين دو كودك يعنی حسن و حسين چنان مرا به خود مشغول داشتهاند كه بعد از آن دو هرگز كسی را دوست ندارم. «إِنَّ رَبّی اَمَرَنی اَنْ اُحِبَّهُما و اُحِبَّ مَنْ يُحِبُّهُما»؛ زيرا پروردگارم مرا مأمور نموده است تا آن دو را و هر كس آنها را دوست میدارد دوست بدارم.(20)
ابن مسعود میگويد: از پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: هركس مرا دوست میدارد، بايد اين دو فرزندم (حسن و حسين) را دوست بدارد، زيرا خداوند متعال به من فرمان داده است كه آن دو را دوست بدارم.(21)
ب: محبّت و دوستی آنها به خاطر اين است كه خداوند آنها را دوست میدارد، و پيامبر خاتم، هم خدا را دوست دارد و هم آنچه را كه خدا دوست میدارد.
جابر میگويد: پيامبر صلی الله عليه و آله فرمود: از اهل بيت من چهار نفرند كه بهشت مشتاق آنها است «قَدْ اَحَبَّهُمُ اللّهُ و اَمَرَنی بِحُبِّهِمْ» خداوند نيز آنها را دوست دارد و او فرمان داده است كه آنها را دوست بدارم. آنها عبارتند از: علی بن ابی طالب، حسن، حسين و مهدی صلوات الله عليهم، آن كسی كه عيسی بن مريم در هنگام نماز به او اقتدا خواهد نمود.(22)
جابر جعفی از امام باقر عليه السلام چنين نقل میكند: پيامبر خاتم صلی الله عليه و آله فرمود: كسی كه بخواهد به ريسمان محكم الهی كه در قرآن از آن ياد شده(23)، چنگ بزند، پس دوستی و ولايت علی بن ابی طالب و حسن و حسين عليهم السلام را بپذيرد.(24)
«فَاِنَّ اللّهَ يُحِبُّهُمَا مِنْ فَوْق عَرْشِهِ»؛ چون خداوند متعال از بالای عرش آن دو را دوست دارد.
1 ـ جلاء العيون، علامهی مجلسي، ص 278؛ اصول كافي؛ ترجمهی حاج سيدجواد مصطفوي، ج 2، ص 364، اقوال ديگر را مشروحا آورده است.
2 ـ همان و بحار الانوار، علامهی مجلسي، ج 43، ص 260 از مصباح شيخ طوسي؛.
3 ـ ابصار العين فی انصار الحسين عليه و عليهم السلام، محمد سماوي، ص 3.
4 ـ بحارالانوار، علامهی مجلسي، ج 43، ص 258.
5 ـ راه ما راه و روش پيامبر ماست، علامهی اميني، ترجمهی محمدباقر شريف موسوی همداني، ص 64 ـ 65، در معالی السّبطين، شيخ محمد مهدی حائری مازندراني، ج 1، ص 72 ـ 73
نظير اين روايت از صفيه دختر عبدالمطلب، نقل شده است.
6 ـ معالی السّبطين، حائری مازندراني، ج 1، ص 74.
7 ـ بحار الانوار، ج 44، ص 231 ـ 233، حديث 16 و 17 و 18.
8 ـ حسين پيشوای انسان ها، جمع آوري: اكبرزاده، ص 86 ـ 87.
9 ـ معالی السبطين، حائری مازندراني، ج 1، ص 86.
10 ـ الارشاد، شيخ مفيد؛ با ترجمهی رسولی محلاّتي، ج 2، ص 25.
11 ـ الحسين و السنّه، سيد عبدالعزيز طباطبائي، ص 13 و سنن ابن ماجه، ج 1، ص 51.
12 ـ زندگانی امام حسين، عمر ابوالنّصر، ترجمه و نگارش سيدجعفر غضبان، ص 68.
13 ـ مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 71.
14 ـ نفس المهموم و نفثة المصدور، محدث قمي، با ترجمهی كمره اي، ص 10.
15 ـ كامل الزيارات، صدوق، ص 68، حديث 1.
16 ـ مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 70.
17 ـ ميزان الحكمة، ری شهري، ج 2، ص 213.
18 ـ مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 71 و سنن الترمذي، ج 5، ص 619 ـ 620.
19 ـ النجم/ 3 و 4.
20 ـ كامل الزيارات، صدوق، ص 50، حديث 1.
21 ـ همان، حديث 5.
22 ـ معالی السبطين، حائری مازندراني، ج 1، ص 10.
23 ـ البقره/ 254: فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقي....
24 ـ كامل الزيارات، صدوق، ص 51، حديث 6.