نوشته زیر برگرفته از کتاب «نسیم مهر» (متن پیاده شده برنامه پرسش و پاسخ رادیویی استاد حسین دهنوی) می باشد.
جواب:
ترس از تاریکی از حدود 2 سالگی آغاز می شود و تا 10 یا 12 سالگی ادامه می یابد. برای پرهیز از مشکل عدم استقلال کودکان در خواب، آنان را باید پیش از مفهوم یافتن تاریکی برایشان، از خود جدا ساخت.
در مورد فرزند شما که تاکنون جدا نشده است، از راهکارهای ذیل استفاده کنید:
1. اتاق او را با تصاویر دلخواه، عکس خانوادگی، آذین بندی و امکاناتی چون تخت و کمد جذاب تر کنید.
2. با اجرای برنامه ای شبانگاهی خوابیدن را برایش خوشایند کنید.
3. اجازه دهید تفنگ یا خرس پشمالو و یا اسباب بازی مورد علاقه اش را با خود به بستر ببرد.
4. پس از قرار گرفتن در بستر، پیشانی و سرش را نوازش کنید و برایش قصه های خوب و آرامش بخش بگویید. برخی کودکان ترانه دوست دارند و برخی با صداهایی موزون چون صدای تیک تیک ساعت یا آهنگی ملایم آرامش می یابند.
این کارها باعث می شود تا مرحله بین بیداری تا خوابیدن را راحت تر بگذراند.
جواب:
ترس فرزند شما از تاریکی به طور طبیعی باید در این سن از بین رفته باشد و استمرار آن، به احتمال فراوان به جهت تجربه ای ناخوشایند و ترسی شدید از تاریکی در دوران کودکی است.
برای تخفیف این ترس از راهکارهای ذیل استفاده کنید:
1. خواب روز او را محدود کنید تا شب زودتر خوابش ببرد. بیدارخوابی، سبب توهم می شود و توهم ترس می آورد.
2. تلاوت چند آیه از قرآن شریف یا ذکرهایی چون صلوات بر محمد و آل محمد (صلی الله علیه وآله) در آرامش و کاستن از ترس او بسیار مؤثر است.
3. به او بیاموزید با تلقین جمله هایی چون «من شجاعم»، «شهامت من بسیار است» و... ترس را از وجود خود براند.
4. نوشیدن یک لیوان شیر ولرم یا خواندن یک داستان آرام بخش پیش از خواب، در آرامش او مؤثر است.
5. گرچه خوابیدن در تاریکی مطلق مطلوب است، به او اجازه دهید تا مدتی با چراغ روشن بخوابد و پس از مدتی از «کلید دیمر» (DIMMER SWITCH) استفاده کند. با کلید دیمر می توان نور چراغ را به تدریج کمتر کرد.
6. به او بیاموزید پس از بستن چشم هایش، گوسفندان سفید کوچکی را تصور کند که به آرامی از جوی آب می پرند. تهیه فهرستی از اسباب و اثاث منزل در ذهن، ذهن او را مشغول و خسته می کند و در سنگین شدن پلک هایش مؤثر است.
چـنـد توصیـه:
الف. هرگز او را برای ترسش از تاریکی سرزنش یا تمسخر نکنید.
ب. او را به طور غیرمستقیم با همسالان نترس آشنا کنید.
ج. اگر در هر زمینه ای شهامتی از او دیدید، آن را بزرگ جلوه دهید تا بر اعتماد به نفس او بیفزایید.
د. در صورت کاهش ترس او، از تحسین و تشویق غفلت نورزید.
جواب:
احتمال این که به تازگی منزل یکی از نزدیکان یا خودرو او به سرقت رفته و فرزند شما از این رخداد آگاه است، وجود دارد. این امکان نیز هست که در جمع همسالان از دزد و دزدی های منازل و کودکان سخن به میان آمده و او شنیده است.
خوشبختانه این گونه ترس ها ـ اگر برخورد والدین سنجیده باشد ـ چندان دوامی ندارد و با فراموشی منشأ ترس، خود ترس نیز از بین می رود.
چـنـد توصیـه:
1. به ترس کودک، حساسیت و توجه فراوان نشان ندهید. توجه بیش از حد شما این پیام را به او می دهد که ترسش واقعی است.
2. با همسر یا همسایگان و دوستان، درباره دزدی منازل در حضور کودک سخن نگویید.
3. مراقبت بیش از حد از او را کم کنید. مراقبت افراطی، پیام آور ناامنی دنیا است.
4. از دیگران با بی اعتمادی سخن نگویید و فرزندتان را از ملیت یا قشر خاصی نترسانید. به او القا کنید که بیشتر مردم مهربانند و فقط اندکی به کارهای خلاف از جمله دزدی دست می زنند.
5. توجه فراوان به مسائل امنیتی پیش از مسافرت (وارسی افراطی قفل ها، روشن گذاشتن لامپ ها، سپردن منزل به همسایه ها و...) در حضور کودک، بر ترس او از دزد می افزاید. در عین حال که توجه به مسائل امنیتی خوب است، توجه افراطی به ویژه در حضور کودک مطلوب نیست.
6. از بردن نشریات مربوط به حوادث و اخبار دزدی و جنایت به منزل بپرهیزید یا دست کم از دید کودک پنهان دارید.
7. برای آرامش او، به طور غیرمستقیم (نه به این جهت که او از دزد می ترسد)، حفاظ های پنجره ها را محکم کنید. دانستن نشانی و شماره تلفن منزل خود یا داشتن شماره تلفن همسایه یا برخی نزدیکان، آرامش خاطر او را بیشتر می کند.
جواب:
مهم ترین علت ترس کودکان و نوجوانان از جن ( و پدیده هایی چون روح، بختک، مرده، ارواح خبیثه و...) سخنانی است که در محافل انس همسالان مطرح می شود؛ بنابراین، توصیه می کنم مراقب خلوت کودکان در شب نشینی ها باشید و در صورت مشاهده چنین گفت و گوهایی، مسیر آن را تغییر دهید تا چنین ترس هایی ایجاد نشود.
اکنون که ترس از جنّ ایجاد شده است (و البته ماندگاری ندارد) برای تخفیف آن، به نکات ذیل توجه کنید:
1. اگر دوست دارد درباره ترسش با شما سخن بگوید، با علاقه مندی به سخنانش گوش دهید. با این کار، تخلیه می شود و ترسش کاهش خواهد یافت.
2. می توانید با طرح ترس های دوران کودکی خود، باب گفت و گو را با فرزندتان بگشایید و به او بگویید که وقتی بزرگ تر شده اید، به بی پایه بودن بسیاری از ترس های خود پی برده اید.
3. کودکان گمان می کنند جن، موجودی دم دار، سم دار، پر آزار، کینه توز و بدرفتار است. بکوشید خرافات را در این باره از بین ببرید و در این زمینه اطلاعات واقعی به او بدهید. [1]
4. دیدن فیلم های ترسناک، تداعی گر جن و امثال آن است و بر ترس او می افزاید؛ پس دیدن این گونه فیلم ها را محدود کنید.
5. تشویش های دیگر او را از بین ببرید. گاهی تشویش های دیگر، خود را در قالب ترس از جن و امثال آن نشان می دهد.
جواب:
ترس از مرگ، یکی از ترس های کودکان است، و تقریباً از همین سنِ فرزند شما آغاز می شود. کودکان زیر 7 سال، بیشتر گمان می کنند مرگ برای پیران است و خود را در معرض آن نمی بینند.
علت اصلی ترس از مرگ در کودکان، مرگ یکی از نزدیکان یا آشنایان است که به تدریج آن را فراموش خواهند کرد و ترسشان نیز کاهش خواهد یافت.
برای کاستن از این ترس، به نکات ذیل توجه کنید:
1. فشارهای روحی او را از بین ببرید و محیطی آرام را برایش فراهم آورید.
2. وقتی درباره مرگ می پرسد، از ذکر مطالب غیر واقعی بپرهیزید.
3. وقتی از مرگ سخن می گوید، آرامش خود را حفظ کنید و به سخنان او گوش دهید و بگویید: مرگ و زندگی انسان ها دست خدا است.
4. درباره دنیای پس از مرگ اطلاعات واقعی به او بدهید.
5. درباره بهشت خداوند و نعمت های الاهی در آن، بیشتر سخن بگویید.
6. از ذکر سخنان مأیوسانه در زندگی بپرهیزید.
7. از آینده ای سرشار از کامیابی سخن بگویید.
8. به او بیاموزید شناخت خود را بازسازی کند بدین معنا که هر وقت به مرگ می اندیشد، با خود بگوید: سال های سال زنده خواهم بود.
9. درباره روش های سالم زندگی که طول عمل را بیشتر می کند ( تغذیه سالم، معاینات پزشکی، ورزش و...) با او گفت و گو کنید.
جواب:
مهم ترین علت ترس از جدایی، جدایی دراز مدت کودک در دوران خردسالی از والدین به ویژه مادر است و نشانه هایی دارد:
1. کودک به سبب جدایی از والدین می گرید؛ 2. برای سلامت والدین بسیار نگران است؛ 3. نگران دزدیده شدن است؛ به همین جهت، در مکان های شلوغ، دست آنان را رها نمی کند؛ 4. در مجالس و محافلی چون جشن تولد همسالان به تنهایی و بدون حضور والدین حاضر نمی شود؛ 5. در اتاق، تنها نمی ماند؛ 6. در اتاقی مستقل و جدا از پدر و مادر نمی خوابد.
برای کاستن از این ترس به نکات ذیل توجه کنید:
الف. در برابر ترس او واکنش شدید نشان ندهید؛
ب. هرگز او را به زور به تنها ماندن وادار نکنید؛
ج. فرزند خود را به تنها رها کردن در بیرون از منزل تهدید نکنید؛
د. چیزی از محدودیت های پیشین کم نکنید؛ برای مثال اگر پیش تر، با خواهر یا برادرش می خوابیده است، و تقاضا می کند با شما بخوابد، اجازه ندهید؛ زیرا کاستن از محدودیت ها سبب می شود که باور کند ترسش واقعی است.
ه. برای جدایی تدریجی می توانید از نزدیکان یا مهد کودک آغاز کنید.
جواب:
ترس شدید از تاریکی در این سن باید از بین رفته باشد. ممکن است با صحنه ای وحشتناک در تاریکی مواجه شده و به شدت ترسیده یا با دوستان و همسالان درباره جن، روح، مرگ، قبرستان، بختک و... سخن گفته باشد.
اگر سرچشمه این ترس، دو عامل پیش گفته باشد، ماندگاری نخواهد داشت و با گذشت زمان از بین خواهد رفت.
در صورت ماندگاری این ترس، احتمال دارد در واقع، اضطراب باشد؛ زیرا گاهی نوجوان با استفاده از عمل جا به جایی، برای کاستن از اضطراب خود، آن را به چیز دیگری چون تاریکی انتقال می دهد و از آن می ترسد.
در مواردی، ترس های درونی، خود را در قالب ترس های بیرونی نشان می دهند. ترس های درونی در نوجوان، ترس از بی ارزشی، ناتوانی، شکست، مورد قبول جمع نبودن، آبروریزی، مورد تمسخر قرار گرفتن و... است که احتمال دارد خود را در قالب ترس های بیرونی، چون ترس از تاریکی، جدایی، غول، جن و... نشان دهد.
توصیه می کنم زمینه های اضطراب او (اختلافات خانوادگی، تبعیض، مقایسه و...) را از بین ببرید و از عواملی که باعث تشدید ترس های درونی او می شود (سرزنش، توبیخ، تحقیر، تمسخر، توهین و...) به ویژه در حضور دیگران بکاهید.
نوشیدن یک فنجان دم کرده گیاهی ( گل گاو زبان)، نیم ساعت قبل از خواب، و تصور کلمه آرامش با ابرهای سفید در آسمان آبی، و تصور امواج دریا در آرامش او مؤثر خواهد بود.
جواب:
این که فرزند شما با همسالان درگیر نشود، مطلوب است؛ ولی اگر از درگیری های احتمالی می هراسد یا توسری خور شده، خوب نیست.
علل این روحیه از این قرار است:
1. واکنش شدید والدین به درگیری کودک:
احتمال این که از همان دوران خردسالی به درگیری های او با همسالان واکنش شدید نشان می داده اید، وجود دارد؛ به گونه ای که این رفتار برای او خلاف و گناهی بزرگ جلوه کرده است. از این پس به درگیری های او کمتر واکنش نشان دهید.
2. نصیحت فراوان برای ترک درگیری:
نصیحت ها و تذکرهای فراوان شما برای عدم درگیری با دیگران، این ترس را در او ایجاد کرده است. اگر او را در این زمینه نصیحت می کنید، تا مدتی این کار را متوقف سازید. نصیحت، آن هم با رعایت شرایط برای زمانی لازم است که او آغاز کننده درگیری ها باشد.
3. مراقبت شدید:
اگر تک فرزند است و از او به شدت مراقبت می کنید، از مراقبت ها بکاهید. مراقبت شدید والدین، بر ترس عمومی او می افزاید و بر این رفتار نیز اثر می گذارد.
4. ضعف اعتماد به نفس:
با اعطای مسؤولیت، مهربانی و عطوفت، مشورت با او، آزادی بیشتر و استقلال در امور شخصی، اعتماد به نفس او را افزایش دهید.
چـنـد توصیـه:
الف. از تمسخر و سرزنش او برای این ترس بپرهیزید.
ب. شجاعت دیگران، به ویژه کودکان سنین پایین تر را به رخ او نکشید.
ج. هنگام درگیری او با دیگران از دخالت بپرهیزید، مگر این که احتمال صدمه جدی (به کلمه جدی توجه کنید) وجود داشته باشد که در این صورت، به شکل فیزیکی و بدون کلام و به آرامی (بدون وحشت و هیجان) آن ها را از هم جدا کنید.
د. هنگام درگیری او با همسالان، پشتیبانش نباشید و اجازه دهید خود برای مشکلش راه حلی بیابد.
ه. با استفاده از تلقین به نفس، شجاعت را به او تلقین کنید.
و. از طریق هدیه کتاب های مناسب، به طور غیرمستقیم، شجاعت را در او تقویت کنید.
ز. در صورت مشاهده نمونه هایی از شهامت در او، از تشویق و تحسین غافل نشوید.
______________________________
پی نوشت:
[1] ـ ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج25، ص 155.
منبع:
نسیم مهر جلد 2، پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان؛ حسین دهنوی