نوشته زیر برگرفته از کتاب «نسیم مهر» (متن پیاده شده برنامه پرسش و پاسخ رادیویی استاد حسین دهنوی) می باشد.
پاسخ:
در وجود انسان، حالتهای متفاوتی وجود دارد. گاهی دچار دلهره، دلشوره، و نگرانی میشود؛ گاهی مضطرب و پریشان حال است، و زمانی دچار استرس و فشارهای شدید روحی می شود.
مورد اول (دلهره، دلشوره، نگرانی) و مورد دوم (اضطراب و پریشان حالی) بین کودک و بزرگسال مشترکند؛ اما مورد سوم (استرس و فشارهای شدید روحی)، بیشتر به بزرگسالان اختصاص دارد.
امروزه به جای تعبیر استرس (Stress) فرنگی، از واژه ی «تنیدگی» استفاده میشود که در مقایسه با گذشته، بسیار فراگیر شده است. نویسندگان این مقوله، قرن 17 را عصر روشن بینی، قرن 18 را عصر منطق، قرن 19 را عصر پیشرفت، و قرن 20 را عصر استرس یا فشار نام نهاده اند. حدود 80 درصد بیماریها به ویژه زخم معده، تنگی نفس، سردرد مزمن، فشار خون و اختلالهای قلبی ـ عروقی، با فشارهای روحی آغاز میشوند.
امروزه، میزان مصرف آرام بخشها در جهان، بسیار بالا است؛ برای مثال، در آمریکا، هر سال، حدود 5 بیلیون آرام بخش و 160 هزار تن آسپرین مصرف میشود، و مردم فرانسه در سال، 25 میلیون جعبه داروی ضد افسردگی و حدود 75 میلیون جعبه داروی ضد فشار روحی استفاده میکنند. [1]
پاسخ:
اضطراب با توجه به شدت و ضعف عوامل آن، نشانه های متفاوتی دارد.
در مرحله ی ابتدایی؛ تکان دادن دست و پا، بالا کشیدن شلوار، گزیدن و لیسیدن لب، و بازی با اشیایی چون خودکار، موی سر، دکمه ی پیراهن و.... این نشانه ها، گویای اضطراب عمومی است که در همگان وجود دارد و چندان نگران کننده نیست. کودک یا نوجوان، مشغول انجام تکالیف است و چون برنامه ی مورد علاقه اش در تلویزیون آغاز شده، اضطراب دارد و دائم دست یا پایش را تکان میدهد.
در مرحله ی شدیدتر؛ اختلالات رفتاری یا عادات عصبی (مانند ناخن جویدن، کندن پوست لب یا مو، کشیدن پوست یا مو، کندن زخم بدن، فشار دادن دندانها)، فرو ریختن دل، پرخاشگری، و تیک [2]، یعنی پرش عصبی (مانند چشمک زدن، بالا انداختن ابرو، غنچه کردن دهان) دست و پای سرد، بیخوابی، کابوس، تکرر ادرار و....
این نشانه ها گویای عامل جدی تر اضطراب هستند و باید بدانها توجه شود.
مهمترین علل اضطراب در این مرحله، فشارهای روحی ـ روانی ناشی از اختلافات و درگیری پدر و مادر، فرزند جدید و... است.
در مرحله ی بسیار شدید (حمله ی وحشت زدگی)؛ پریدن رنگ صورت، عرق کردن دستها و بدن، افزایش سرعت تنفس، تهوع و سرگیجه، تپش شدید قلب، ریختن ادرار و....
این نشانه ها که گویای سیستم عصبی سمپاتیک (فرآیندی طبیعی در بدن انسان) است، نشان از عاملی بسیار شدید، چون ترسی ناگهانی، صحنه ای دلهره آور یا کابوس دارد که باید زمینه های آنها از بین برود. [3]
نشانه های اضطراب برای نوجوانان و بزرگسالان، افزون بر موارد پیش گفته، عبارتند از:
تمایل به کارهای سبک، عدم تمرکز، انزواجویی، یبوست و درد دل، کاهش هورمون جنسی، مشکلات خواب، افزایش گرایشهای وسواسی (بررسی قفلها، چراغ، شیر آب و...)، نوشیدن مشروبات الکلی، سیگار کشیدن، کم خوری، بی اهمیتی به وضع ظاهر، رانندگی وحشیانه، ناتوانی در تصمیم گیری، اختلال در حافظه، افزایش افکار خود انتقادگرانه ی منفی، اختلال در ترشح هورمونها و...؛ برای مثال، سبب افزایش تیروکسین و در نتیجه، کاهش وزن، افزایش ضربان قلب، عصبانیت و بیخوابی میشود. باعث افزایش کورتیزون و در نتیجه، کاهش توانایی فرد در برابر عفونتها و سایر بیماریها خواهد بود. اضطراب، سبب افزایش کلسترول میشود که عامل مهمی در حمله های قلبی است.
پاسخ:
اگر اضطراب شدید کودکان از بین برود و به حد مطلوب برسد، میزان خودباوری آنان بیشتر خواهد شد و کودکانی که خودباوری و اعتماد به نفس افزونتری دارند، استعدادهایشان شکوفا خواهد شد و اگر استعدادها شکوفا شود، به طور قطع بیشتر رشد میکنند و برای جامعه مفیدتر خواهند بود.
اضطراب در حد پایین، مطلوب است و سبب رشد کودک میشود. پدری به فرزند خود میگوید: این ده مهره را از فاصله پنج متری داخل جعبه بینداز، کسی بر کار تو نظارت نمیکند و به اندازهی کافی هم فرصت داری. طبیعی است که در چنین حالتی، کودک، هیچ گونه اضطرابی نخواهد داشت؛ اما مهره ها را هم با دقت داخل جعبه نمی اندازد؛ زیرا انگیزه ای ندارد. پدر دیگری میگوید: این مهره ها را داخل جعبه بینداز و اگر موفق نشوی، به ازای هر مهره، یکی از بهترین وسایلت (دوچرخه، رایانه، و...) را از تو خواهم گرفت. در این حالت، دنیایی اضطراب وجود او را فرا میگیرد و به پرتاب مهره ها موفق نخواهد شد. پدر سومی میگوید: این مهره ها را داخل جعبه بینداز و اگر موفق شوی، در برابر هر مهره، یکی از وسایلی را که دوست داری برایت میخرم. در این حالت، اضطراب اندکی وجود او را فرا میگیرد؛ اما مانع کامیابی او هم نخواهد شد. این اضطراب اندک در او انگیزه ایجاد میکند و همان اضطراب مطلوب است.
پاسخ:
1. آگاهی دادن: یکی از علل مهم اضطراب شدید کودکان، عدم آگاهی از ماهیت اضطراب است. اگر در سنی قرار دارد که میتواند «سیستم عصبی سمپاتیک» (ر.ک: پرسش 7) را درک کند، او را از آن آگاه کنید.
2. تقویت روحیه دینی: به طور معمول، کودکانی که دارای اعتقادات دینی و مذهبی قویتری هستند، اضطراب کمتری دارند. استرسها و فشارهای روحی در جوامع دینی، بسیار کمتر از جوامع غیر دینی است. این نتیجه ای است که امیل دورکیم در کتاب خودکشی بدان دست یافته است.
باید به کودک، یاد خدا را بیاموزیم (الا بذکر الله تطمئنّ القلوب) [4] و برای او تبیین کنیم که یاد خدا، دل را آرام میکند. یونگ، روانشناس شهیر غربی معتقد است که اعتقاد به مذهب، جلو نگرانیها را میگیرد. دلهره، زهر، و پادزهر آن، اعتقاد به خدا است.
3. ارتباط گسترده فامیلی: ارتباط گسترده فامیلی، سبب ایجاد امنیت روحی ـ روانی میشود؛ زیرا کودک احساس میکند در تنگناهای زندگی، نزدیکانش به او کمک خواهند کرد و پشتیبان او خواهند بود. به طور معمول کسانی که با نزدیکان خود ارتباط بیشتری دارند، شاداب ترند. تنهایی و غربت، نشاط انسان را از بین میبرد؛ پس بی علت نیست که امامان معصوم: به مسأله «صله رحم» توجه بسیاری داشته اند.
یکی از مهمترین عوامل کمرنگ شدن روابط خویشاوندی، تشریفات و تکلف هایی است که گریبان مردم را گرفته که با کاستن از آنها میتوان روابط را بیشتر کرد. ارتباط خویشاوندی لازم نیست دراز مدت باشد؛ بلکه نفس ارتباط، گرچه کوتاه مدت، مهم است.
در روایات آمده است: «صلوا ارحامکم ولو بالتسلیم»: [5] با نزدیکان خود ارتباط برقرار کنید؛ اگر چه با سلام باشد.
نکته مهم در ایجاد ارتباط با نزدیکان، بدآموزیهایی است که پدید می آید؛ پس توصیه میکنم با نزدیکانی ارتباط داشته باشید که در دیانت آنان و سلامت روحی و معنوی فرزندانشان تردیدی ندارید.
4. تقویت جسم: به طور معمول، کودکانی که بدنی قوی و سالم دارند، در برابر عوامل اضطراب مقاوم ترند.
پاسخ:
گاهی دیگران (اولیای خانه، مدرسه، رسانه ها و...) سبب اضطراب کودک می شوند و گاهی عامل اضطراب، خود کودک است.
1. بی برنامگی: در روز جمعه یا یک روز تعطیل، کودک از صبح بازی کرده؛ تلویزیون دیده و به دیگر فعالیتهای جنبی پرداخته و اکنون که روز به پایان رسیده است، تکالیف مدرسه مانده؛ برای امتحان روز بعد مطالعه نکرده؛
به نظافت شخصی (استحمام، ناخن گرفتن، کوتاه کردن مو و...) نرسیده و وظایفی را که در منزل به عهده دارد (خرید نان، سبزی و...) انجام نداده است؛ بدین سبب دچار اضطراب میشود؛ زیرا باید در خانه و مدرسه پاسخگو باشد.
برای پیشگیری از چنین حالتی، والدین باید در فرصتهای مناسب، با بیانی نرم و حساب شده، برنامه های او را به وی گوشزد کنند و اگر کودک با این موقعیت مواجه شد، در انجام کارهای عقب مانده به او کمک کنند تا این اضطراب از بین برود.
پیشنهاد میشود با کمک خود کودک، تمام کارهایی را که باید انجام شود، براساس اولویت فهرست کنید و کارهایی را که اگر آن روز انجام نشوند، اشکال چندانی ایجاد نمیکنند، در پایان فهرست قرار دهید و از فرزند خود بخواهید، از ساده ترین کارها آغاز کند. طبیعی است که با انجام یک کار، روحیه میگیرد؛ سردرگمی اش کمتر میشود و با انجام هر کار، از اضطراب او کاسته خواهد شد.
2. مسؤولیت پذیری: گاهی کودک با پذیرفتن مسؤولیت، زمینه اضطراب خود را فراهم میسازد. نگرانی او بدین جهت است که نمیداند موفق خواهد شد یا نه. در چنین حالتی، اولیای خانه و مدرسه میتوانند با برخورد سنجیده، در تخفیف اضطراب او مؤثر باشند؛ بدین گونه که برایش تبیین کنند مسؤولیتش تمرینی است و انتظار توفیق کامل او را ندارند.
والدین میتوانند با نقل خاطرههای دوران کودکی خود و عدم کامیابی در مسؤولیتها یا توفیق تدریجی آنان، در کاهش اضطراب کودک مؤثر باشند. گفتن جمله هایی از قبیل این که «مطمئن هستم در کارت موفق خواهی شد»، اضطرابآور است.
پاسخ:
روانشناس با روانکاوی، و روانپزشک با دارو، اضطراب را درمان می کنند.
با توجه به آثار منفی داروهای شیمیایی، توصیه میکنم ابتدا به روانشناس مراجعه کنید و اگر روانشناس تشخیص دهد برای درمان اضطراب، به روانپزشک نیاز است، بیمار را به او ارجاع خواهد داد.
روانشناس، افزون بر روانکاوی، از روشهای درمان طبیعی در برابر درمان شیمیایی برای از بین بردن اضطراب استفاده میکنند؛ از جمله «آروماتراپی» که استفاده از روغنهای مخصوص و ماساژ روی پوست است. «هیپنوتراپی»، تمرکز روی یک تصویر ذهنی تسکین بخش است. «رفلکسولوژی» که از نقاط فشار در پاها استفاده میشود، و «شیاتزو» که با نقاط سوزنی سر و کار دارد.
پاسخ:
عکس العمل کودکان در برابر عوامل اضطراب، یکنواخت نیست؛ زیرا میزان تحمل آنان تفاوت دارد (در تربیت کودکان، به تفاوتهای فردی آنان توجه داشته باشید). ملاک در میزان تحمل کودکان، سن آنان نیز نیست و چه بسا هنگام ایجاد عوامل اضطراب، کودک کوچکتر کمتر مضطرب شود و فرزند بزرگتر را اضطراب شدیدتری فرا گیرد.
در چنین موقعیتی، فرزند بزرگتر را سرزنش نکنید و آرامش فرزند کوچک را به رخش نکشید و آن دو را با هم مقایسه نکنید.
___________________________
پی نوشت:
[1] ـ تروور جی. پاول، فشار روانی، اضطراب و راههای مقابله با آن، ص 21.
[2] ـ Tic: حرکتی غیر ارادی، سریع، عود کننده و کلیشه ای است که به طور معمول در صورت، دست و پاها رخ میدهد و منشأ عصبی دارد.
[3] ـ سیستم عصبی سمپاتیک، اعضای داخلی را به وسیله ی اعصاب نخاعی به مغز مرتبط، و هنگام بروز استرس، آنها را برای عمل آماده میکند و سبب انقباض عمومی ماهیچه ها، گشاد شدن مردمک چشم، کاهش ترشح بزاق، گشاد شدن راههای هوایی ریه، باز شدن روزنه های عرق در پوست و افزایش تعریق، تنگ شدن و سفت شدن روده ها و شل شدن مثانه میشود (وراپیفر، استرس و روشهای مقابله، ص 57 و 58) .
[4] ـ رعد، 28.
[5] ـ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 21، ص 539.
منبع:
نسیم مهر، جلد 1، پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان؛ حسین دهنوی