عنوان : محبت، زيباترين هديه
تاریخ : 1390/08/15
منابع : روزنامه كيهان، شماره 20024 به تاريخ 24/6/90، صفحه 6
كلمات كليدي : محبت، زيباترين هديه
نوع مقاله : نشريات
موضوع مقاله : زن و خانواده
نویسنده: محمد میرزایی
انسانها همان اندازه كه عقلانی هستند موجوداتی عاطفی میباشند؛ هرچند كه میان دو جنس، تفاوت هایی از نظر شدت و ضعف دیده میشود، ولی جنبه عاطفی و احساسی انسانها است كه روابط ایشان را رنگ و بویی دیگر میبخشد و از دایره بده و بستان بیرون میبرد و در دایره رحمت و مهر قرار میدهد.
اگر ما روابط انسانی به ویژه روابط خانوادگی را در چارچوب عاطفه و احساس تنظیم كنیم، بسیاری از مشكلاتی كه در خانوادهها و به تبع آن در جامعه پدید میآید، برطرف میشود و آرامش و آسایش از خانواده به همه جامعه سرایت میكند و گستره آن تنها چاردیواری خانه را در برنمی گیرد، اما مشكل ما این است كه روابط در چارچوب عقلانیت خشك و بی روحی سامان مییابد كه قرارداد و بده و بستان، محور اصلی آن است.
به نظر میرسد كه مفهوم هدیه در دو نگرش روابط عاطفی و روابط عقلانی، متفاوت است. در نگرش خشك و بی روح پیوندهای مبتنی بر قرارداد و عقود، لازم است تا هدیه نیز شكلی خاص به خود گیرد. این گونه است كه هدیههای مادی حتی در شكل گل و گیاه، جلوه ای از محبت است.
نماد احساسات درونی
این نوع محبت، بی گمان كمترین جلوه آن چیزی است كه میبایست دیده شود؛ چرا كه حقیقت محبت را باید در مهر و صفا و عشق و مودت جست كه نتیجه آن آرامش و آسایش است. این كه انسان، بخواهد نمادهایی را برای عشق و محبت برگزیند، باید این نمادها به گونه ای انتخاب شود كه بیانگر ابعاد عاطفی باشد؛ در این میان گل شاید زیباترین نماد باشد، زیرا جنبه عاطفی و احساسی آن قویتر است.
اما نماد زیباتری نیز میتوان حتی در جهان ماده برای احساسات و عواطف باطنی و نهان آدمی یافت. اگر ما در دل سرور داریم، آیا لبخند و تبسمی زیبا، نماد این سرور باطنی ما نیست؟
اگر شاخه گلی را بدهیم كه خاری از اخم و توقع و انتظار در كنار آن باشد، این گل با همه زیباییاش، نمیتواند آن احساسات پاك و عواطف زیبای درونی ما را نشان دهد.
به جای این كه هدیه هایی از مادیات از كالاها و خدمات به یكدیگر به شكل بده و بستان بدهیم، بهتر و زیباتر آن است كه هدیه هایی از جنس عشق و مهر و محبت به یكدیگر بدهیم.
روزهای پدر و مادر و مرد و زن، چنین رقم خورده كه در مدت یك ماه به هم میرسد. اگر در روز زن، مرد در اندیشه كالاست چه از جنس زر و سیم، و یا در روز مرد، زن در اندیشه كالایی است چه از جنس جوراب و زیرپوش، به جای همه اینها بهتر است احساسی را در قالب نمادی چون تبسم و عشق به یكدیگر هدیه كنیم.
آن چه پایداری و ماندگاری یك عشق را سبب میشود، محبت است كه از جنس آسمان است. اگر عواطف و احساسات از جنس آسمان و قلب است، نمادهای آسمانی را برای آن برگزینیم و به یكدیگر هدیه دهیم و شاید شاخهای از گل.
در هر چیزی میبایست به عوامل پیوندی آن توجه كنیم و از جنس مناسب آن برگزینیم، هرگز نمی توان دل شكسته را با مالی به هم پیوند زد. همان گونه كه شمشیر تند و تیز زبان، قلب میشكافد، شیرینی زبان برآمده از كام نیز، قلبها را به هم پیوند میدهد.
اگر رابطههای انسانی از جنس آسمان و قلب است، پس میبایست از پیوندهایی بهره بریم كه از جنس آسمان و قلب است. آخر چگونه میتوان با جنسی از خاك، قلبهای آسمانی از جنس افلاك را به هم پیوند داد؟!
آن چه راز زندگی خانوادگی است، عشق و محبت است، آن چه هدف از زندگی است، آرامش و آسایش است. این آرامش و آسایش را میبایست در همان جنس آسمان و معنویت یافت و نمادهایی كه آن را نشان میدهند.
البته پیش از هر تحلیهای (آراسته شدن به فضایل انسانی) میبایست تخلیه ای(خالی شدن از رذایل اخلاقی) انجام داد. اگر در این آسمان صاف عشق و محبت، ابری تیره و تار سكونت یافته است، باید با باد محبت، آن را از آسمان دل بیرون برد تا خورشید مهربان با تمام شفافیت و نورانیت خودش، در دل جا گیرد. بیاییم در این روزهای عشق و محبت، دراین دنیا و عوالم روابط انسانی، پیوندهای خود را با نمادهایی از عشق و محبت و آسمان به یكدیگر ابراز كنیم و به جای همه تیرگیهای اخم و تخم و خارهای گل محبت، گلبرگهای آسمانی عشق و محبت را جدا كنیم و در لطافت لبخند و تبسمی به یكدیگر هدیه دهیم.