نوشته زیر برگرفته از کتاب «نسیم مهر» (متن پیاده شده برنامه پرسش و پاسخ رادیویی استاد حسین دهنوی) می باشد.
جواب:
توجه داشته باشید که مصیبت از دست دادن پدر، باعث می شود فرزند شما اطمینان به زندگی را از دست بدهد و دچار یأس و در نتیجه فشارهای روحی شود.
بهبود فرزند شما روندی کند خواهد داشت و حدود 2 سال طول می کشد؛ بنابراین، شکیبا باشید و برای کاهش فشارهای روحی او از این راهکارها استفاده کنید:
1. آرامش خود:
با توجه به نقش الگویی شما برای فرزندتان، بکوشید با یاد خداوند و تمسک به اولیای الاهی و استفاده از راه های کسب آرامش از فشارهای روحی خود بکاهید.
2. آموزش ذکر:
به او ذکر «یا مُنزل السّکینة فی قلوب المؤمنین؛ ای آرامش دهنده دل های مؤمنان!» را بیاموزید. این ذکر، برگرفته از آیه شریف قرآن (هو الذّی انزل السکینة فی قلوب المؤمنین) [1] است که اثر آرام بخشی شگفتی دارد.
ذکر «یا غیاث المستغیثین؛ ای فریادرس فریاد خواهان» و صلوات بر محمد و آل محمد نیز بسیار مطلوب است.
3. تلاوت قرآن:
از فرزندتان بخواهید هنگام دلتنگی، قرآن بخواند یا به تلاوت قرآن گوش دهد. این روش امامان معصوم بوده که در سختی ها به قرآن پناه می برده اند.
امام سجاد (علیه السلام) می فرمود: «لو ماتَ مَن بین المشرق و المغرب لما استوحشتُ بعدَ أن یکونَ القرآن مَعی» [2] اگر کسانی که بین مشرق و مغرب [زمین زندگی می کنند] بمیرند، وحشت نمی کنم؛ چرا که قرآن با من است.
4. بیان اندوه و شرکت در سوگواری:
حتماً اجازه دهید در مراسم سوگواری و یادبود پدر شرکت کند و بر سر مزارش اشک بریزد و اندوه خود را بروز دهد. اشک ریختن در سوگ پدر، او را آرام می کند.
5. زنده نگهداشتن یاد پدر:
گاهی مشاهده می شود که بازماندگان شخص از دست رفته، در حضور کودک از وی سخن نمی گویند تا بر رنج فرزند نیفزایند. این رفتار درست نیست و اثر عکس دارد.
حتماً با وی درباره مرگ پدر گفت و گو و خاطرات او را با پدرش مرور کنید و یادش را زنده نگه دارید. این کار، رنج فراق را التیام می بخشد.
6. ارتباط گسترده فامیلی:
ترکیب غم و انزوا، افسردگی را در پی دارد؛ پس ارتباط خود را با نزدیکان بیشتر کنید. این ارتباط سبب ایجاد امنیت روحی ـ روانی او می شود و از فشارهای روحی اش می کاهد.
7. ارتباط با همسالان:
با توجه به این که فرزند مصیبت دیده، علاقه اش را به دنیای خارج از دست می دهد، از طریق ارتباط او با همسالان، این علاقه را بازگردانید.
8.ایجاد پیوندهای عاطفی جدید:
طبیعی است که فرزند شما با از دست دادن پدر، دچار خلاءهای عاطفی شده است. برای پر کردن این خلاءها، پیوندهای عاطفی جدیدی بین او و کسانی که آنان را دوست دارد (دایی، عمو، و...) برقرار سازید.
9. آگاهی دادن:
درباره علت مرگ پدر برایش توضیح دهید تا خود را مقصر نداند؛ البته لازم نیست جزئیات گفته شود.
جواب:
برخورد شما هنگام بازگشت فرزند به خانه، بسیار مهم است و به مدیریت قوی نیاز دارد. بدرفتاری فرزندتان پس از بازگشت به خانه، تا ساعاتی، بلکه تا چند روز طبیعی است؛ زیرا:
1. با ملاقات مادر، خاطره های خوش با هم بودن برایش تداعی می شود و وقتی وضعیت فعلی (جدایی) را می بیند، عصبی می شود. با او مدارا کنید.
2. در حال حاضر، مسؤولیت تربیت فرزند به عهده مادر نیست؛ بنابراین، هنگام ملاقات، آزادی بیشتری به او می دهد و نیز به جهت مقطعی بودن دیدارها، او را از امکانات مادی افزون تری بهره مند می سازد؛ ولی طبیعی است که شما نمی توانید این گونه برخورد کنید؛ زیرا مسؤول تربیت و آینده او هستید و به جهت سرپرستی دائم وی نمی توانید امکانات مادی و رفاهی فراوانی را در اختیارش قرار دهید. این تفاوت رفتار باعث می شود که وقتی از دیدار مادر باز می گردد، این دو حالت را با هم مقایسه کند و عصبانی شود.
بهتر است در این مسأله، با همسر پیشین خود به توافق برسید تا نوعی هماهنگی و همگونی نسبی در دو محیط (خانه شما و منزل همسر پیشین) ایجاد و جلو ناسازگاری فرزند گرفته شود.
3. احتمالاً روش تربیتی مادر با شما متفاوت است و این تفاوت، او را دچار نوعی تعارض و در نتیجه پرخاشگری می کند که هنگام بازگشت به خانه نمایان می شود. بکوشید روش تربیتی خود را به هم نزدیک و هماهنگ کنید.
چـنـد توصیـه:
الف. سعی کنید هنگام بازگشت فرزندتان، در خانه باشید تا احساس ناامنی کمتری داشته باشد.
ب. هنگام بازگشت، به او خوشامد بگویید و از وی به گرمی استقبال کنید.
ج. از برخورد سرد فرزندتان هنگام بازگشت به خانه نگران نباشید و گمان نکنید که شما را دوست ندارد. او از دیدار شما خوشحال است؛ اما هنوز نتوانسته دیدار مادر را فراموش کند.
د. به او فرصت دهید تا برای برقراری ارتباط مجدد با شما آماده شود.
ه. اگر هنگام بازگشت او، برنامه جذابی (استخر، سینما، رستوران، خرید، دیدار نزدیکان، دیدار دوستان و...) را ترتیب دهید، انتقال به وضعیت روحی مناسب، زودتر و بهتر انجام می شود.
و. هرگز درباره مادرش اظهار تنفر نکنید و از او بد نگویید. فرزندتان را با خودتان مقایسه نکنید که ارتباط عاطفی خود را با مادرش قطع کرده اید. توجه داشته باشید که ارتباط عاطفی او و مادرش همچنان باقی و پا برجا است.
ز. به ارتباط قانونی او با مادرش احترام بگذارید و مانع این ارتباط نشوید.
ح. بکوشید در حد توان، امکانات معنوی و مادی مورد نیازش را تهیه کنید.
جواب:
فرزند شما به ویژه با توجه به سن پایین، به دیدار شما نیاز دارد و قطع ارتباط، سبب آشفتگی روحی ـ روانی او خواهد شد، مگر این که خود به دلیلی (مقصر دانستن شما یا تطبیق با وضعیت جدید) رغبتی به دیدار شما نداشته باشد.
اگر فرزند، تمایل دارد و قانون نیز شما را منع نکرده است، علت منع پدر را بیابید و درصدد رفع آن برآیید.
عللی که والد سرپرست را به منع دیدار والد غیر سرپرست با فرزند خود وامی دارد، چنین است:
1. بدگویی والد غیر سرپرست:
اگر از همسر پیشین خود نفرت دارید و به سبب این نفرت، زمان دیدار با فرزند خود از او بد می گویید، این عمل را متوقف سازید. خود را از اسارت خشم برهانید. این خشم، هم به روح و روان شما و هم فرزندتان صدمه می زند. واقعیت (جدایی از همسر) را بپذیرید و با او درباره تربیت فرزند خود به توافق برسید.
2. امکانات اضافی غیرمتعارف:
اگر هنگام دیدار فرزند، به جهت تمکن مالی، امکانات رفاهی و تفریحی اضافی غیرمتعارف در اختیار او قرار می دهید، این رفتار را تغییر دهید.
3. تحریک عواطف و احساسات کودک:
گاهی والد غیرسرپرست، هنگام دیدار، عواطف کودک را ضد والد سرپرست تحریک می کند.
تأثیر علل پیشین این است که کودک، پس از بازگشت از دیدار والد غیرسرپرست تا چند روز بدخلقی و بدرفتاری می کند و با روابط سرد خود با والد سرپرست، مشکلاتی را برایش فراهم می آورد.
جواب:
بله، با توجه به حالات کودک در این موقعیت، باید با او رفتار خاصی داشته باشید. روحیات کودک پس از جدایی چنین است:
1. بیگانگی با وضع جدید:
شما مدت ها پیش از جدایی به این مسأله اندیشیده و خود را برای متارکه آماده کرده اید؛ ولی فرزند شما یکباره با این وضع مواجه شده است؛ بنابراین، باید بردبار باشید تا او نیز به تدریج خود را با وضعیت جدید وفق دهد. شما باید با قاطعیت، اما به نرمی و عطوفت، وضعیت جدید را برایش جا بیندازید.
ممکن است تطابق فرزند با موقعیت فعلی، 2 تا 3 سال طول بکشد؛ زیرا دست کشیدن از روابط عمیق عاطفی، به راحتی و با سرعت، امکان پذیر نیست و به زمان نیاز دارد. اگر در این مدت، تطبیق انجام نشد، به متخصص مراجعه کنید تا او را در گذراندن از این مرحله یاری کند.
2. سر باز زدن از واقعیت:
فرزند شما پس از مدتی، با اکراه، واقعیت جدید را می پذیرد؛ اما ممکن است هنوز به وضعیت گذشته تمایل داشته باشد یا درباره آن، احساس وفاداری کند. از این حالت او نگران نباشید. سرانجام، خود را سازگار خواهد کرد.
3. احساس خشم:
با توجه به این که والدین را در جدایی مقصر می داند، بیش از پیش خشمگین می شود و از اوضاع پیش آمده شکایت می کند؛ بنابراین، تا مدتی اجازه دهید شکوه کند و سخنش را قطع نکنید. بگذارید خشم خود را بروز دهد تا تخلیه شود؛ البته این مدارا نباید بیش از یک سال ادامه یابد؛ زیرا ممکن است عادت شود و در زندگی آینده اش مشکلاتی را فراهم آورد.
4. احساس گناه و تقصیر:
ممکن است در مسأله جدایی شما از همسرتان، خود را مقصر بداند؛ بدین جهت، دلیل جدایی خود را با بیانی ساده و منطقی به او بگویید.
5. انزواجویی:
فرزند شما در این موقعیت، دچار انزوا می شود. بهترین تدبیر این است که او را به سمت همسالان خوب هدایت کنید.
6. وابستگی:
احتمال وابستگی شدید او به شما وجود دارد؛ پس بکوشید با مشارکت وی در امور، استقلالش را تقویت کنید.
7. اخاذی عاطفی:
فرزند طلاق به طور معمول در موقعیت جدید، اخاذی عاطفی می کند بدین معنا که برای به دست آوردن قدرت بیشتر، از ابزار عاطفه (برای مثال نیاز شما به دوست داشتن او) استفاده می کند. توصیه می شود مغلوب احساسات خود نشوید و گاهی خشم خود را در برابر او بروز دهید.
8. خلأ عاطفی:
با توجه به جدایی از والد دیگر، دچار خلأ عاطفی می شود؛ پس مانع ارتباط او با همسر پیشین خود (در حدی که قانون مقرر کرده است) نشوید.
9. ترس از مدرسه:
ممکن است از رفتن به مدرسه بترسد؛ زیرا گمان می کند شما را نیز از دست بدهد و وقتی از مدرسه به خانه باز گردد، شما را نبیند. به او اطمینان دهید که ترکش نمی کنید تا با این احساس ناامنی مقابله کند.
10. بی رغبتی به انجام وظایف:
پس از ورود به مدرسه، ممکن است به انجام وظایف و تکالیف مدرسه بی رغبت باشد. با او مدارا کنید و از اهرم فشار استفاده نکنید. این مشکل به تدریج از بین می رود.
جواب:
نخستین توصیه این است که در توانایی خود برای تربیت درست فرزندتان تردید نکنید. اعتماد به نفس خود را از دست ندهید و بکوشید رفتار سنجیده ای داشته باشید.
به طور معمول وقتی زن و شوهر از هم جدا می شوند و یکی از آن دو، سرپرستی فرزند را به عهده می گیرد، رفتار ویژه ای را از خود بروز می دهد که مطلوب نیست:
1. انزواجویی:
والد سرپرست (به ویژه مادر)، پس از جدایی، ارتباطش را با نزدیکان کمتر می کند تا ثابت کند می تواند روی پای خود بایستد و به حمایت دیگران نیازی ندارد. توصیه می شود خود را از حمایت نزدیکان و حمایت اجتماعی محروم نکنید. ارتباط شما با دوستان و نزدیکان، بر احساس تعلق و امنیت فرزندتان می افزاید.
2. ایجاد انتظارات آرمانی در فرزند:
به طور معمول، والد سرپرست، برای اثبات توانمندی خود و ایجاد روحیه در فرزند، به او قول می دهد که به بهترین شکل زندگی اش را تأمین کند و نگذارد طعم تلخ ناکامی را بچشد. این رفتار، انتظاراتی غیرواقعی را در فرزند پدید می آورد و وقتی به خواسته هایش نرسد، احساس شکست می کند و والد سرپرست نیز مضطرب و غمگین می شود.
در فرزند خود، توقعات غیرواقعی ایجاد نکنید و به او بگویید که در حد توان به وظیفه خود عمل خواهید کرد؛ ولی طبیعی است که کار مشکلی خواهد بود.
3. اعطای آزادی غیرمتعارف به فرزند:
والد سرپرست، گاهی برای به دست آوردن دل فرزند و کاستن از خشم او آزادی های غیرمتعارفی را به وی می دهد که ممکن است به آسیب های اجتماعی بینجامد. آزادی ها را منطقی و متعارف کنید.
4. بی توجهی به خود:
والد سرپرست، تمام همّ و غم خود را صرف فرزند می کند و از نیازهای خود (استراحت، خوراک، پوشاک، تفریح و...) غافل می شود و با کار و فعالیت بیش از حد، سلامت خود را به خطر می اندازد. به این نکته توجه کنید و در حد متعارف، به جسم و روح خود برسید تا از پا در نیایید و در آینده نیز بتوانید به فرزندتان کمک کنید.
5. گریز از ازدواج مجدد:
با توجه به تجربه ناخوشایند از ازدواج پیشین، در مواردی، والد سرپرست از ازدواج مجدد می گریزد و خود را از زندگی زناشویی محروم می کند که این امر، افزون بر محرومیت خود والد، فرزند را نیز در معرض آسیب قرار می دهد؛ زیرا کودکی که سایه پدر و مادر هر دو بر سرش نباشد، زمینه آسیب های اجتماعی اش بیشتر است.
برای ازدواج مجدد، آمادگی فرزند را از نظر دور ندارید. اگر بدون آمادگی یا جلب نظر او به ازدواج مجدد اقدام کنید، به گونه ای که از نظر عاطفی، همسر جدید شما را نپذیرد، مشکلات و ناسازگاری هایی را در پی خواهد داشت. در انتخاب همسر بعدی بیشتر دقت کنید که اگر پس از ایجاد ارتباط عاطفی شما و فرزندتان با او، دوباره جدا شوید، هر دو لطمه روحی خواهید خورد.
6. تغییر عادات:
یکی دیگر از مشکلات والد سرپرست، تغییر عادات پیشین (شغل، ورزش، شرکت در جشن ها و محافل، رفت و آمدها و...) است؛ چرا که پیش تر محدودیت هایی از سوی همسر پیشین او وجود داشته و اکنون که از او جدا شده و محدودیت ها از بین رفته است، در رفتار او تغییر محسوسی پدید می آید که این تغییر رفتار، بر رفتار فرزند نیز تأثیر جدی خواهد گذاشت. بکوشید محدودیت های پیشین را به طور کامل از بین نبرید؛ گرچه حذف بعضی از محدودیت ها پس از جدایی زن و مرد، طبیعی و قابل انتظار است.
7. استمرار نفرت از همسر پیشین:
در موارد بسیاری، پس از جدایی، نفرت زن و شوهر از یکدیگر همچنان باقی می ماند که هم به والد سرپرست و هم به فرزند او لطمه می زند.
بکوشید خود را از زندان نفرت و خشم برهانید؛ زیرا با این خشم، لطمه ای به همسر پیشین نمی زنید؛ بلکه خود را در معرض آسیب قرار می دهید. رهایی از خشم سبب می شود با مشکلات راحت تر کنار بیایید. اگر خشم و نفرت شما پس از جدایی، از یک سال بیشتر ادامه یافت، با مشاور صحبت کنید.
___________________________
پی نوشت:
[1] ـ فتح، 4.
[2] ـ کلینی، کافی، ج2، ص 602.
منبع:
نسیم مهر جلد 2، پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان؛ حسین دهنوی