عنوان : حجاب، قانون اجتماعي
تاریخ : 1391/04/08
منابع : روزنامه كيهان، شماره 20170 به تاريخ 25/12/90، صفحه 6
كلمات كليدي : حجاب، قانون اجتماعي
نوع مقاله : نشريات
موضوع مقاله : زن و خانواده
نویسنده: سمیه بنیادی
هرحكم فقهی و حقوقی دارای مبانی است كه از منابع آن گرفته شده است. باید توجه داشت كه احكام فقهی و حقوقی اسلام، افزون بر این كه دارای مبانی وحیانی از منابع كتاب و سنت است، همچنین دارای مبانی عقلانی و در بیشتر موارد مبانی عقلایی است. این بدان معناست كه احكام فقهی و حقوقی اسلام، دارای مبانی چند وجهی است.
براساس این روح حاكم برقوانین و احكام اسلامی است كه گفته میشود احكام آن مطابق فطرت انسانی است. بنابر این، هر آنچه با فطرت و مستقلات عقلانی در تضاد باشد، میبایست درباره آن شك كرد.
هماهنگی احكام اسلام با مستقلات عقلانی
نكته دیگری كه باید بدان توجه داشت، این است كه احكام و قوانین اسلامی، با مستقلات عقلانی ارتباط تنگاتنگی دارد. از این رو، هر آنچه عقل آن را زشت و قبیح میشمارد و به عنوان نبایدهای اخلاقی از آن یاد میكند یا نیك و حسن میداند و به عنوان بایدهای اخلاقی بر آن تاكید میكند به عنوان قانون، امضا و تایید شده است.
در روایات بسیاری كه در اصول كافی نیز نقل شده بر هماهنگی و همراهی عقل و دین وحیا تاكید شده و اینكه این سه گانه از هم جدایی ندارد و هر جا یكی یافت شد آن دو دیگری هم در كنار آن است. حیا به معنای شرم و آزرم است كه انسان نسبت به زشتیها و بدیها از خود به نمایش میگذارد و نابهنجاریها را ناپسند داشته و از آن پرهیز میكند. این حكم فطرت و عقل را دین در قالب حجاب، قانونی كرده است.
حجاب درحقیقت، نماد عینی و بروز و ظهور حیای ذاتی انسان است. اگر بخواهیم حیا را تجسم بخشیم، درشكل حجاب ظهور میكند. حجاب به معنای پوشاندن ناپسندها و زشتیهای ظاهری است. انسان به طور طبیعی و فطری از آشكار شدن شرمگاهش حیا میكند.
از این رو آدم وحوا پس از آشكار شدن آن در هنگام خوردن میوه درخت ممنوع، در پی حجاب و پوشش آن با برگهای درخت برآمدند.
حجاب برای مرد و زن واجب است هرچند كه به سبب تفاوتهای فیزیكی و اندامی مرد و زن، تفاوتهایی نیز در حدود آن وجود دارد.
از آیات قرآنی بویژه آیه 59 سوره احزاب بر میآید كه پوشش زنان میبایست سرتا سری باشد به گونهای كه از سر تا پای ایشان را بپوشاند: خداوند میفرماید:
«یا ایها النبی قل لازواجك وبناتك و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن.»
در این آیه سخن از جلباب است كه به معنی پوشش سراسری زن است كه در قدیم مرسوم بوده و این واژه در قرآن خطاب به زنان امر شده است كه جلابیب را به خود نزدیك كنید.
اما اینكه این پوشش سرتاسری كه همانند چادر و عبای عربی میباشد، آیا میبایست صورت و چهره را نیز بپوشاند، باتوجه به آیه 31 نور كه میفرماید: «لایبدین زینتهن الاماظهر» این معنا به دست میآید كه این پوشش میبایست همه زینتهای طبیعی بدن زن و آرایههای مصنوعی مانند گوشواره، گردنبند و النگو و مانند آن را بپوشاند.
در روایات نیز بر پوشش تمام بدن زن به جز كف و وجه یعنی دست تا مچ و گردی صورت كه در نماز هم همین مقدار استثنا شده، تاكید شده است.
حجاب، اختیاری یا اجباری
اما اینكه گفته میشود نباید با اجبار مردم را به عملی وادار ساخت، این درباره عمل فردی و شخصی در محیط و حریم خصوصی است؛ اما عنوان شهروندی و پذیرش آن مقتضیاتی دارد كه از جمله آنها عمل به قانون اجتماعی است. اگر در جامعه، قانونی مانند قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی وضع شده است، هیچ یك از شهروندان چه رانندگان و چه عابران پیاده كه از خیابان میگذرند نمیتوانند این قانون را نادیده بگیرند و بگویند كه قانون برای رانندگان است و عابران پیاده میتوانند تخطی كنند.
حجاب در حقیقت یك قانون اجتماعی است و همانند قانون و مقررات راهنمایی و رانندگی الزامی و تخطی از آن افزون بر گناه، مجازاتهائی را در پی دارد. در هر جامعهای اگر قانون زیر پا گذاشته شود، امنیت اجتماعی و اخلاقی جامعه از میان میرود و نمیتوان به صرف اینكه من میخواهم تا خط عابر پیاده، خودروی خود را در سر چهارراه جلو ببرم، در حقیقت تجاوز به حقوق دیگران است؛ بدحجابی همانند تجاوز از خط عابر پیاده است كه مجازات خاص خود را دارد؛ زیرا اطمینان و اعتماد عابران پیاده را سلب میكند و عابر همواره در هنگام عبور از چهارراهها در هراس است. جامعه ای كه افراد در آن احساس ناامنی میكنند، جامعه ای است كه قانون را زیر پا میگذارد.
بنابراین، حتی اگر شهروندان، اعتقادی به حجاب نداشته باشند، میبایست به قوانین مصوب تمكین كنند و آن را اجرا نمایند. از این رو حجاب حتی بر شهروندان مسیحی در كشور اسلامی واجب است؛ زیرا قانون فراگیر است و همگان باید آن را مراعات كنند.