طلیعه
فلسفه پوشش و حجاب اسلامی از مهمترین موضوعاتی است كه امروزه در جامعه اسلامی ما مطرح است و تشریح حكم اسلامی حجاب و پاسخ به شبهات آن برای تمام مبلغان گرامی ضروری است. به این سبب ما در آستانه ولادت امام هشتمعلیهالسلامبه شرح دو سخن حكیمانه امام رضاعلیهالسلام در این باره میپردازیم:
فلسفه عفاف و حجاب
محمّد بن سنان میگوید: حضرت امام رضاعلیهالسلامدر جواب سؤالات من، نامهای برایم ارسال داشتند كه در فرازی از آن فرموده بودند: «حُرِّمَ النَّظَرُ إِلَی شُعُورِ النِّسَاءِ الْمَحْجُوبَاتِ بِالْأزْوَاجِ وَ غَیرِهِنَّ مِنَ النِّسَاءِ لِمَا فِیهِ مِنْ تَهْییجِ الرِّجَالِ وَ مَا یدْعُوا التَّهْییجُ اِلَی الْفَسَادِ وَ الدُّخُولِ فِیمَا لَا یحِلُّ وَ لَا یحْمِلُ [یجْمُلُ] وَ كَذَلِكَ مَا أشْبَهَ الشُّعُورَ إِلَّا الَّذِی قَالَ اللهُ تَعَالَی وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا یرْجُونَ نِكَاحاً فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُنَاحٌ أنْ یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ الْجِلْبَابِ وَ لَا بَأسَ بِالنَّظَرِ إِلَی شُعُورِ مِثْلِهِنَّ.» (1)
«نگاه كردن به موهای زنان شوهردار وغیرشوهردار، حرام است؛ زیرا این نگاه، مرد را تهییج و تحریك میكند. و تهییج، شخص را به فساد و داخل شدن در حرام و اعمال ناپسندیده میكشاند و همچنین است حكم نگاه به غیر مو، [كه نگاه مرد به آنها حلال نیست،] مگر در موردی كه حقتعالی [در قرآن، آن را استثنا كرده و] فرموده است: «وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا یرْجُونَ نِكَاحاً فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُنَاحٌ»؛ «بر زنان سالخورده كه از ولادت و عادت بازنشسته، امید ازدواج ندارند باكی نیست كه لباسهایشان را غیر از چادر بر زمین بگذارند و اشكالی ندارد كه به موهای مثل این زنان نگاه شود.»
عامل ترغیب زنان به حجاب و عفاف
روزی حسن بن جهم به محضر امام رضاعلیهالسلام مشرف شد. وی متوجه شد كه حضرت، ظاهری آراسته دارد و خضاب (2) هم كرده است. با تعجب پرسید: «خضاب كردهاید؟» امام فرمود: «نَعَمْ بِالْحِنَّاءِ وَ الْكَتَمِ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ فِی ذَلِكَ لَأَجْراً إِنَّهَا تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْكَ مِثْلَ الَّذِی تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْهَا یعْنِی الْمَرْأَةَ فِی التَّهْیئَةِ وَ لَقَدْ خَرَجْنَ نِسَاءٌ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْیئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛ (3) بله، با حنا و برگ نیل خضاب كردهام؛ مگر نمیدانی كه این كار، سودی فراوان دارد؛ از جمله آنكه همسر تو دوست دارد در تو همان زیبایی و آراستگی را ببیند كه تو دوست داری در او ببینی، و زنانی [در اقوام گذشته] از دایره عفت، بیرون رفتند و فاسد شدند. و چنین نشدند، مگر به دلیل كمتوجهی شوهرانشان به آرایش خود.»
حضرت رضاعلیهالسلامدر سخن دیگری در همین باره فرمود: «أَنَّ نِسَاءَ بَنِی إِسْرَائِیلَ خَرَجْنَ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْیئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛ (4) زنان یهود از عفت بیرون رفتند و فاسد شدند، و چنین نشدند مگر به دلیل كمتوجهی شوهران به آرایش و نظافت خود.»
و نیز فرمود: «وَ قَالَ إِنَّهَا تَشْتَهِی مِنْكَ مِثْلَ الَّذِی تَشْتَهِی مِنْهَا؛ (5) همسرت از تو همان را میخواهد كه تو از او توقع داری.»
با توجه به سخن امام رضاعلیهالسلام معلوم میشود كه هدف دین از ضروری دانستن حجاب، حذف زمینههای فساد است. همچنین باید مرد و زن مسلمان، مسائل جنسی خود را منحصر به كانون گرم خانواده قرار دهد؛ وگرنه جامعه از سلامت جنسی برخوردار نخواهد بود.
مهمترین دستاوردهای حجاب
1. آرامش روانی
اسلام تدابیری برای تعدیل و رام كردن غریزه جنسی اندیشیده است و در این باره، هم برای زنان و هم برای مردان، تكلیف معین كرده است. یك وظیفه مشترك برای زن و مرد، مربوط به نگاه كردن است: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ... . قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ...»؛ (6) «به مؤمنین بگو که چشمهایشان را [از نامحرم] ببندند و فروج خود را [از حرام] حفظ کنند. و به زنان مؤمن هم بگو که چشمهایشان را [از نامحرم] ببندند و فروجشان را [از حرام] نگه دارند.» خلاصة این دستور، آن است كه زن و مرد نامحرم نباید به یكدیگر خیره شوند، نباید چشمچرانی كنند، نباید نگاههای مملوّ از شهوت به یكدیگر بدوزند، نباید به قصد لذت بردن به یكدیگر نگاه كنند. یك وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن، این است كه بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوهگری و دلربایی نپردازند، با هیچ شكل، رنگ و بهانهای، كاری نكنند كه اسباب تحریك مردان بیگانه را فراهم كنند.
زدست دیده و دل، هر دو فریاد هر آنچه دیده بیند دل كند یاد
روح بشر، فوقالعاده تحریكپذیر است. اشتباه است كه گمان كنیم تحریكپذیری روح بشر، محدود به حد خاصی است و از آن پس، آرام میگیرد. در نتیجه، حجاب را میتوان، یكی از عوامل مهم آرامش روحی و روانی زن و مرد دانست. همچنانكه قرآن شریف، آرامش روحی و روانی و سكینه قلبی را در انحصار زوجین در كانون گرم خانواده میداند و میفرماید: «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن»؛ (7) «زنان پوشش شما و شما پوشش زنان هستید.»
2. استحكام پیوند خانوادگی
بیشك، هر چیزی كه باعث تحكیم پیوند خانوادگی و صمیمیت رابطه زوجین شود برای كانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداكثر كوشش مبذول شود؛ برعكس، آنچه باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان شود به حال زندگی خانوادگی، زیانبار است و باید با آن مبارزه كرد. اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در كادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهر را محكم میسازد و باعث اتصال بیشتر زوجین به یكدیگر میشود.
مسئله مهم دیگر، ایجاد پاكترین و صمیمیترین عواطف بین زوجین و برقرار ساختن یگانگی و اتحاد كامل در كانون خانواده است. تأمین این هدف، وقتی ممكن است كه زوجین از هرگونه استمتاع از غیر همسر یا همسران قانونی چشم بپوشند، مرد چشم به زن دیگر نداشته باشد و زن نیز درصدد تحریك و جلب توجه كسی جز شوهر خود نباشد و اصل ممنوعیت هر نوع كامیابی جنسی در غیر چارچوب خانواده حتی قبل از ازدواج هم رعایت شود و این مهم با رعایت اصل قرآنی حجاب و عفاف، میسر است.
3. استواری اجتماع
پوشاندن بدن به استثنای وجه و كفّین، مانع هیچگونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست، آنچه باعث فلج كردن نیروی اجتماع است آلوده كردن محیط كار به لذتجوییهای شهوانی است.
آیا پسر و دختری در محیط جداگانهای تحصیل كنند و یا در یك محیط درس بخوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هیچگونه آرایشی نداشته باشند بهتر درس میخوانند و فكر میكنند و به سخن استاد گوش میدهند یا وقتی كه كنار هر پسری، یك دختر آرایش كرده با دامن كوتاه نشسته باشد؟ آیا اگر مردی در خیابان، بازار، اداره، كارخانه و... با قیافههای محرّك و مهیج زنان آرایش كرده مواجه باشد بهتر سرگرم كار و فعالیت میشود یا در محیطی كه با چنین مناظری روبهرو نشود؟ بنابراین اگر مسئله حجاب، جدی گرفته و كاملا رعایت شود، جامعه استوار و پابرجا خواهد بود و هرگز متزلزل نخواهد شد و زن و مرد با آرامش خاطر به مسئولیتها و رسالت خود عمل خواهند كرد.
4. حفظ احترام زن
مرد از نظر جسمانی و فكری بر زن تفوّق دارد و زن در این دو مورد در برابر مرد، قدرت مقاومت ندارد؛ ولی زن از طریق عاطفی و قلبی، همیشه تفوّق خود را بر مرد ثابت كرده است. حریم نگه داشتن زن، میان خود و مرد یكی از وسایل مرموزی بوده است كه زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد از آن استفاده كرده است.
اسلام، زن را تشویق كرده است كه از این وسیله استفاده كند؛ بهویژه تأكید كرده است كه زن، هر اندازه متینتر، باوقارتر و عفیفتر حركت كند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد، بر احترامش افزوده میشود.
در آیات سوره احزاب پس از آنكه توصیه میكند زنان خود را بپوشانند، میفرماید: «ذلِكَ أَدْنى أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَین»؛ «این نزدیکتر است به اینکه شناخته شوند و مورد اذیّت قرار نگیرند.» یعنی رعایت حجاب ـ برای اینكه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختیار مردان بیگانه قرار نمیدهند ـ بهتر است و در نتیجه، فاصله گرفتن و حشمت آنها، مانع مزاحمت افراد سبكسر و هوسران میشود. (8) پس بهره دیگر رعایت حجاب اسلامی، حفظ عزت و شخصیت زن در اجتماع است. به همین دلیل است كه اهلبیتعلیهمالسلام در پاسداری از این اصل قرآنی، همواره تلاش میكردهاند و از پاسداران حجاب و عفاف، نهایت تجلیل را میفرمودند: نمونهای از آن را در ذیل با هم میخوانیم.
بعد فرمودند: این، بانویی است كه در دوره بیحجابی [رضاخان پهلوی] هفت سال از خانه بیرون نیامده است، مبادا نامحرم، او را ببیند!»
كلام حضرت زهرا علیها السلام
حضرت علیعلیهالسلام سخن معروف حضرت زهرا علیها السلام را اینگونه روایت میفرماید: با جمعی از اصحاب در محضر رسول خداصلیاللهعلیهوآله نشسته بودیم. پیامبرصلیاللهعلیهوآله به ما رو كرد و فرمود: «أَخْبِرُونِیای شَیءٍ خَیرٌ لِلنِّسَاءِ؛ به من خبر دهید كه خیر و سعادت زن در چیست؟» كسی پاسخی نگفت تا اینكه متفرّق شدیم، و من به خانه آمدم و به حضرت زهراعلیهالسلام گفتم: پیامبرصلیاللهعلیهوآله چنین سؤالی از ما كرده است.
حضرت زهرا علیها السلام فرمود: پاسخ سؤال رسول خداصلیاللهعلیهوآله این است كه «خَیرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا یرَینَ الرِّجَالَ وَ لَا یرَاهُنَّ الرِّجَال؛ بهترین دستور برای زنان آن است كه نه آنها مردان نامحرم را بنگرند و نه مردان نامحرم آنها را ببینند.»
به محضر مقدس رسول خداصلیاللهعلیهوآله بازگشتم و عرض كردم: پرسیدید: «چه چیز برای زنان، بهتر است؟» پاسخش این است كه برای ایشان بهترین چیز، آن است كه نه مردان نامحرم، آنها را بنگرند و نه آنها مردان نامحرم را ببینند. پیغمبر اسلامصلیاللهعلیهوآله فرمود: «این پاسخ از كیست؟» عرض كردم: «از حضرت فاطمه علیها السلام» پیغمبرصلیاللهعلیهوآله خوشحال شد و فرمود: «إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی؛ (9) همانا كه فاطمهعلیهالسلام پاره تن من است.»
تقدیر امام زمانعلیهالسلام از صاحبان عفت
آیت الله سید باقر مجتهد سیستانی پدر آیت الله سید علی سیستانی در مشهد مقدس برای آنكه به محضر امام زمانعلیهالسلام شرفیاب شود ختم زیارت عاشورا در چهل جمعه هر هفته در مسجدی از مساجد شهر آغاز میكند. ایشان فرمود: در یكی از جمعههای آخرین، ناگهان شعاع نوری را مشاهده كردم كه از خانه نزدیك آن مسجدی كه من در آن، مشغول زیارت عاشورا بودم میتابید. حال عجیبی به من دست داد، از جای برخاستم و به دنبال آن نور به آن خانه رفتم. خانه كوچك و فقیرانهای بود. از درون خانه، نور عجیبی میتابید.
در زدم، وقتی در را باز كردند، مشاهده كردم حضرت ولی عصر، امام زمانعلیهالسلام در یكی از اتاقهای آن خانه تشریف داشتند و در آن اتاق، جنازهای را مشاهده كردم كه پارچهای سفید، روی آن كشیده بودند. وقتی من وارد شدم و اشكریزان سلام كردم. حضرت به من فرمودند: چرا اینگونه دنبال من میگردی و رنجها را متحمّل میشوی؟ مثل این باشید (اشاره به آن جنازه كردند) تا من دنبال شما بیایم! (10)
مثالی روشن برای حجاب
روزی یك زن مسیحی با شوهرش نزد یكی از علما آمد و گفت: «من مسایلی را از اسلام فهمیدهام و از دستورها و قوانین مترقی آن در حیرتم و به آن علاقهمندم؛ ولی به دلیل یكی از دستورهای آن، هنوز به اسلام نگرویدهام و درباره آن با شوهرم و عدّهای از مسلمانان، بحث كردهام كه متأسفانه پاسخ قانعكنندهای نشنیدهام. اگر شما بتوانید مرا قانع كنید من به دین اسلام مشرف میشوم و مسلمان خواهم شد.» او پرسید: «آن دستور، كدام است؟!»
زن مسیحی گفت: «دستور حجاب. چرا اسلام، حجاب را برای زن لازم دانسته است و چرا به او اجازه نمیدهد كه مثل مرد بدون حجاب از خانه بیرون بیاید؟ سپس بنا كرد به ایراد و انتقاد كردن، كه حجاب، مانع رشد و ترقی زنان و سبب عقبماندگی در جامعه است.»
آن عالم پس از شنیدن انتقادهای وی، پاسخ داد: «آیا شما تا كنون به بازار جواهرفروشی رفتهاید؟»
گفت: «آری.» پرسید: «چرا جواهرفروشان، طلا و سایر جواهرات گرانبهای خود را در ویترین شیشهای میگذارند و درب آن را قفل میكنند؟» گفت: «برای اینكه دست دزدان، خیانتكاران و سارقان به آنها نرسد.»
در اینجا آن عالم دینی به زن مسیحی رو كرد و اظهار داشت: «فلسفه حجاب، نزد ما مسلمانها همین است كه زن، گُلی خوشبو است... زن، گوهر و یاقوت گرانبهاست و چون جنس لطیف زن هم مانند طلا و جواهرات است، باید آن را از دست خیانتكاران و دزدان عِفت و ناموس محافظت كرد و از چشم تبهكاران و اهل فساد حفظ كرد.
آری دخترم... دستور حجاب در اسلام به این دلیل است كه زن از دست خیانتكاران در امان باشد؛ زیرا بدین طریق بدنش پوشیده و زینتهایش مستور است و مردم از او چیزی نمیبینند و در او طمع نمیكنند و نظرشان را جلب نمیكند؛ بلكه از او حساب میبرند و حیا میكنند. همه اینها به دلیل حجاب است، آن خانم مسیحی فكری كرد... و سپس با چهرهای گشاده گفت: «من تا بهحال اینگونه نشنیده بودم... شما بسیار جالب بیان كردی و اكنون، اسلام را میپذیرم.» (11)
در اینجا چند شبهه را درباره حجاب به اختصار بررسی میكنیم:
انزوای نیمی از جامعه
مهمترین شبههای كه همه مخالفان حجاب در آن» متفقند و به عنوان یك ایراد اساسی بر مسئله حجاب ذكر میكنند این است كه زنان، نیمی از جامعه را تشكیل میدهند؛ اما حجاب، سبب انزوای این جمعیت عظیم میشود و بهطور طبیعی، آنها را از نظر فكری و فرهنگی به عقب میراند؛ بهویژه در دوران شكوفایی اقتصاد كه احتیاج زیادی به نیروی فعال انسانی است از نیروی زنان در حركت اقتصادی هیچگونه بهرهگیری نخواهد شد و جای آنها در مراكز فرهنگی و اجتماعی نیز خالی است. به این ترتیب، آنها به صورت یك موجود مصرف كننده و سربار جامعه درمیآیند.
پاسخ
آنها كه به این منطق متوسل میشوند، از چند امر به كلی غافل شده یا تغافل كردهاند؛ زیرا:
اولا: چگونه حجاب اسلامی، زن را منزوی میكند و از صحنه اجتماع دور میسازد؟ اگر در گذشته لازم بود ما زحمت استدلال در این موضوع را بر خود هموار كنیم امروز بعد از انقلاب اسلامی هیچ نیازی به استدلال نیست؛ زیرا با چشم خود، گروه گروه از زنانی را میبینیم كه با حجاب در همه جا حاضرند، در ادارهها، در كارگاهها، در راهپیماییها، در رادیو و تلویزیون، در بیمارستانها و مراكز بهداشتی، بهویژه در مراقبتهای پزشكی برای مجروحان جنگی، در آموزش و پرورش و دانشگاه و سرانجام در صحنه جنگ و پیكار با دشمن.
ثانیا: آیا اداره خانه و تربیت فرزندان برومند و ساختن انسانهایی كه در آینده بتوانند با بازوان توانای خویش، چرخهای عظیم جامعه را به حركت در آورند، نقش اجتماعی زن را نشان نمیدهند؟
آنها كه این رسالت عظیم زن را كار مثبت محسوب نمیكنند، از نقش خانواده و تربیت در ساختن یك اجتماع سالم و آباد و پربركت، بیخبرند.
آنان میپندارند راه صحیح این است كه زن و مرد ما همانند زنان و مردان غربی، اول صبح، خانه را به قصد ادارات، كارخانهها و مانند آن ترك كنند و بچههای خود را به شیرخوارگاهها بسپارند و یا در اتاق بگذارند و در را روی آنها ببندند و طعم تلخ زندان را از همان زمان كه غنچه ناشكفتهای هستند به آنها بچشانند. غافل از اینكه با این عمل، شخصیت آنها را در هم میكوبند و كودكانی بیروح و فاقد عواطف انسانی بار میآورند كه آینده جامعه را به خطر خواهند انداخت. (12)
محدودیت بانوان
ایراد دیگری كه به اصل حجاب میكنند این است كه حجاب، یك لباس دست و پاگیر است و با فعالیتهای اجتماعی بهویژه در عصر ماشینهای مدرن سازگار نیست. یك زن باحجاب، خودش را حفظ كند یا چادرش را و یا كودكش را؟!
پاسخ
این ایراد كنندگان از یك نكته غافلاند و آن اینكه حجاب همیشه به معنای چادر نیست؛ بلكه به معنای پوشش زن است، حال آنجا كه با چادر امكانپذیر است چه بهتر و آنجا كه نشد به پوشش قناعت میشود.
زنان كشاورز و روستایی ما، بهویژه زنانی كه در برنجزارها، کار کاشت و برداشت محصول برنج را بر عهده دارند، عملاً به این پندارها پاسخ دادهاند كه یك زن با داشتن حجاب اسلامی در بسیاری از موارد، حتی بیشتر و بهتر از مرد كار میكند، بیآنكه حجابش مانع كارش شود.
حریصتر شدن مردان
ایراد دیگر اینكه میگویند حجاب از این نظر كه میان زنان و مردان فاصله میافكند طبع حریص مردان را آزمندتر میكند و به جای اینكه خاموش كننده باشد آتش حرص، آنها را شعلهورتر میسازد كه «الانسان حریص علی ما منع!»
پاسخ
این مغلطه، با مقایسه زنان با حجاب كنونی با زنان در دوران رژیم طاغوت پاسخ داده میشود. آن روز، هر كوی و برزن، مركز فساد بود، در خانوادهها بیبند و باری عجیبی حكمفرما بود، آمار طلاق، بسیار زیاد بود، و هزاران بدبختی دیگر وجود داشت.
نمیگوییم امروز همه اینها ریشهكن شده است؛ اما بدون شك، کمتر شده و اگر به خواست خدا وضع به همین صورت ادامه یابد و سایر نابسامانیها نیز سامان یابد، جامعه ما از نظر پاكی خانوادهها و حفظ ارزش زن به مرحله مطلوب خواهد رسید. (13)
با توجه به نكات پیشگفته، اهمیت سخن امام رضاعلیهالسلام درباره حجاب و رعایت عوامل عفاف كاملاً نمایان میشود. این مقال را با كلامی درباره عاشورا و حجاب به پایان میبریم:
زینب كبری علیها السلام پاسدار عفاف
حضرت زینب علیها السلام درپاسداری از عفت و عصمت، سرآمد دختران روزگار بود. وی با الهام از پیام آسمانی قرآن و طبق آموزههای پیامبرصلیاللهعلیهوآله و اهلبیتعلیهمالسلام حجاب و عفت را مانند گوهری ارزشمند برای یك زن مسلمان میدانست و بر این باور بود كه زن، هنگامی به خدای خود نزدیكتر است كه خود را از معرض دید مردان بیگانه ـ به غیر موارد ضروری ـ حفظ كند. او از مادرش آموخته بود: «لَیسَ شَیءٌ خَیراً لِلمَرأَةِ مِن اَن لاَ یرَاهَا الرَّجُلُ وَلاَ تَرَاهُ؛ (14) چیزی برای زن نیكوتر از این نیست كه مرد [نامحرم] او را نبیند و او هم مرد [نامحرم] را نبیند.»
برای همین، دختر جوان زهرا علیها السلام خود را كاملاً از دید نامحرمان میپوشاند.
یحیای مازنی یكی از اهالی مدینه میگوید كه من در مدینه و در همسایگی امیر مؤمنان، علیعلیهالسلام بودم و منزل من، پهلوی منزلی بود كه زینب، دختر علیعلیهالسلام در آنجا زندگی میكرد. به خدا سوگند! هیچگاه كسی، قد و قامت او را ندید و صدای او را هم نشنید. او هرگاه میخواست به زیارت جدّ بزرگوارش پیامبر خداصلیاللهعلیهوآله برود، در دل شب و به همراه پدرش امیرمؤمنانعلیهالسلام و برادرانش حسن و حسینعلیهماالسلام میرفت. علیعلیهالسلام درباره تشرف اینگونه زینبعلیهالسلام به امام حسنعلیهالسلام میفرمود:
«اَخْشَی اَنْ ینْظُرَ اَحَدٌ اِلَی شَخْصِ اُخْتِكَ زَینَبُ؛ (15) بیم دارم كه كسی به اندام خواهرت زینب نگاه كند.»
ندای عفاف در مجلس یزید
زینب كبری علیها السلامدر مجلس بیداد یزید به اهمیت حجاب اشاره میكرد و با ندای رسا اعلام فرمود كه آیا معنای عدالت در قاموس اهل باطل این است كه فرزند طلقا (آزادشدگان) زنان و كنیزان خود را در پس پرده و حجاب نگه دارند؛ اما دختران رسول خداصلیاللهعلیهوآله را هتك حرمت كنند و آنان را در كوچه و بازار به عنوان اسیر جنگی بگردانند؟! آری این توقع بیجایی است كه زینب كبری علیها السلام از فرزند هند جگرخواره داشته باشد.
حضرت میفرماید: «أَمِنَ الْعَدْلِ یا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِیرُكَ حَرَائِرَكَ وَ إِمَاءَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایا قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَیتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ وَ یسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَنَاهِلِ وَ الْمَنَاقِلِ وَ یتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِیبُ وَ الْبَعِیدُ وَ الدَّنِی وَ الشَّرِیفُ لَیسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجَالِهِنَّ وَلِی وَ لَا مِنْ حُمَاتِهِنَّ حَمِی؛ای پسر آزاد شدگان (كسانی كه جدمان پیامبرصلیاللهعلیهوآله در فتح مكه اسیرشان كرد و سپس آنان را آزاد كرد) آیا این عدالت است كه تو زنان و كنیزان خود را پشت پرده بنشانی؟ و دختران رسول خداصلیاللهعلیهوآله را به صورت اسیر به این سو و آن سو بكشانی؟ پوشش آنان را دریدی و روی آنان را گشودی تا دشمنان، آنان را از شهری به شهر دیگر ببرند و بومی و غریب، به آنها چشم بدوزند و نزدیك و دور، شریف و غیرشریف، چهره آنان را بنگرند. از مردان آنها سرپرستی نمانده و برای ایشان حمایتكننده و كمككنندهای باقی نمانده است.» (16)
پینوشـــــــــــــتها:
(1). علل الشرایع، شیخ صدوق، نشر داوری، قم، ج 2، ص 565، باب علة تحریم النظر إلی شعور النساء.
(2). آنچه كه موی سر و صورت یا پوست بدن را با آن رنگ كنند مثل حنا یا وسمه و یا سایر لوازم آرایشی كه انسان ظاهرش را زیبا و گلگون كند.
(3). مكارم الأخلاق، حسن طبرسی، نشر شریف رضی، ص 81، الفصل الثالث فی الخضاب.
(4). همان، ص 80.
(5). همان.
(6). نور / 30 و 31.
(7). بقره / 187.
(8). با استفاده از: مجموعه آثار، استاد شهید مطهری، ج 19، ص 436، بخش سوم: فلسفه پوشش در اسلام.
(9). وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، مؤسسة آل البیتعلیهمالسلام، قم، ج 20، ص 67.
(10). گوهر صدف، دفتر تحقیقات مسجد علی بن حسینعلیهالسلام. نشر سازمان چاپ و نشر وزارت ارشاد، 1374 ش، ص 48.
(11). خواهرم حجاب سعادت است، محمدابراهیم موحد قزوینی، نشر لسان الصدوق، 1384 ش، ص14.
(12). تفسیر نمونه، جمعی از نویسندگان، نشر دار الكتب الاسلامیة، تهران، 1374.
(13). تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1374 ش، چ اوّل، ج 14، ص449.
(14). مناقب امیرالمؤمنینعلیهالسلام، محمد كوفی، نشر مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، قم، ص 210.
(15). وفیات الائمة، جمعی از نویسندگان، نشر دار البلاغة، بیروت، ص 435.
(16). نگاهی به خطبههای حضرت زینب علیها السلام، عبدالكریم پاكنیا تبریزی، نشر فرهنگ اهلبیتعلیهمالسلام، قم، بخش سوم.