آلمان
-پیشنهاد آنگلا مرکل: پرداخت حقوق ۱۸۰۰ یورویی برای مادرانی که مراقب فرزندان خود در خانه هستند.
-تصویب قانونی برای کمک به مهاجرانی که چندین سال در این کشور زندگی کرده و فرزندانشان تا ۱۷ سالگی در آلمان تدریس می کنند.(از جمله پرداخت کمک هزینه تحصیل و اختصاص سبدهای حمایتی جهت کمک مالی به آنها)
-ارائه طرح «کریستینا شرودر» وزیر امور خارجه آلمان مبنی بر: اختصاص مرخصی بدون حقوق به پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها جهت نگهداری از نوه هایشان.
-حمایت کمک مالی به والدین شاغلی که به دلیل تولد فرزند و یا بواسطه نگهداری از فرزند خود دستمزدی دریافت نکرده اند به شکل زیر: ۱. پرداخت دو سوم دستمزد با افزایش ۳۷۵/ ۲ دلاری در هر ماه(برای والدینی که دستمزد دریافت نکرده اند) ۲. پرداخت ۱۰۰ درصد حقوق(برای والدینی که حقوق پایین تری دریافت می کنند)
-اگر یکی از والدین در مرخصی باشد تا ۱۲ ماه میتواند به صورت فوق در مرخصی بماند با ضمانت این مسئله که بعد از ۱۲ ماه به شغل قبلی خود بازگردد.
-اگر هر دو والدین در مرخصی باشند تا ۱۴ ماه می توانند اینگونه در کنار خانواده خود حضور داشته باشند.
-اختصاص حقوق ماهیانه برای والدین بر اساس تعداد فرزندان(این قانون برای فرزند های زیر ۱۶ سال و یا تا ۱۹ سال در حال تحصیل تمام وقت است) که به شرح زیر می باشد:
-یک فرزند ۱۵ یورو.
-دو فرزند ۳۰۰ یورو.
-سه فرزند ۴۸۷ یورو.
-چهار فرزند ۶۷۴ یورو.
-پنج فرزند ۸۶۱ یورو.
-شش فرزند ۱۰۴۸ یورو.
-هفت فرزند ۱۲۳۵یورو.
-هشت فرزند ۱۴۲۲ یورو.
-اختصاص ۵۲ هفته مرخصی زایمان برای زنان، که ۳۹ هفته آن همراه با حقوق است به این صورت که در ۶ هفته اول دوره مرخصی ۹۰ درصد حقوق کامل پرداخت می شود و مابقی مرخصی به عنوان حداقل دستمزد برای پرداخت درنظر گرفته شده است.
-اختصاص حقوق هفتگی برای پدر و مادر به شکل زیر:
-فرزند اول ۳/ ۲۰ پوند.
-به ازای هر فرزند اضافه ۴/ ۱۳ پوند.
-شانزده هفته مرخصی زایمان برای مادران همراه با حقوق و مزایای کامل.
-دریافت سالانه ۱۰۰۰ یورو کمک مالی در صورت داشتن فرزند سوم.
-مرخصی ۳ ساله به ضمانت اینکه به شغل خود بازگردند.
-تضمین قانونی دولت به خانواده ها در رابطه با پرداخت سالانه کمک هزینه های مالی فرزندان برای پیش دبستانی و دوران مدرسه و دانشگاه از سه سالگی تا سنین تعیین شده.
-پرداخت بخشی از هزینه خدمتکار در صورت استخدام خدمتکار برای تولد فرزند.
-اختصاص سبد کالا.
-کاهش اخذ مالیات.
-استفاده از امکانات دولتی برای فرزندان و خانواده ها.
دولت نروژ از دیرباز سیاست های اجتماعی جامعی را طراحی کرده که جهت گیری اصلی آن خانواده بوده است. خاستگاه این سیاست ها از ابتدا نه افزایش جمعیت بلکه ایدئولوژی های معطوف به برابری جنسیتی و نیز رفاه کودکان و خانواده های آنان بود. این برنامه ها که بیشترین تاثیر را بر هزینه کودک داشتند عبارتند از:
۱. تخفیف ساعات کاری به همراه دریافت مزایای شغلی برای پدران و مادران.
۲. تصویب قوانین گسترده در زمینه ایجاد مراکز حمایتی غیرانتفاعی برای مراقبت روزانه از کودکان.
ارتقاء الگوی باروری در کشورهای نروژی تبار در دهه ۱۹۸۰ و اوایل ۱۹۹۰ توجه عموم را به اثرات معطوف به افزایش جمعیت، سیاست ها و برنامه های حمایتی گسترده دولت از نهاد خانواده(سیاست جبران مالی مرخصی والدین و سیاست یارانه مراکز مراقبتی خصوصی) جلب کرد و پژوهش هایی با هدف بررسی اثرات این سیاست ها بر باروری انجام شد. به طور مثال گاتیر و هازیوس(Gauthier & Hatzius,۱۹۹۷) با بررسی تغییرات نرخ باروری ۲۲ کشور صنعتی در سال های ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ و در نظر گرفتن شاخص های مرتبط با به کارگیری این دو سیاست، افزون بر سایر عامل های موثر بر باروری، و با تکیه بر داده های جمعی، دریافتند که بین افزایش نرخ باروری و به کارگیری سیاست یارانه مراکز مراقبتی کودکان رابطه مثبتی برقرار است، اما افزایش باروری با سیاست جبران مالی مرخصی والدین رابطه معناداری ندارد.
پیمایش های «خانواده و باروری» انجام شده در کشورهای اروپایی نیز بر تاثیر این سیاست ها در رفتار باروری در سطح فردی تاکید کرده اند. در این تحلیل ها به ویژه بر تاثیر سیاست کشور سوئد(حمایت فوق العاده از مادرانی که طی سی ماه پس از تولد هر فرزند، فرزند بعدی را به دنیا می آورند) بر تولد فرزندان دوم و سوم تاکید شده است. بعلاوه مشاهده شده است که زنانی که همسرشان به هنگام تولد فرزند اول، از امکان مرخصی ویژه پدران برای کمک به آنها استفاده کرده اند، بیشتر محتمل بوده است که فرزند دوم را به دنیا آورند. به این ترتیب مشارکت فعال پدران در امر مراقبت نوزادان نیز ممکن است به افزایش باروری کمک کند.
در نروژ اثر ترغیبی ناچیزی برای سیاست یارانه های مراکز مراقبتی و افزایش مبالغ آن بر تولد فرزند سوم، بویژه در مراکزی که هزینه های آنها پایین تر است ملاحظه شد.
روانسون(Ronsen,۲۰۰۴) در تحلیل تطبیقی فنلاند و نروژ ملاحظه کرد که بسط مساعدت ها برای جبران مالی مرخصی های والدین نیز نقش انگیزشی مثبتی بر باروری(احتمال تولد فرزند دوم و سوم) دارد.
-تخفیف ساعات کاری به همراه دریافت مزایای شغلی برای پدران و مادران.
-تصویب قوانین گسترده در زمینه ایجاد مراکز حمایتی غیرانتفاعی برای مراقبت روزانه از کودکان.
-برخورداری از مزایای مرخصی ویژه، برای مادرانی که تا ۳۰ ماه پس از تولد فرزند قبلی، فرزند دیگری به دنیا آورند.
تجربه تاریخی سوئد در دهه ۱۹۹۰، که سیاست های جمعیتی معطوف به حمایت از خانواده در آن به خوبی طراحی و اجرا می شد، نشان داد که سیاست های یاد شده اگرچه لازم اما کافی نیستند. در اوایل دهه ۱۹۹۰، سوئد با بحران اقتصادی مهمی مواجه شد که به افزایش بی سابقه سطح بیکاری انجامید. این بحران به زندگی جوانان و افراد کم سوادتر خسارتهای بیشتری وارد کرد. همزمان در اجرای سیاست حمایت اقتصادی از خانواده ها نیز اختلال ایجاد شد. در نتیجه این بحران، نرخ باروری از ۲/ ۱ فرزند در ۱۹۹۲ به ۱/ ۵ فرزند در ۱۹۹۷ کاهش یافت. تحلیل های بعدی آشکار ساخت که بیشترین کاهش باروری در بین زنان جوان و کم سوادتر رخ داده است، همان گروههایی که در بازار کار نیز بیشترین آسیب را متحمل شده بودند. بنابراین ملاحظه می شود که تغییر شرایط اقتصادی، افزایش بیکاری و مواردی از این دست نیز ممکن است علی رغم وجود و اعمال سیاست های جمعیتی مناسب، بر باروری اثر بگذارند.
-کاهش شدید مالیات بر در آمد، برای خانواده های پرجمعیت.
-اعطای اعتبار مالیاتی اضافی و شهریه دانشگاه برای فرزندان.
-مهاجرت سالانه ۹۰۰.۰۰۰ نفر.
-پرداخت ۲۵۰۰ یورو برای تولد هر فرزند.
-اختصاص مرخصی زایمان تا سه سال تحت شرایط خاص(با دریافت حداقل حقوق پس از مدت در نظر گرفته شده در قانون).
-سه ماه مرخصی با حقوق برای پدر و مادران.
-استفاده از سیستم رفاه عمومی برای پدران و مادران بیکار.
-استفاده از خدمات پزشکی رایگان پیش از زایمان برای مادرارن.
-اختصاص دو سال مرخصی زایمان.