مقام معظم رهبری در خصوص افزایش جمعیت و فرزندآوری هشدار صریح دادند و فرمودند که از نظر سیاست کلی کشور، کشور باید به سمت افزایش جمعیت البته به نحو معقول و معتدل پیش برود؛ امروز کشورهایی که در دنیا دچار پیری شدهاند و قدرت «زاد و ولد» خودشان را از دست دادهاند، به دشواری میشود گفت که راه علاجی برای حل این مشکل دارند ما هم طبعاً با همین مشکل مواجه خواهیم شد و نباید بگذاریم به اینجا برسیم.
خبرگزاری تسنیم در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری، میزگردی حول محور " ضرورت افزایش جمعیت و فرزندآوری" و تحکیم بنیان خانواده" و " مشکلات زنان و اشتغال مادران" و " بیمه زنان خانهدار" و انتخاب همسر و گسست نسلی" برگزار کرده است.
این کارشناسان در میزگرد به سوالات خبرنگاران بخشهای مختلف پاسخ دادند که قسمت نخست آن را در ذیل می خوانید.
نظرتان را در خصوص فرمایشات مقام معظم رهبری و هشدار صریح ایشان بر ضرورت افزایش جمعیت، بفرمایید؟
*طبیبزاده: سالگرد روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، 13 آبان را به تمام آزادیخواهان و کسانی که زیر بار ستم و ننگ نوکری اجانب و بیگانگان نمیروند، تبریک میگویم و باید مطرح کنم موضوع جمعیت و خانواده بحث بسیار حائز اهمیتی به لحاظ علمی است؛ به ازای هر دو نفر، 1/2 نفر باید به جمعیت یک کشور اضافه شود تا جمعیت در سطح قابل قبول خود به لحاظ تعداد قرار گیرد.چراکه کمتر از این حد، باعث کاهش جمعیت میشود و جمعیت در درازمدت به سمت مسنشدن و کهنسالی پیش میرود. میدانید که یکی از مولفههای پیشرفت در جوامع ما و همه دنیای بحث سرمایه انسانی است.
بنابراین با این روندی که در 20 سال گذشته طی کردیم، کاهش جمعیتی را به میزان بسیار چشمگیری داشتیم کما اینکه طی دو دهه گذشته ما از سوی سازمانهای بهداشت جهانی به عنوان کشوری که توانسته است با رشد جمعیت مبارزه کند، شناخته شده و مورد تقدیر هم قرار گرفتیم و به ما جوایز کاهش و کنترل جمعیت را دارند.
اگر اهداف جریانهای استعماری را ببینیم و از عمق این اهداف مطلع باشیم، متوجه میشویم که استکبار جهانی، تمایلی به داشتن جمعیت زیاد در ایران که این جمعیت میتواند داعیهدار یک انقلاب عظیم باشد را ندارد؛ برای اینکه شما دیدید در جنگ تحمیلی عمده بار جنگ بر دوش جوانان بود و معمولاً اگر مشکلی نظیر جنگ یا مسائل مشابه برای کشوری رخ دهد، این جوانان هستند که بخش سختافزاری مقابله با آسیبهایی نظیر جنگ روی دوش آنهاست. ضمن اینکه جوانان نیروی مولد و متفکر و سرمایه کار جوامع هستند.
دشمن به شدت مایل است که ترکیب جمعیتی ما به سمت یک جمعیت مسن و کهنسال پیش رود
بنابراین آنها به شدت مایلند که ترکیب جمعیتی ما به سمت یک جمعیت مسن و کهنسال پیش رود، علتش هم این است که میزان بهرهوری که از نیروی کهنسال یا میانسال در جامعه میشود، بسیار کمتر است و از آن طرف باصطلاح بار مالی بسیار زیادی را برای جوامع ایجاد میکنند؛ یک طب خاصی نیاز دارند به این معنا که یک طب کهنسالی بر پزشکی کشور حاکم میشود، وقتی جامعه کهنسال شود، به طور کلی جمعیت کهنسال به لحاظ اقتصادی هزینههای سنگینی به کشور تحمیل میکنند.
در مقابل وقتی شما نیروی جوان در کشورتان بیشتر باشد عکس این اتفاق میافتد. آن نیرو مولد است و تولید کار میکند، فرصت شغلی برای کشور ایجاد میشود. به لحاظ علمی هم اگر در کشوری نیروی جوان متبحر وجود داشته باشند، میتواند یکی از ملاکهای پیشرفت در کشورها باشد. بنابراین استکبار جهانی اگر مایل نیست جمعیت کشوری انقلابی مثل ایران که امالقرای جهان اسلام است، جوان باشد و با توجه به استعدادهای زیادی که در جوانان ما وجود دارد، جمعیت ایران یک جمعیت جوان باشد، به این دلیل است که آن را یک خطر بالقوه برای اهداف استعماری خودشان میدانند.
بنابراین بعد از انقلاب به خاطر مواضعی که انقلاب داشت، تلاش کردهاند، بحث کنترل جمعیت را به عنوان یک جریان کاملاً هدفمند و با انگیزههای سیاسی در دستور کار قرار دهند و با پوشش خیرخواهانه توسط سازمان بهداشت جهانی این را در کشور اعمال کردند و با اهرمهای تشویقی مختلف تلاش کردند که ایران را در منطقه به عنوان کشور پیشرو در این زمینه قلمداد کنند.
البته بنده نمیخواهم بگویم که همه مسئولان نظام جمهوری اسلامی با انگیزههای دولتهای غربی و استکباری این اقدام پزشکی و بهداشتی را در کشور انجام دادند؛ انگیزه آنها به زعم خودشان، انسانی و درست بوده، اما متاسفانه اهداف دشمن برایشان آشکار نبوده است و در بحث کنترل جمعیت آن روی سکه را ندیده بودند و به استراتژی سازمان بهداشت جهانی در این رابطه آگاهی نداشتند.
شعارهای زیبا و فریبدهنده غرب "فرزند کمتر زندگی بهتر"
بنابراین غیرمستقیم و ناخودآگاه در خط ترسیم شده توسط آژانسهای بینالمللی عمل کردند بدون اینکه خودشان انگیزه منفی داشته باشند. اینها با شعارهای زیبا و فریبدهنده وارد میشوند، مانند بحث "فرزند کمتر زندگی بهتر".
شما میتوانید استدلال کنید هر چه فرزند کمتر باشد پدر و مادر به لحاظ اقتصادی، فرهنگی و روانی میتوانند به فرزندان رسیدگی بهتری کنند و امکانات بهتری برای فرزندان قرار دهند؛ از آن طرف مضرات جمعیت زیاد که جمعیت زیاد احتیاج به کار و مسکن و شغل و امکانات مختلف دارد، هزینهبر است مطرح میشود.
همه اینها استدلالهایی هستند که یک روی سکه را با منطق ظاهراً رنگآمیزی شده و رنگ و لعاب شده نشان میدهد. ولی وقتی مساله را به طور عمیق در یک سده در نیم قرن ببینید، متوجه میشویم که چه کلاهی سر یک ملتی و کشوری میرود که به این شکل با اهرمهای خاص سازمانهای بینالمللی بیاید و خودش را از جمعیت جوان محروم کند.
در آمریکا و کشورهای اروپایی کنترل جمعیت را از یک سده قبل شروع کردند و چند دهه روی کنترل جمعیت کار کردند. بعد به بحثهای استراتژیک که کاهش جمعیت چه مضراتی دارند، رسیدند؛ مجبور شدند اجازه مهاجرت بدهند، چون نیروی کار جوان نداشتند، مهاجرت از کشورهای آسیایی و آفریقایی پذیرفتند، به تدریج گفتند که ترکیب جغرافیایی و نژادی و جمعیتی اروپا باید تغییر کند و نگران شدند.
در واقع آنها از سرنوشت کشورشان و انتخابات ریاست جمهوری و مهاجرانی که عمدتاً مسلمان هستند و اینکه بافت سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آنها را کاملاً تغییردهند، می ترسیدند. بنابراین به افرادی که در اروپا زندگی میکردند سیاستهای تشویقی را اعمال کردند؛ مثلاً افزایش مرخصی زایمان، خدمات مهدکودکی، دادن پول به عنوان یک کمک هزینه خانواده از سیاستهای تشویقی برای فرزند آوری آنها بود.
این خطری بوده که از کاهش جمعیت خودشان دیده بودند اکنون شاید 20 الی 30 سال اخیر آنها سیاستهای افزایش جمعیت را کلید زدهاند و آن مقطعی که برای ما سیاست کاهش جمعیت را دیکته کردند، خودشان در روند افزایش جمعیت در کشور بودند. بنابراین تجربه کردند در اروپا سیاست کاهش جمعیت چه مضراتی دارند آن را به صورت نسخه برای ما اعمال کردند ما هم بدون اینکه متوجه باشیم چه پیامدی آن سیاست برای ما داشته، دقیقا به آن عمل کردیم.
مسئولان بهداشتی وقت شاید این مسائل را به صورت درازمدت به عنوان معضلات اجتماعی نمیدیدند و تنها معضلات اقتصادی افزایش جمعیت را میدیدند، این قضیه را با یک رویکرد مثبت پیگیری کردند و فکر کردند یک اقدام بهداشتی و پیشیگیری است و این کار را انجام دادند ولی معلوم است غرب در این زمینه انگیزههای دیگری داشته است.
با توصیه که مقام معظم رهبری کردند و با هشداری که در دولت نهم در این زمینه ارائه شد، یک تلنگری صورت گرفت و بعداً مقام معظم رهبری تاکید بسیار شدیدی کردند، مطلب برای ایشان و این نقشه شوم غرب برای جمعیت کشور و خطری که از این نظر نظام را تهدید میکرد، کاملاً مسجل شده بود.
هشدارهایی که مقام معظم رهبری در طی یکی دو سال اخیر به عنوان یک تهدید برای نظام مطرح کردند و در مقابلش طرح برنامه را از مجلس و دولت مطالبه کردند خود مشحص است که این موضوع بسیار مهم و قابل اهمیت است؛ که در این راستا طرح "جامع جمعیت و تعالی خانواده" در دستور کار مجلس قرار گرفت.
خانم سجادی لطفاً شما نظرتان را در این راستا بگویید و اینکه مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در این خصوص چه اقداماتی انجام داده است؟
*سجادی: ابتدا روز 13 آبان، روز مبارزه با استکبار جهانی و به قول حضرت امام (ره) امالفساد غرب و شیطان بزرگ را به همه شما و ایرانیان عزیز تبریک میکنم، انشاءالله این انقلاب که انقلاب دوم نامیده شد از زبان حضرت امام(ره) این انقلاب همچنان پایدار باشد و همیشه تاریخ ایران افتخار مردم ایران باشد که روز مبارزه با استکبار را جشن بگیرند و به عنوان روز بزرگ از آن یاد بکنند.
در رابطه با بحث جمعیت به نظرم میرسد یک مقدار از مبانی صحبت کنیم، بحث سبک زندگی است. اگر شما بحث جمعیت مطرح میکنید، به جا است و باید روی آن مانورسازی شود، شاید پیشینه آن برمیگردد به تغییراتی که در سبک زندگی ما به وجود آمده و آن هم برمیگردد به این امر که تغییری در مبانی فکری ما ایجاد شده است؛ در واقع استکبار در داخل کشور تلاش کرده است که به گونهای که تغییر و تحول تئوریک داشته باشیم. یعنی توحید و ولایت ما را تحتالاشعاع قرار دهد و به طور کلی سبک زندگی ما را.
وقتی مت ارتباطمان با وحی کمرنگ و نازک شد، آن ضخامت خودش را از دست داد به راحتی میشود، همه چیز را سلیقهای کرد حتی نبوت و تغییر تئوریک در آن را؛ اکنون سبک زندگیمان، در واقع ناشی میشود از اینکه مبانی دینی خودمان را کمرنگ میکنیم؛ یعنی وقتی مبانی دینی نادیده گرفته شود، به طور طبیعی مردم درگیر مسائل روزمره مادیشان میشوند. وقتی مبدا و معاد را فراموش کردند، اصل حیات زیر سوال میرود. وقتی اصل حیات زیر سوال رفت به راحتی شما میتوانید هر نوع برنامهای به آن بدهید چون دیگر به آیندهاش فکر نمیکند.
امیدواریم قوانین به اجرا در آید
وقتی قرآن میگوید «یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی»، ای کاش من یک چیزی را برای زندگیام آماده کرده بود همچنین مطرح میشود که «ان یکونو فقرا یغنم الله من فضله» اگر شما فقیر هم باشید ما شما را بینیاز میکنیم. خداوند شما را بینیاز میکند از فضلش.
ما این موارد را نادیده میگیریم ما خدا و آخرت را نمیبینیم وقتی همه چیز در حیات مادی خلاصه شد، طبیعی است چشمانداز ما به کجا میرسد به آن دستورالعمل و آن برنامهای که از غرب به ما دیکته میشود و در زندگیمان در فرزندآوریمان در همسرداریمان، در فعالیتهای خانوادگی و اجتماعیمان در بحث کارمان و فعالیتهای کاریمان.
مرکز امور زنان و خانواده قبل از دولت یازدهم فعالیت زیادی در این زمینه انجام داد؛ طرح و پیشنهاد را هم به دولت ارائه داد؛ در ستاد ملی زن و خانواده هم به عنوان لوایحی پیشنهادی، یکی بحث افزایش مرخص زایمان بود که پیشنهاد داد و یک نوع تشویق برای زنان که بتوانند فرزندآوری کنند، بود همچنین موضوع مرخصی پدران به مدت دو هفته در این زمان، پیشنهادهای خوبی بود؛ چندین جلسه در ستاد ملی روی بحث فرزندآوری تکیه شد و مصوبات خوبی هم داشت. اما امیدواریم این مصوبات به اجرا در آید.
حال برای افزایش جمعیت باید چه ساز و کاری فراهم باشد؟
* طبیب زاده: آیا دیدگاه اسلام این است که ما کاری را انجام بدهیم بدون ابزار، قطعاً این طور نیست، اسلام معقد است که شما عمل کنید با اتکا به ابزار، اگر شما درمان میخواهید از خداوند درخواست شفا کنید ولی از پزشک استفاده کنید، ابزار را حتماً لحاظ کنید. اگر شما پیشرفت میخواهید باید ابزار پیشرفت را حاصل کنید.
این بحث در مورد جمعیت صادق است؛ اگر بگوییم افزایش جمعیت خوب است مزایای آن عالی است، ولی در عمل خانوادههای که جمعیت زیاد دارد، افزایش حقوق پیدا نکرد، خود یک اشتباه است.
افزایش حقوق همزمان با افزایش جمعیت رشد داشته باشد
عرض بنده این است ما باید هر دو این مسائل را در کنار هم داشته باشیم، یعنی بحث فرهنگ و مبانی فرهنگی را تقویت کنیم اما عینیات جامعه یعنی اینکه دستمزد کارگر ما، کارمند ما متناسب با تورم افزایش پیدا کند، خدمات عمومی ما متناسب با آن افزایش پیدا کند، قطعاً شما بدانید اگر زمینههای ذهنی و فرهنگی قضیه را مهیا کنید اما امکانات مادی قضیه فراهم کنید باز هم رشدی در جمعیت نخواهید داشت.
در کنار مباحث نظری که مطرح میشود بلافاصله اهرمهای مشخص عملی پیشنهاد میشود. بنابراین اسلام در کنار آن مبانی نظری، میآید عملاً قدمهای قابل قبول را برای تامین آن جمعیت در قانون اساسی میبیند؛ به عهده مسئولین اجرایی کشور است که برنامهها را با داشتن اقدامات اجرایی مشخص عملیاتی کنند. وقتی در دهه 60 حدود 18 میلیون دانشآموز داشتیم، در دهه 80 به این معنا که در بیست سال بعد، این دانشآموز کلاس اول دبستان تبدیل به یک جوان برومند میشوند؛ یک جوان که نیاز به مسکن مستقل پیدا میکند، قبول دارم که سبک زندگی ما نسبت به گذشتگان تغییر کرده است و اکنون سیستم آپارتماننشینی ناشی از سبک غربی به وجود آمده است اما این واقعیتی است که به وجود آمده و مجبوریم که الزامات آن را رعایت کنیم.
ما یک مصوبهای داریم سال 84 ستاد ملی جوانان، آمد یک مصوبه را پیشنهاد کرد که ما برای جوانان یک سند جامع ازدواج و تشکیل خانواده برای نسل جوان داشته باشیم؛ یکی از این بندها در اختیار قرار دادن مسکن در دو سه سال ازدواج زندگی هر جوان است.
ولی قانون خوب یک بحث است و اجرایی کردن آن یک بحث است. اگر ما قانون نداشته باشیم این نقص ماست. داشته باشیم و خوب اجرا نکنیم این هم نقص است و دلیل نیست که ما قانون خوب نداریم، قانون خوب باید باشد و اجرایی کردن آن را هم دولتها باید ایجاد کنند.
مکانیزمهای مختلفی وجود دارد برای اینکه نسل جوان بتوانند از مسکن ارزانقیمت استفاده کنند که راهکارش ساختن خانه اجارهای و مسکنهای اجارهای در شکل کلان، مشابه مسکن مهر است ولی باید منابع مالیاش تامین شو در اقع باید یک طرح اصولی درست با ایده درست اجرا شود.
چرا نسل جوان نتواند ازدواج کند وقتی فقط بتواند اجارهای متناسب با حقوقش بدهد و آموزش و پرورش برای فرزندان رایگان باشد بنابراین باید ابزار فراهم شود.
ما به لحاظ مدیریت اقتصادی جامعه ضعف داریم
ما ضعف داریم به لحاظ مدیریت اقتصادی جامعه، وقتی ضعفهای خودمان را نتوانیم با سیاستهای درست اقتصادی اصلاح بکنیم، معلوم است قادر نخواهیم بود بحث جمعیت، اصلاح شود؛ بنابراین اگر دولتها، با برنامهریزی صحیح این اقدام را انجام بدهند که آن ابزارهایی که بخشی را ما به صورت قانون در لوایح مختلف در چه قانون اساسی چه در برنامههای توسعهای قرار دادیم به خصوص در برنامه پنجم توسعه یا لایحه جمعیت و تعالی خانواده که مصوب شورای عالی جوانان است زمینههای عینیاش فراهم شود هیچ تضادی با افزایش جمعیت ندارد.
* شما نیز در این زمینه توضیح دهید؟
*سجادی: ما معمولاً مبانی نظریمان مقدمهای است برای اقدامات عملی، یعنی هیچ وقت اینها را نباید از هم جدا بکنیم. اگر بگوییم مبانی نظری جای خودش، اقدامات عملی جدا، این جامعه، جامعه اسلامی نیست و جامعه سکولار میشود که مسئولان اجرایی کشور به هر نحوی که دلشان میخواهد کار بکنند و مبانی نظری سر جای خودشان باشد و برود در حوزهها و مساجد.
ما کاملا زیربنایی میبینیم یعنی مبانی نظری ما اگر مقدمهای نباشد بر اقدامات مدیران ارشد اجرایی و همچنین برای مسئولان قانونگذار مجلس اصلاً این دین، دین کارایی نیست. دین وقتی کاراست که مسئولان آن کشور و آن حکومت دینی بتوانند مبنای فعالیتهای اجتماعیشان را دین قرار بدهند و مقام معظم رهبری در همین صحبتهای اخیرشان که برای ازدیاد جمعیت بود نکتهای داشتند که خیلی جالب است فرمودند که «فرهنگسازی در زمینة ترویج ازیاد نسل، به شیوهای معتدل و معقول ضروری است" که کار عمیق و عملی باید انجام گیرد و بعد فرمودند "فرهنگسازی مهمتر از گذاشتن قانون است" ما یک وقتی یک قانونی را وضع میکنیم دولت هم مصوب میکند بعضی از قوانین را ولی در اجرا مشکل داریم، چون برای مردم فرهنگسازی و نهادینه نشده است و جزء مطالبات مردم نشده است و کمکم به فراموشی سپرده میشود. اما اگر این فرهنگسازی انجام گیرد و مردم بدانند حق و حقوقشان چیست؛ اینطور نیست که عدهای بیایند و کلاه سر بعضیها بگذارند، باید فرهنگسازی شود.
حضرت آقا فرمودند که «فرهنگسازی مهمتر از گذاشتن قانون است»، این فرهنگسازی باید توسط مسئولان فرهنگی، نخبگان جامعه اعم از حوزه و دانشگاه باید انجام گیرد و مردم بدانند مبانی قرآن چه میگویند از ترس نداری و فقر کنترل نسل انجام ندهند و بدانند اگر به فضل خداوند امیدوار باشند و فرزند داشته باشند، خداوند فضلش را نصیبشان میکند.
آن چیزی که قابل توجه است این است که آسیبهای خانواده چیست، یکی از آسیبهای خانواده که مقام معظم رهبری بهآن تکیه کردند، «بالا رفتن سن ازدواج است»، فقط فرزند دار شدن برای همسران و افرادی که ازدواج کردن نیست، بحث دیر ازدواج کردن و تاخیر ازدواج است موضوع مهمی است.
ایشان فرمودند که به 17 ، 18 و 19 سالهها فکر کنید، اینها غرایض جنسی دارند باید برنامهریزی برای آنها شود؛ اینها نکات بسیار به روز است. اگر مسئولان روی این فکر کنند، به کلمه کلمه سخنان رهبری به نکات مهمی می رسند؛ نخبگان جامعه ما اعم از حوزه و دانشگاه باید برنامهریزی کنند که چگونه ما این معضل اجتماعی را برطرف کنیم.
چرا سن دختران و پسران ما بالا رفته و ازدواج نمیکنند و بعد از اینکه ازدواج میکنند فرصتی برای فرزنددار شدن ندارند.این موضوعات آسیبهای خانواده است. اگر این آسیبها بررسی و رصد شود متوجه موارد بسیاری میشویم.
یکی از اقدامات مهم دولت این بود که 4 ترم یک دانشجو اجازه داشته باشد به خاطر مرخصی زایمان از درسش فاصله گیرد و بعد مجدداً به درس ادامه دهد در واقع این کمک بزرگی بود خیلی از دانشجویان ما این را نمیدانند. اینها از کارهای خوبی بوده که انجام شده است و خود نوعی تشویق بوده است لذا ما باید آسیبهای خانواده را ببینیم؛ بعضی اوقات آسیبهای ما قومی است، همه جا نیست.