مقدمه
دین مبین اسلام به عنوان کاملترین دین، برای پاسخ به تمامی نیازهای انسان از جمله غرائز موجود در او، راهکار مناسب دارد. یکی از این غرائز، غریزه جنسی است که توصیه دین در خصوص آن برای شرایط عادی، استحباب ازدواج (1) و در صورت بیم آلوده شدن به گناه، وجوب آن (2) میباشد.
با توجه به گستردگی اسباب تحریک جنسی در سطح جامعه کنونی ما، نیاز به ایجاد تسهیل در امر ازدواج برای جلوگیری از مفاسد و همچنین کاهش آلودگی به گناه، بیشتر از هر زمانی احساس میشود. در این نوشتار قصد داریم پس از بررسی اسباب تحریک جنسی و مهمترین مانع ازدواج، برخی از توصیههای دین برای تسهیل در این امر مهم و مقدس را مطرح کنیم.
اسباب تحریک جنسی
برخی از اسباب تحریک جنسی موجود در جامعه، موارد ذیل است:
1. اینترنت (سایتهای غیر اخلاقی و چت با جنس مخالف)، فیلمهای مستهجن، ارسال عکس و قطعههای فیلم غیر اخلاقی از طریق موبایل، فیلمهای تحریک کننده سیما و سینما؛
2. محیطهای ناسالم و دوستان ناباب؛
3. پوششهای نامناسب و آرایشهای محرک بعضی از دختران و زنان در جامعه؛
4. اختلاط دختر و پسر در برخی از مکانهای تحصیلی و کاری.
پاسخ مناسب به غریزه جنسی
با توجه به قوّت و شدّت غریزه جنسی در جوان و تمایل و کشش زیادش به امور شهوانی، او به صورت طبیعی در معرض آسیب و خطر قرار دارد و صبر و خودنگهداری برایش امری بسیار صعب و مشکل به نظر میرسد که این مطلب در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است. نقل شده که زراره خدمت امام صادقعلیهالسلام رسید و حضرت سؤال فرمودند: ای زراره! آیا متأهل هستی؟ عرض کرد: خیر. بعد از رد و بدل شدن جملاتی، حضرت فرمود: «کَیفَ تَصبِرُ وَ اَنتَ شابّ؟؛ (3) چگونه صبر میکنی در حالی که جوان هستی؟»
این تعبیر امام علیهالسلام دلالت بر شدید بودن غریزه جنسی در جوان و سخت بودن تحمّل در مقابل آن دارد؛ حال با در نظر گرفتن عوامل و اسباب مختلف تحریک جنسی در جامعه ما که تشدید کننده تمایلات شهوانی است، میتوان گفت که خود نگهداری در آستانه عدم امکان قرار دارد و تنها پاسخ مناسب به این غریزه، ازدواج میباشد.
مهمترین مانع ازدواج
همان طورکه گفته شد کنترل غریزه جنسی ـ خصوصا با وجود محرکات فراوان ـ برای بیشتر جوانان مشکل است؛ (4) از اینرو زمانی که غرائز جوان به وسیله اسباب تحریک به هیجان میآید، به دنبال راهی برای ارضاء آن میگردد، و معمولا در صورت نبودن راه حلال، به سوی انحرافات اخلاقی سوق پیدا میکند و ازدواج که تنها راه حل مناسب برای جوابگویی به این غریزه است نیز در بیشتر مواقع به خاطر بالا بودن هزینههای آن، وا نهاده میشود.
امروزه از موانع بزرگ ازدواج جوانان، فراهم نبودن لوازم اقتصادی ازدواج و تشکیل زندگی از قبیل مراسم و خریدهای عروسی تا تهیه شغل و مسکن است که به مشکلی مهم و بزرگ مبدل شده است و راهکارهایی همچون: ایجاد فرصتهاى شغلى مناسب براى جوانان، حل مشكل مسكن جوانان توسط دولت، ترغیب خیرین براى كمك به ازدواج جوانان و...حتی در صورت کارساز بودن در بلند مدت، در یک زمان کوتاه قادر به حل این مشکلات فراوان نخواهد بود؛ زیرا جمعیت جوانان در آستانه ازدواج، میلیونها نفر است، و لازمه اکتفا به اقدامات فوق آن است که سالیان سال از عمر جوانان براى بدست آوردن شرایط لازم؛ مانند شغل و مسكن مناسب و...در تجرد بگذرد.
با عنایت به مطالب فوق، این سؤالات مطرح میشود که از نظر دینی وظایف همگان چیست؟ پدران و مادران و جوانان چه تکلیفی دارند؟ آیا از نظر دین فراهم بودن امکانات اقتصادی، شرط ازدواج است یا خیر؟ آیا از نظر دین در شرایط ضرورت میتوان از لوازم اقتصادی صرف نظر کرد؟
برای پاسخ به این سؤالات، به بررسی نظر دین در مورد امکانات اقتصادی لازم برای ازدواج در شرایط عادی و ضروری خواهیم پرداخت.
امور اقتصادی ازدواج
امور مالی ازدواج به چند دسته تقسیم میشود:
اول: هزینههای اقدام
اقدام به ازدواج، هزینههایی مثل مراسمات، خرید عروس و داماد و...دارد. در این مورد میتوان گفت که از نظر دین برای اقدام به ازدواج، خرج خاصی که لازم بوده و از توان مالی معمول مردم خارج باشد وجود ندارد؛ (5) این امر از مقایسه دو آیه شریفه «وَأَنكِحُوا الْأَیامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن یكُونُوا فُقَرَاءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛» «مردان و زنان بىهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و كنیزان صالح و درستكارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنیاز مىسازد؛ خداوند گشایشدهنده و آگاه است». (6) «وَ لِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلاً»؛ «و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه [او] كنند، آنها كه توانایى رفتن به سوى آن دارند.» (7) معلوم میشود؛ زیرا در آیه اول به طور مطلق نسبت به اقدام برای ازدواج مجردان، امر کرده است و آن را مقید به استطاعت مالی- که اگر توانستید اقدام کنید- نکرده است، بر خلاف آیه دوم که وجوب حج را مشروط به استطاعت کرده است یعنی حج در صورتی بر شما واجب میشود که توانایی مالی داشته باشید.
در باب وجوب حج، انسان باید علاوه بر تأمین مخارج معمولی، قادر به مخارج فوق العاده برای انجام حج باشد. و اگر این مخارج فوق العاده در خصوص اقدام به ازدواج نیز لازم بود، میبایست در آیهای که امر به ازدواج میکند قید میشد و چون شرطی ذکر نشده پس از امر عمومی آیه فهمیده میشود که برای ازدواج، رسوم مالی خاصی که از توان اغلب مردم خارج باشد وجود ندارد.
دوم: مهریه
در روایات از مهریه گزاف منع شده و پرداخت مهریه سبک نیز برای اکثر پدرانی که برای ازدواج پسرشان اقدام میکنند مقدور است. به چند روایت در این خصوص توجه بفرمایید:
1. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «خَیرُ الصَّداقِ أیسَرُه ُ؛ بهترین مهریه سبکترین آن است.» (8)
2. در حدیثی دیگر از ایشان آمده است: «إنّ مِنْ یُمنِ الْمَرأةِ تَیْسیِرُ خِطبَتِهَا وَ تَیْسیِرُ صِدَاقِها؛ از میمنت زن این است که راحت خواستگاری شود و کابینش (مهریهاش) سبک باشد.» (9)
3. همچنین میفرماید: «تیاسَرُوا فی الصِّداقِ فَإنَّ الرَّجُلَ لَیُعطِی الْمَرْأةِ حَتَّی یُبْقِی ذَلِکَ فِی نَفْسِهِ عَلَیْهَا حَسِیکَةً؛ در مهریه آسان بگیرید؛ زیرا مرد کابین] سنگین [زن را میدهد؛ اما در دلش نسبت به او کینه و دشمنی ایجاد میکند.» (10)
سوم: لوازم اقتصادی تشکیل زندگی
از نظر دینی، ازدواج مشروط به متمکن بودن و دارا بودن شغل و مسکن و اسباب منزل مناسب نیست که در صورت عدم این موارد، از ازدواج، ممانعت به عمل آید یا اینکه توصیه به عدم آن شود؛ بلکه در آیات و روایات سفارش شده که برای اقدام به ازدواج از فقر و نداری هراس نداشته باشید.
قران کریم در آیه شریفه «وَأَنكِحُوا الْأَیامَى...» (11) میفرماید: برای ازدواج مجردان اقدام کنید و از فقر آنها نترسید؛ چون «إِن یكُونُوا فُقَرَاءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ»؛ «اگر فقیر باشند خدا آنها را بی نیاز خواهد کرد.»
بنابراین، از نظر قرآن، ازدواج و ورود به زندگی با فقر (بدون شغل و مسکن و لوازمات زندگی) نه تنها منع نشده، بلکه از اسباب رفع فقر هم قلمداد شده است.
در روایات نیز نه تنها فقر را مانعی از ازدواج ندانستهاند؛ بلکه جهت برطرف شدن فقر و تنگدستی، ازدواج را توصیه فرمودهاند و کسانی که از ترس فقر ازدواج نمیکنند را مذمت نمودهاند.
رسول مکرّم اسلامصلیاللهعلیهوآله میفرمایند: «زَوِّجُوا أَیامَاكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ یحْسِنُ لَهُمْ فِی أَخْلَاقِهِمْ وَ یوَسِّعُ لَهُمْ فِی أَرْزَاقِهِمْ وَ یزِیدُهُمْ فِی مُرُوَّاتِهِم؛ جوانهایتان را زن دهید؛ زیرا با این كار خداوند اخلاق آنها را نیكو میگرداند و روزیهایشان را زیاد میكند و بر جوانمردیهای آنان میافزاید.» (12)
ایشان در حدیث دیگر میفرماید: «اتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَكُم؛ همسر بگیرید که روزی شما را زیاد میکند.» (13)
امام صادق علیهالسلام در کلامی گهربار ترک ازدواج را به خاطر ترس از تنگدستی، مذمت کرده و میفرمایند: «مَنْ تَرَكَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْفَقْرِ فَقَدْ أَسَاءَ الظَّنَّ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ: إِنْ یكُونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ هر كه از ترس تهیدستی ازدواج را ترک کند، به خدای عزوجل گمان بد برده است. خداوند عز و جل میفرماید: «اگر تهیدست باشند خداوند از فضل خود توانگرشان میسازد.» (14)
پاسخ به یک سؤال
اگر رفع فقر در صورت ازدواج، وعده الهی است پس چرا عدهای بعد از ازدواج همچنان فقیرند؟
جواب این است که اولا: ممکن است که خداوند نیاز را در همان حدی که خودش مصلحت دیده برطرف کند، به اندازهای که حداقلها را داشته باشند؛ ولی مردم بیشتر از آنچه را که خداوند به آنها عطا کرده میخواهند، در حالی که به مصلحتشان نیست.
ثانیا: وعده الهی در زمینه رفع فقر، منافاتی با مشکلات و سختی در زندگی ندارد؛ چون این سختیها ممکن است علتهای زیادی داشته باشد، از جمله گناه که مانع روزی میشود. در روایتی از امام صادقعلیهالسلام آمده است: «إِنَّ الذَّنْبَ یحْرِمُ الْعَبْدَ الرِّزْقَ؛ به درستی که گناه موجب محروم شدن بنده از روزی میشود.» (15)
از مطالب بالا معلوم شد که از نظر دینی شرط مالی خاصی که قدرت اقدام برای ازدواج را از عموم خانوادهها و جوانان سلب کند وجود ندارد وحتی ازدواج به عنوان درمان تهیدستی، مورد سفارش است، و عدم ازدواج جوانان به خاطر فقدان قدرت مالی، در حقیقت به دلیل باورهای نادرست خود و خانواده آنها نسبت به نحوه انجام ازدواج و تشکیل زندگی است.
منشأ این باورهای نادرست، به وجود باورهای دوگانه در جامعه برمیگردد؛ به این معنی که ازدواج ـ به عنوان تنها راه ارضاء غریزه جنسیـ از دین گرفته شده؛ اما نحوه انجام آن ـ که از نظر دینی در نهایت سهولت است ـ از سنتها و باورهای غلط و مادی گرایانه اخذ شده است.
چه باید کرد؟
حال که مشکل ازدواج از ناحیه دین نیست و ازدواج دینی در نهایت سهولت قابل انجام است و از طرفی وظیفه دینی اقدام برای ازدواج جوانان بر خود و والدین آنها سنگینی میکند، در این شرایط تکلیف آنها چیست و چه باید انجام دهند؟ در وضع فعلی جامعه ما دو راه قابل تصور است:
اول: از دولت بخواهند که با انجام تمهیداتی، مشکل خرجهای ازدواج و شغل و مسکن را برای میلیونها جوان حل کند؛ ولی معلوم است که این کار حتی اگر هم قابل انجام باشد، مشکل شغل و مسکن اکثر آنان را در کوتاه زمان حل نمیکند و سالیان سال باید در تجرد بگذرانند؛ زیرا واقعیت آن است که تا سالیان متمادی امکان فراهم شدن شغل و مسکن برای همه آنان وجود ندارد.
دوم: با توجه به عدم حل کامل مشکل با راه اول، چارهای نیست جز اینکه خانوادهها و جوانان از باورهای نادرست که مانع انجام ازدواج است همانند رسومات پر هزینه صرف نظر کرده و برای ازدواج اقدام نمایند. و نسبت به فراهم شدن اموری مثل شغل و مسکن و اثاثیه زندگی، به خدا و وعدهاش نسبت به رفع فقر اعتماد کنند؛ چون فقط در این صورت است که وقتی همسر مناسب پیدا شد در کوتاهترین زمان ممکن و با کمترین امکانات، ازدواج انجام و زندگی تشکیل میگردد. این کار تنها با هماهنگی خانواده جوانان و دست برداشتن از توقعات مادی نسبت به یکدیگر، قابل انجام است. و اگر این کار را انجام ندهند علاوه بر اینکه نقد عمر جوانان را فدای رسومات و افکار خود کردهاند و فرزندان را از سکون و آرامش ناشی از ازدواج (لتسکنوا الیها) (16) محروم کردهاند، آنان را در مقابل موج انحرافات اخلاقی در حال گسترش، تنها گذاردهاند، و اگر آنها بتوانند و اقدام نکنند و فرزند آنان به گناه بیفتد، طبق روایت شریف از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله گناهکار خواهند بود.
پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله میفرماید: «مَن بَلَغَ وَلَدُهُ النِّکَاحَ وَعِندَهُ مَایَنکَحُهُ فَلَم یَنکَحْهُ ثُمَّ أحْدَثَ حَدَثًا فَالإثْمُ عَلَیهِ؛ (17) هر کس فرزندش به سن ازدواج برسد و او هم بتواند وسایل ازدواجش را فراهم نماید؛ ولی اقدام نکند و فرزندش گرفتار گناه گردد، در گناه وی شریک است.»
در روایات نیز نه تنها فقر را مانعی از ازدواج ندانستهاند؛ بلکه جهت برطرف شدن فقر و تنگدستی، ازدواج را توصیه فرمودهاند و کسانی که از ترس فقر ازدواج نمیکنند را مذمت نمودهاند، حال که چنین است، همگان باید برای رفع فرهنگ نادرست در زمینه ازدواج اقدام کنند:
خانواده دختران، از توقعات مادی مثل هزینهها و مهریه سنگین و شغل و مسکن و...صرف نظر کنند.
خانواده پسران، توقع جهیزیه بالا و هزینههای سنگین از خانواده عروس نداشته باشند.
بزرگترهای فامیل و پدر بزرگها و مادر بزرگها، ساده گیری را از پدر و مادر دختران و پسران طلب کنند.
دختران و پسران، خانوادهها را به سادهگیری در ازدواج و توکل در هزینههای زندگی راضی کنند.
ازدواج در شرایط ضروری
با وجود انحرافات فراوانی که در کمین قشر جوان جامعه است و عدهای را نیز گرفتار کرده است و شرایط را از حال عادی خارج کرده و به ضرورت و اضطرار رسانده است، اگر دین هم نگفته بود که در ازدواج، مراسمهای پر هزینه و شغل و مسکن لازم نیست و یا حتی آن را در شرایط عادی لازم نیز دانسته بود، در شرایط اضطراری، آن را لازم نمیداند. مثل شرایطی که برای نماز از قبیل ایستادن و پاک بودن بدن و...لازم شمرده شده که در ناچاری هیچکدام لازم نیست. در ازدواج هم همینطور است؛ وقتی کسی بدون ازدواج به حرام بیفتد، ازدواج بی هیچ شرطی برایش واجب خواهد بود؛ از اینرو اقدام برای خانواده در جهت ازدواج جوان صرف نظر از کلیه رسومات دست و پا گیر واجب خواهد بود. (18)
علاوه بر اینکه عقل نیز بر این مطلب صحه میگذارد که در حال اضطرار باید میان بد و بدتر، بد را انتخاب کرد؛ چون اگر ازدواج بدون امکانات و رسومات و شغل و مسکن بد باشد، عدم آن ـ به علت پیامدهای سوء عدم ازدواج ـ بدتر است.
الگوهایی برای ازدواج اضطراری
در پایان به چند الگوی قابل انجام برای ازدواج در شرایط فعلی اشاره میشود:
ازدواج بدون شغل و مسکن مستقل در سایه توکل به خدا نسبت به فراهم شدن آنها بعد از ازدواج؛
ازدواج در دوران دبیرستان و ماندن در منزل والدین ـ با روابط کامل ـ تا عروسی؛
ازدواج دانشجویی و زندگی در خوابگاه متاهلی؛
زندگی همراه خانواده در منزل پدر دختر یا پسر؛
ازدواج و شروع زندگی با حداقل مراسم (اکتفا به ثبت در محضر)؛
ازدواج با مهریه پایین در مقابل جهیزیه مختصر؛
ازدواج بدون مراسم پر هزینه و خرید گران برای عروس و داماد؛
توافق بر خرجهای ازدواج بر اساس توان مالی طرفین نه رسومات؛
تعهد گروهی (همانند فامیل یا اهل محل) بر عدم خرج بیشتر از یک مقدار خاص و کمک افراد توانمند به عروس و دامادهای دیگر بجای خرج زیاد برای فرزند خود؛
ازدواج با توافق خانواده دو طرف بر کمک مالی تا زمان استطاعت بر زندگی مستقل.
پینوشـــــــــــــتها:
(1). العروه الوثقی، السید الیزدی، مؤسسة النشرالإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، 1420، چاپ اولی، ج 5، ص 474.
(2). توضیح المسائل سیزده مرجع، سید محمد حسن بنی هاشمی خمینی، دفتر انتشارات اسلامی، تابستان 1385، قم، چاپ دوازدهم، ج2، ص 493 و 449.
(3). وسائل الشیعه، الحر العاملی، مؤسسة آل البيت: لإحياء التراث بقم المشرفة، 1414، چاپخانه مهر قم، چاپ دوم، ج20، ص 560، ح 14.
(4). ممکن است گفته شود که بسیاری از جوانان حتی در هجوم اسباب تحریک، خود را نگاه می دارند. باید گفته شود اگر منظور از خود نگهداری، صرف زنا نکردن باشد این حرف درست است؛ زیرا اکثرا قادر به نگهداشتن خود از زنا هستند؛ اما اگر منظور از خود نگهداری، پرهیز از هرگونه تحریک جنسی؛ حتی خود ارضایی باشد که منظور واقعی نبز همین است، افراد زیادی گرفتار آن هستند.
(5). مواردی مثل ولیمه عروسی نقض گفتار فوق نیست؛ چون هم مستحب است و هم انجام آن به صورت ساده ـ به گونهای که به امر مستحبی عمل شده باشد ـ در توان اکثر افراد هست.
(6). نور / 32.
(7). آل عمران / 97.
(8). کنزالعمّال، المتقی الهندی،موسسة الرسالة، 1409، بیروت، لبنان، ج16، ص320، ح 44707.
(9). همان، ج16، ص322، ح44721.
(10). همان، ص324، ح44731.
(11). نور/ 32.
(12). بحار الانوار، علامه مجلسی، دار إحياء التراث العربي،1403، بيروت، لبنان، چاپ سوم، ج100، ص222.
(13). همان، ج 100، ص 217، ح38
(14). نورالثقلين، الشيخ الحويزي، مؤسسة إسماعيليان للطباعة والنشر والتوزيع، 1412، قم، چاپ چهارم، ج3، ص597، ح141.
(15). وسائل الشیعه، ج15، ص 301، ح 10.
(16). الروم / 21.
(17). کنزالعمّال، المتقی الهندی، مؤسسة الرسالة، 1409، بیروت، لبنان، ج 16، ص 442، ح.453372.
(18). بلکه شاید از نظر دینی بتوان با توجه به انحرافات موجود درجامعه و امکان آلودگی جوانان به انحرافات بعضا غیر قابل جبران، حرمت شرعی هر گونه مانع تراشی بی علت در این راه، اعم از تقاضای رسومات پر هزینه و یا توقعات سنگ انداز از سوی خانوادهها ـ خصوصا خانواده دختران ـ را اثبات کرد؛ چون این توقعات عملا موجب افتادن جوانان به گرداب محرمات الهی است.