باید بدانیم در هر انتخابی، چه انتخاب همسر، چه انتخاب کار یا رشته تحصیلی، برای این که انتخاب دقیقی داشته باشیم. بایستی شناخت دقیقی از خودمان کسب کنیم. کسی که خودش را، ویژگی ها، نواقص و نکات ضعف و قوت خود را نشناسد، قطعا نمی تواند انتخاب دقیقی داشته باشد؛ چرا که در سبک زندگی دینی همسر باید تکمیل کننده فدر باشد و زمانی میتوان مکمل خود را دقیق انتخاب کرد که خود را دقیق شناخته باشیم، در غیر اینصورت خیلی از افراد هستند که با صفات عمومی و کلی به دنبال همسر میگردند و فکر می کنند مصداقش را پیدا کرده اند، اما در عمل این اتفاق نیفتاده است. مثلا در بین افراد مذهبی کسانی هستند که وقتی از ایشان می پرسیم: "به دنبال چه همسری می گردید؟" در پاسخ می گویند: "به دنبال همسری خوب و نجیب هستیم." یعنی صفات کلی را بیان می کنند که از فرط کلی بودن، کاربردی نیستند.
ذکر این نکته لازم است که در گذشته انسان ها خیلی پیچیده نبودند و با صفات کلی همسر مورد نظر خود را انتخاب می کردند اما در روزگار ما به دلیل اینکه افراد پیچیده شده و اطلاعاتشان افزایش یافته است، این صفات کلی راهگشا نیست و باید مصداقی تر نگاه کرد.
فردی که میخواهد ازدواج کند باید ابتدا نقاط ضعف و قوت و حتی استعداد های خود را دقیقا شناسایی کند. مثلا بعضی افراد خیلی نکته سنج و ریزبین هستند و بعضی دیگر خیلی کلی نگر هستند، قطعا همسر مطلوب این افراد با یکدیگر متفاوت است. افرادی که روی جزییات وقت میگذراند باید این نکته را در نظر داشته باشند که طرف مقابلشان تیز از همین جنس باشد، در غیر اینصورت دو فرد مدام بر سرجزییات با هم مجادله پیدا می کنندو ممکن است این مجادلات به تدریج کار را به بن بست هم برساند.
وقتی صحبت از خسیس یا دست و دلبازی به میان می آید، طرفین باید مصادیق این دو ثفت را بیان کنند؛ چون ممکن است مصادیق مورد نظری فردی برای خساست یا دست و دلبازی با توجه به محیط تربیتی یا خانوادگی که در آن رشد یافته، با مصادیق مورد نظر طرف مقابلش متفاوت باشد.برای عملی شدن خودشناسی توصیه می شود که جدولی به نام "خودشناسی" را پرکنیم. فایده تنظیم این جودل آن است که نوشتن باعث در خاطر ماندن میشود و فرد را متوجه صفات مثبت و منفی خود، همراه با مصادیقش می کند.
مزیت این جدول این است که فرد متوجه وضعیت واقعی خود میکند. نکات مثبت و منفی خود را می شناسد و در این صورت دنبال گزینه آرمانی برای ازدواج نمی رود. وقتی که متوجه می شود که چند صفت منفی دارد؛ مثلا بداخلاق یا عصبانی است. زودرنج است یا هر صفت منفی دیگری که دارد، واقع بینانه تر در مورد ازدواج تصمیم می گیرد. انتظار خود را از طرف مقابل پایین می آورد و به دنبال گزینه های خالی از صفات منفی نمی گردد، چون متوجه میشود که خودش هم خالی از صفات و خصایص منفی نیست.!
برای پر کردن جدول خودشناسی فرد می تواند از اطرافیانی که اورا دقیق میشناسند، هم کمک بگیرد. لازم است جدول را هرچندوقت یکبار در فاصله زمانی چندهفته مورد بازبینی قرار دهد و اگر لازم بود صفات آن را کم و زیاد کند.
در مرحله بعد باید به نگارش آن دسته از صفاتی پرداخت که قابلیت ارزش گذاری مثبت یا منفی نداشته و به سلایق انسان برمی گردد، مثل میزان پایبندی به تشریفات و یا میزان رفت و آمد با دوستان و آشنایان. که این موارد باید دقیقا معنی شوند.