در بخش نخست این مقاله، ویژگیهای عاطفی و اجتماعی نوجوانی، نیازهای نوجوانان و عوامل مشكل زا در دوران نوجوانی را مورد بررسی قرار دادیم. در ادامه این مقاله، مشكلات روحی در ایام نوجوانی، واكنشهای دفاعی نوجوانان، و انتظار از نوجوان را مورد بررسی قرار داده و در پایان، توصیههایی برای ارتباط بهتر با نوجوانان ارائه میكنیم.
مشكلات روحی و ایام نوجوانی
تراكم مشكلات بیرونی و فشارهای درونی در دوران بلوغ، نوجوان را دچار تشویش مینماید و سبب تولید اختلالاتی در شخصیت وی میشود. نابسامانیهای این دوران به دو دسته زودگذر و عمیق تقسیم میگردد، كه دسته اول با گذشت زمان بهبود مییابد. مانند تاثر نوجوان از درگیری با خانواده یا گروه دوستان. اما اختلالات عمیق در لایههای پایین شخصیت وی نفوذ كرده، او را به بیماری دچار میكند. در این بخش مهمترین اختلالات شخصیتی را بیان خواهیم نمود.
1. احساس خود كم بینی
نوجوانان گاه به دلیل داشتن كاستیهای بدنی، مشكلات خانوادگی، شكستها، محرومیتها، سرزنش دیگران و تمسخر دوستان و همسالان خود، به عدم اعتماد به نفس دچار میشوند. این احساس حقارت موجب به كار افتادن مكانیزمی دفاعی در آنان میشود تا تعادل روانی از دست رفته، بار دیگر بازسازی شود. از اینرو نوجوان برای سرپوش گذاشتن بر روی ناتوانیهایش یا از جمع جدا شده و گوشه گیری اختیار میكند یا برای جبران به خودستایی، دستور به افراد ناتوانتر و زیردست و بدگویی از افراد توانا و بالادستی دست مییازد و در مواردی برای جبران شكستهایش به خشونت، خودآزاری یا دیگرآزاری روی میآورد. روایت زیبای امام هادی علیه السلام را میتوان ترجمان همین مطلب دانست كه فرمودند: «من هانت علیه نفسه فلا تامن شره (1) ؛ از شر آن كس كه دچار خود كم بینی است ایمن نباش.»
2. رفتارهای عصبی
فشارهای گوناگون، بیماریهای جسمی، نبود تجربه كافی، رفتارهایی عصبی را در نوجوان به دنبال میآورد. جویدن ناخنها، لب گزیدن، بازی با انگشتان، اضطراب از برخورد با دیگران، گریه، فریاد، رفتارهای تهاجمی، زودرنجی و بدبینی، از جمله رفتارهایی است كه در این طبقه جای میگیرند. گاه نوجوان برای رهایی از این ناراحتیها، راهی جادههای خلاف میشود و به دنبال آرامشی هرچند موقت به دام مواد مخدر و دامنهای آلوده میافتد.
3. ترس و اضطراب
ترس واكنشی طبیعی در برابر یك پدیده واقعی است. از انواع ترس در روزگار نوجوانی میشود از این موارد نام برد: ترس از عدم موفقیت در امتحانات، ترس از جدایی والدین، ترس از مشكلات زندگی و ترس از انحرافات اخلاقی و مذهبی. اما اضطراب هیجانی است كه در اثر برخورد با یك خطر احتمالی بدون آن كه منبع این هیجان مشخص باشد پدید میآید. اضطراب ممكن است از چند دقیقه تا چند ساعت ادامه پیدا كند. اضطراب كه در واقع همان «دلشوره» عامیانه است، میتواند در صورت ادامه منشاء اختلالات روانی شود (2).
4. افسردگی
از جمله اختلالات رایج در میان نوجوانان افسردگی است. این حالت غالبا با گوشه گیری همراه است و موجب محدود شدن تماسهای اجتماعی، كم رویی افراطی، تردید در رفتارها، كم حرفی و عدم مشاركت میگردد. افسردگی در موارد حاد زمینه ساز خودكشی میشود.
5. وسواس
برخی نوجوانان دارای احساس شك و تردید همیشگی میباشند. افكار مزاحم همواره آنان را آزار میدهد و موجب عدم اطمینان به عمل گذشته شان میشود، به همین خاطر آنان به تكرار آنچه قبلا انجام داده اند روی میآورند تا از صحت و درستی كارشان مطمئن شوند. به عنوان مثال چند بار دست خود را با صابون میشویند، اما دغدغه انجام درست كار لحظهای آنان را رها نمیكند؛ از اینرو با دقتی بیش از اندازه آن اعمال را تكرار میكنند.
«تحقیقات در زمینه وسواس نشان میدهد، افراد مبتلا به وسواس بیشتر به خانوادههایی تعلق دارند كه پدر و مادرهایی سختگیر، كامل طلب، تمیز، دقیق در جزئیات، و بی تحمل در برابر بی نظمی دارند. این والدین غالبا آرمانهایی بسیار دست نیافتنی برای فرزند خود در نظر میگیرند و بدون توجه به آمادگی یا توانایی جسمی و روانی او، عقاید خود را با فشار به او تحمیل میكنند. (3) »
در هر حال این مشكلات و دیگر مسائل دوران نوجوانی، طبیعتی ناپایدار برای نوجوانان به ارمغان میآورد و این طبیعت متناقض، رفتارهای غیر منسجم و متضاد را به بار میآورد كه گاه فرسنگها با شاهراه عقل و خرد فاصله دارد. شاید به همین خاطر است كه رسول بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله دوران جوانی را به دور از رفتارهای خردمندانه ارزیابی كرده و فرموده اند: «الشباب، شعبة من الجنون؛ (4) جوانی نوعی جنون و از خود بی خودی است.»
واكنشهای دفاعی
منظور از واكنشهای دفاعی، رفتارهای مشخص و تدافعی است كه شخص به صورت ناخودآگاه و به منظور حل مشكلات و عقدههای روانی و برای حفظ تعادل روانی خویش و رهایی از چنگال اضطراب به كار میبرد. نوجوان نیز از این نوع واكنش بیگانه نیست و زمانی كه نتواند به نیازهای روانیاش پاسخ مثبت دهد یا دچار اضطراب و تضادهای درونی گردد، به صورت ناآگاهانه سیستمهای دفاعی خود را به كار میاندازد. واكنشهای دفاعی در واقع نوجوان را به نوعی خودفریبی دچار میكند و میان وی و درك واقعیتها فاصله میاندازد. اكنون به برخی از این واكنشها میپردازیم (5).
1. پرخاشگری
در این نوع واكنش شخص محرومیتهای خود را با رفتارهایی خشن و خصمانه جلوه گر میسازد و به اعمال بزهكارانه مانند سرقت یا انحراف جنسی اقدام مینماید. به تعبیری دیگر او میخواهد دیگران نیز تاوان محرومیتهای او را بپردازند و فشارهای او را به نحوی تحمل كنند.
2. انكار
در این حالت شخص حقایق نامطلوب را نادیده میگیرد و حقایق را نمیپذیرد و به تفسیری دلخواه از واقعیت دست میزند. البته بدیهی است كه انكار واقعیت متفاوت از دروغ است؛ زیرا دروغگو با آگاهی كامل از واقعیت به جعل میپردازد اما در اینجا شخص برای فرار از واقعیت، خواهان دریافت حقیقت نیست.
3. خیال گرایی
در این واكنش نوجوان به واسطه گریز از شكستها در عالم واقع به دنیای خیال میگریزد و آنچه را به دست نیاورده یا ندارد، در آنجا میسازد. البته تخیل در نوجوان امری طبیعی است اما زیاده روی در آن ممكن است به شخصیت اجتماعی نوجوان ضربات سنگین وارد نماید.
4. برگشت
نوجوان هنگامی كه تحت فشار و مؤاخذه قرار میگیرد رفتارهایی از خود بروز میدهد كه با سن او تناسب ندارد. در حقیقت او برای كاستن از سطح فشار به دوره كودكی و رفتارهای آن باز میگردد. زیرا وی در آن دوران به خاطر برخی از كارها این چنین مورد توبیخ قرار نمیگرفت.
5. جبران
در واكنش جبران، نوجوان برای رهایی از نگرانی، تلاش خود را در زمینههای دیگر به كار میبرد. مثلا وقتی در درس نمرهای نامناسب میگیرد، سعی میكند در ورزش ممتاز شود؛ اما این واكنش همیشه مثبت نیست ب لكه ممكن است نوجوان برای اثبات توانایی خویش به تحقیر و تخریب دیگران نیز دست بزند.
6. توجیه
در این بخش فرد برای رفتارهای نابه هنجارش ظاهری منطقی میسازد و به گمان خود عملكردش را درست جلوه میدهد. این مكانیسم موجب میشود تا نوجوان از اعتراف به شكست بگریزد و از اشتباه خود درس و عبرت لازم را نگیرد. و بر رفتار ادرست خود پافشاری نماید.
7. همانند سازی
این مكانیزم نقش مهمی در شكل دهی شخصیت نوجوان دارد. همانند سازی تا آنجا كه مربوط به الگوهای مثبت است مسئلهای شایسته و پسندیده است؛ اما زمانی كه همانند سازی با افراد منحرف صورت پذیرد، این ماجرا بعدی خطرناك به خود میگیرد. البته توجه داشته باشیم كه همانندسازی ناخودآگاه است و برخلاف امور تقلیدی، آگاهانه نیست.
8. جابجایی
گاه دیده میشود نوجوان با خواهر و برادر خود رفتار مناسبی ندارد. در این موارد ممكن است او از مكانیسم جابجایی استفاده كرده باشد. این مكانیسم عبارت است از انتقال افكار، احساس، انرژی روانی و یا حالتهای عاطفی از شخصی یا شیئی به شخص یا شیئی دیگر كه به طور ناخودآگاه صورت میگیرد.
معمولا واكنشهای نوجوانان از موضوعات پرخطر به موضوعات كم خطرتر منتقل میگردد. به عنوان مثال فرض كنید نوجوان از رفتار والدین خود ناراضی است؛ اما او نمیتواند نارضایتیاش را از وضع موجود به صورت صریح و آشكار مطرح كند. چون ممكن است عواقب ناگواری برای او به دنبال بیاورد. به همین خاطر خشم خود را متوجه خواهر و برادر كوچكتر خود مینماید.
9. فرافكنی
در این واكنش، نوجوان كاستیها، اندیشهها و انگیزههای ناپسند خود را به دیگران نسبت داده، خود را منزه نشان میدهد. به عنوان مثال بجای آنكه بگوید: «من از فلانی بدم میآید»، میگوید: «فلانی از من بدش میآید». یا به جای آنكه گناه خود را قبول كند، دیگران را مقصر میداند و تقصیر را متوجه آنان میسازد.
رابطه با نوجوان
تا كنون درباره برخی ویژگیهای مهم دوران نوجوانی مطالبی مطرح گردید. اهمیت آنچه گذشت از آن جهت است كه نوعی بازشناسی آن دوران به حساب میآید و ما را در درك بهتر این دوره یاری میكند. با درك بهتر اندیشهها، رفتارها و ویژگیهای نوجوان، راه برای ارتباط سازنده با او باز خواهد شد. و مربیان و والدین میتوانند نوجوان را در گذری از این دوران انتقالی مدد دهند. ضرورت این مسئله زمانی آشكارتر میگردد كه بپذیریم این دوران بهترین زمان تربیت و آموزشهای جدی و انسان ساز است. همانگونه كه امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه 31 نهج البلاغه به امام حسن علیه السلام اینگونه مینویسند: «فبادرتك بالادب قبل ان یقسو قلبك ویشتغل لبك؛ در تربیت تو شتاب نمودم، پیش از آنكه دلت سخت گردد و خرد و عقلت به دیگری بگرود.»
انتظار از نوجوان
این نكته نیز شایسته یادآوری است كه، پیش از هر ارتباط مؤثر، لازم است نگاه ما به نوجوان منطقی شود و او را آن گونه كه ست بنگریم تا بتوانیم سطح انتظارات خویش را به صورتی مناسب و خالی از زیاده خواهی یا سهل انگاری تنظیم نمائیم. اگرچه مباحث پیشین تا حدودی میتواند در این مرحله ما را یاری رساند اما دریغ است كه روایتی همچون گفتار امام سجاد علیه السلام را كه میتواند تصویری روشن و شفاف برای ما فراهم آورد، از نظر دور داشت. امام در ضمن نامهای به محمد بن مسلم زهری - كه از مردان دانشمند زمان خویش بود؛ اما گرایش به مال و مقام او را از راه راستیها دور نموده بود - در مقایسهای پندآموز، دوران نوجوانی را این گونه معرفی مینماید: «فاذا كانت الدنیا تبلغ من مثلك هذا المبلغ مع كبر سنك ورسوخ علمك وحضور اجلك، فكیف یسلم الحدث فی سنه، الجاهل فی علمه، المافون فی رایه، المدخول فی عقله؛ (6) آنگاه كه همچون تویی كه سالیان دراز زندگی كردهای، علمت ژرف و بسیار و پایان زندگی ات نزدیك است، اینچنین به دام دنیا گرفتار میآید [و تا این پایه فرومایه میگردد] ، پس چگونه نوجوانی نوخواسته [در برابر گرایشهایش] سالم بماند؟ او كه از دانش بی بهره است، بینشش سست و خردش نارسا است.»
نوجوانی، دوران لجاجتها و خودسریها است. نوجوان در برابر پند و اندرز میایستد، اما در عین حال پاكی، سادگی و صداقت درخور توجه او، وی را به موجودی دوست داشتنی و آماده كمال تبدیل میكند. وجود او سرزمین بكری است كه در دستان باغبانی كارآزموده به گلستانی زیبا و در پناه كشاورزی دانا به زمینی پرثمر تبدیل خواهد شد. و این واگویهای از همان گفتار امیرمؤمنان علیه السلام است كه فرمود: «وانما قلب الحدث كالارض الخالیة ما القی فیها من شی ء قبلته؛ (7) قلب نوجوان چونان زمین بكر و دست نخوردهای است كه هرچه در آن افكنده شود آن را میپذیرد.»
در حقیقت همین طبیعت متضاد است كه همچون كورهای شخصیت وی را میگدازد تا حقیقت نوجوان آشكار شود و چون مادهای خام و شكل پذیر به كمال خویش برسد. و در اینجا رسالت عظیم راهبران نوجوان معنا مییابد تا با دستان پرعاطفه، گرم و با محبت خویش به همراه ره توشه شناخت و شكیبایی در شكل دادن به این شخصیت خام كمال همت را به كار گیرند.
توصیههای كارا
تمام آنچه تاكنون آمد تاكیدی بر حساسیت دوران نوجوانی بود، اما آنچه بیش از همه مهم است چگونگی ارتباط بین نوجوان و بزرگسال میباشد. در این قسمت به گونهای چكیده توصیههایی راهگشا برای ارتباط بهتر با نوجوانان ارائه خواهیم داد (8):
1. زمینههای ارتباطی
نوجوانان، غالبا یاتنها بوده، به كارهای خود مشغول اند یا با گروه همسالان و دوستان به سر میبرند. از اینرو ارتباط برقرار كردن با آنها تا حدودی دشوار است. اما اگر بتوان در فعالیتهای مورد علاقه ایشان مانند كوهنوردی، ورزش و دیگر فعالیتها مشاركت كرد، زمینههای ارزشمندی برای ارتباط فراهم خواهد شد.
2. گفتگوهای غیرانتقادی
چنانچه زمینههای گفتگو فراهم گشت، نبایستی با مچ گیریهای نابجا، نصیحتهای انتقادی و... این گفتگو و ارتباط را وارد مرحلهای سرد نمود. كمی شكیبایی و زمان شناسی میتواند كمك مؤثری در ارتباطهای بعدی و پندآموزی غیرمستقیم باشد.
3. نگاه مثبت:
نوجوان اگر چه گاه مرتكب اشتباهاتی بزرگ میشود اما بی تردید گفتار و كردار وی همیشه منفی نیست، بلكه دارای جنبههای مثبتی نیز هست كه با تاكید برآنها ضمن تشویق و عمق بخشی به جنبههای مثبت، ارتباطی صمیمانه پدیدار خواهد شد و این آغاز راه تكامل است.
4. پاسخهای مناسب:
یكی از علتهای گریز نوجوانان از ارتباط با بزرگسالان، طولانی شدن گفتگوها است. از اینرو بهتر است در پاسخ به خواست یا پرسش آنان زمان به خوبی در نظر گرفته شود و پاسخها از حد نیاز فراتر نرود.
5. پرهیز از تكرار نسنجیده
نوجوان ممكن است بارها شاهد تكرار یك مطلب یا پند باشد، توجه داشته باشیم كه تكرار یك مسئله همیشه سودمند نیست بویژه زمانی كه حالت روزمره به خود بگیرد.
6. پرسشهای راهنما
پیش از واكنش در برابر درخواست یا رفتار نوجوان، لازم است در اطراف این واكنش مقداری تفكر كرد. نوجوان گاهی به خاطر بی تجربگی دست به كارهای ناممكن و نادرست میزند، در این مواقع مناسب است به جای توصیههای مستقیم، او را با پرسشهای خویش متوجه اشتباهش كنیم.
7. نحوه بیان
نوجوانان به دقت نحوه بیان بزرگسالان را مورد توجه قرار میدهند و بر اساس آن به قضاوت و واكنش میپردازند. حالت چهره، نوع گویش، چگونگی پردازش عبارتها و... از این نمونه میباشد كه به نوبه خود میتوانند نقش عمدهای را در ارتباط برعهده گیرند.
8. پالایش گفتار از احساس
نوجوان به دلیل تجربه ناكافی و غلبه احساسات گاه در بیان منظور خود با مشكل مواجه میشود و مطالب خود را با لحنی غیرمناسب و احساسی بیان میكند. در این مورد پالایش گفتار او از احساسات و نحوه بیانش، ما را به راحتی به مقصود او خواهد رساند.
9. نیازشناسی
یكی از بهترین راههای ارتباط با نوجوانان گفتگو درباره نیازهای آنان است. البته باید توجه داشت نوجوانان با یكدیگر تفاوتهای بسیار دارند و همین مسئله بر روی نیازهای آنان نیز تاثیر میگذارد. نوجوان شهری یا روستایی، نوجوان كارگر یا مشغول به تحصیل، نوجوان فقیر و غنی و... هر كدام نیازمندیهای خاص خود را داشته و به دنبال حل آنها میباشند. بر همین اساس میتوان ضمن شناسایی نیازها و اولویت بندی آنها، ارتباطی سازنده و بازدارنده را سامان داد.
گفتار پایانی
مطالب گفته شده تنها بخشی از دنیای پیچیده و پر راز و رمز نوجوان است. اگرچه بسیاری از والدین و مربیان این دوران را تجربه نموده اند، اما با گذشت سالها و ورود به دوران دیگر، بسیاری از مسائل و مشكلات دوران نوجوانی خویش را به فراموشی میسپارند. شاید همین نكته است كه مانعی اساسی بین نوجوانان و بزرگسالان پدید میآورد. در هر حال در ارتباط و حل مشكلات نوجوانان دو سلاح مهم شكیبایی و مدارا را هیچ گاه نبایست از نظر دور داشت. البته در مواردی نیز با شدت گرفتن بعضی رفتارها ی بایست با طرح موضوع نزد كارشناسان خبره، از آنان یاری گرفت.
پینوشــــــــــــــــــــــــتها:
1) تحف العقول، ابن شعبه حرانی، تحقیق علی اكبر غفاری، ص 483.
2) مسائل نوجوانان و جوانان، ص 72؛ همچنین ژ، كراز، بیماریهای روانی، ترجمه م. منصور و پ. دادستان، تهران، موسسه مشیری.
3) همان، ص 75، با تصرف؛ همچنین، شاملو، سعید، آسیب شناسی روانی، تهران، انتشارات رشد، 1368.
4) بحارالانوار، ج 21، ص 211، الوفاء، بیروت.
5) مطالب این بخش بیشتر به روایت از كتاب «مسائل نوجوانان و جوانان» ، ص 77 به بعد نگاشته شده است.
6) تحف العقول، ص 277.
7) نهج البلاغه، نامه 31، ج 3، ص 40.
8) جهت كسب اطلاع بیشتر، نك: كلیدهای رفتار با نوجوانان، فونتل دان، ترجمه مسعود حاجی زاده، تهران، صابرین، 1378.