نوشته زیر برگرفته از کتاب «نسیم مهر» (متن پیاده شده برنامه پرسش و پاسخ رادیویی استاد حسین دهنوی) می باشد.
امام على (علیه السلام) خطاب به امام حسن (علیه السلام) فرمودند: «فرزندم! من پیش از آن كه دلت سخت و ذهنت مشغول شود، به ادب آموزىات پرداختم ... من بر تربیت تو همت گماشتم؛ در حالى كه كودك بودى و نیتى سالم و نفسى پاك داشتى». (نامه 31 نهج البلاغه) |
جواب:
ایجاد علاقه به علم در فرزندان، به زمان انعقاد نطفه باز مىگردد.
براساس روایات دینى ما، اگر نطفه فرزند، شب پنجشنبه یا عصر جمعه منعقد شود، به آموختن علم علاقهمند و دانشمند خواهد شد.
رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه وآله) خطاب به حضرت على (علیه السلام) فرمود:
«یا على ان جامعت اهلك لیلة الخمیس فقضى بینكما ولد فانه یكون... عالما من العلما... و ان جامعتها یوم الجمعة بعد العصر فقضى بینكما ولد فانه یكون معروفا مشهورا عالما...». [1]
اى على! اگر از تو و همسرت، شب پنجشنبه نطفهاى منعقد شود، دانشمندى از دانشمندان، و اگر عصر جمعه فرزندى میان شما پدید آید، مشهور و اندیشهور خواهد شد.
از علل علاقهمندى فرزند به كتابخوانى، این است كه مادر باردار، در دوران جنینى براى فرزندش كتاب بخواند. این مسأله پس از چهار ماهگى كه دستگاه شنوایى جنین شكل مىگیرد و به ویژه در سه ماه آخر باردارى، اهمیت ویژهاى مىیابد.
جواب:
آموزش به فرزند را مىتوان از دوران جنینى (به ویژه پس از 4 ماهگى) آغاز كرد؛ زیرا در این دوران، صداها را مىشنود و در مقابل آنها واكنش نشان مىدهد؛ پس خوب است مادر باردار، با جنین خود سخن بگوید و برایش شعرهاى زیبا و با محتواى خوب و به ویژه قرآن بخواند؛ همان گونه كه حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) با جنین در رحم خود سخن مىگفت. این رفتار مادر، افزون بر شنیدن جنین، بر ضمیر ناخودآگاه او نیز اثر مىگذارد و پس از سالها، با این سخنان و شعرها و آیات شریف قرآن، احساس انس و آشنایى خواهد كرد.
جواب:
آموزش فرزند، بىدرنگ پس از تولد آغاز مىشود؛ زیرا نوزاد، برخلاف تصور پیشینیان، هوشیار و تأثیرپذیر است و زمینه یادگیرى در او وجود دارد؛ به همین جهت، 12 ساعت پس از تولد، به صداى انسان واكنش نشان مىدهد.
او در پایان هفته اول، نشانههایى از مادر را به خاطر مىسپارد و از حدود هفته سوم، به چهره وى در حالى كه از نزدیك مشغول شیر دادن و حرف زدن با كودك است، چشم مىدوزد. او حدود 6 هفتگى، در واكنش به صداى گفت و گوى والدین، نجوا (غان و غون) مىكند و لبخند مىزند. در 3 ماهگى، سرش را به طور ارادى، براى خیره شدن دقیق به اطراف، به این سو و آن سو مىچرخاند و به تدریج اگر چیزى برایش خوشایند نباشد، چشمهایش را مىبندد یا سرش را بر مىگرداند و با آغاز غذاهاى كمكى، طعم غذاها را تشخیص مىدهد؛ خوردنىهاى خوش طعم را مىخورد و در برابر خوراكىهاى با طعم نامناسب و داروها مقاومت مىكند.
آموزش از لحظه تولد آغاز مىشود؛ البته به صورت غیر مستقیم و القا بر ضمیر ناخودآگاه كودك.
جواب:
آموزش در دوران نوزاى به صورت غیر مستقیم و با القا بر ضمیر ناخودآگاه (ذهن ناهوشیار) فرزند صورت مىگیرد كه در آینده، با انتقال از ضمیر ناخودآگاه (ذهن ناهوشیار) به ضمیر خودآگاه (ذهن هوشیار)، خود را نشان مىدهد.
گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ نوزاد پس از تولد كه از مستحبات اسلامى است، در حقیقت، آموزش توحید، نبوت و امامت به همین شكل است.
انتقال آموزهها از ضمیر ناخودآگاه به ضمیر خودآگاه در بزرگسالى، در موارد متعددى مشاهده شده است: دخترى 17 ساله كه سورههاى متعددى از قرآن كریم را از حفظ مىخواند؛ در حالى كه آنها را حفظ نكرده (مادرش در دوران نوزادى، این سورههاى مباركه را فراوان تلاوت مىكرده است).
پسر نوجوانى كه دعاهایى چون ندبه و كمیل را از حفظ مىخواند؛ در حالى كه وقتى را براى حفظ آنها صرف نكرده (پدرش او را در دوران نوزداى به محافل دعا مىبرده است).
مرحوم سید رضى (در سنین جوانى) هنگام حضور در درس فقه استاد، احساس مىكرد مطالب را پیشتر شنیده است (پدرش كنار گهواره او به شاگردان خود، همان مطالب فقهى را مىآموخته است).
مرد فنلاندى كه از 4 سالگى به آمریكا رفت و زبان مادرى خود را كاملا رها كرد، هنگام مرگ در 78 سالگى به زبان فنلاندى هذیان مىگفت.
با توجه به اهمیت مطلب، به والدین عزیز توصیه مىشود كه از همان اوایل تولد فرزند، با او با واژگان زیبا سخن بگویند؛ از كاربرد الفاظ زشت بپرهیزند؛ برایش قرآن و اشعار زیبا بخوانند؛ در مكانهایى كه دیگران سخن ناشایست مىگویند، حضور نیابند، و در گفت و گو با هم از واژگان ناپسند استفاده نكنند.
جواب:
با آغاز تكلم و شناخت واژگان (در 18 ماهگى 30 تا 50 كلمه و در 3 سالگى حدود هزار كلمه)، والدین مىتوانند آموزشهاى مستقیم را آغاز كنند. آموزش آداب (سلام كردن، مؤدبانه سخن گفتن، احترام گذاشتن، خداحافظى كردن، درست نشستن، درست غذا خوردن، رعایت نظافت كه شامل شستن دستها پیش و پس از غذا، مسواك كردن، شستن دستها پیش از خواب)، نخستین آموزشهاى این سنین است.
امام على (علیه السلام) فرمود:
«حَرّض بنیك على الاداب فى الصِغر، كَى ما تقرّ بهم عیناك فى الكِبَر» [2]: پسرانت را در كودكى به [آموختن] آداب تشویق كن تا در بزرگسالىشان چشمان تو به آنان روشن شود.
با توجه به ایجاد حس مذهبى در كودكان، حدود 3 ـ 2 سالگى، همین سن، بهترین زمان براى آموزش ارزشهاى دینى است.
امام باقر (علیه السلام) توصیه مىفرماید كه در 3 سالگى، لا اله الا الله را به فرزندان خود بیاموزید. [3]
آموزش دوست داشتن خدا، محبت پیامبر گرامى و اهلبیت و صلوات بر آنان، آغاز كار با نام خدا، شكر خداوند و سپاسگزارى از نعمتهاى او، آموزشهاى مناسب این سن هستند.
دلیل تأكید بر این گونه آموزشها در این سن، ذهن و دل پاك كودك و فطرت خداجویى او است.
امام على (علیه السلام) خطاب به فرزندش امام حسن (علیه السلام) نوشت:
«فبادرتك بالادب قبلَ اَن یقسو قلبك و یشتغل لبّك... و اجمعت علیه من ادبك... و انت مُقبل العمر... ذو نیّة سلیمة و نفس صافیة...». [4]
[فرزندم!] من پیش از آن كه دلت سخت و ذهنت مشغول شود، به ادب آموزىات پرداختم.... من بر تربیت تو همت گماشتم؛ در حالى كه كودك بودى و نیتى سالم و نفسى پاك داشتى.
براساس فرمایش رسول گرامى (صلی الله علیه وآله)، آنچه كودك در این سنین مىآموزد، مانند نقش كندن بر سنگ است كه به سختى از بین مىرود (مثل الذى یتعلّم فى صغره كالنقش فى الحجر). [5]
جواب:
سنین زیر 7 سال، سنین آموزشهاى رسمى و كلاسیك نیست. آموزشهاى زیر 7 سال باید غیر رسمى (در قالب بازى، شعر، سرود، قصه، بازى با كلمات) و قطرهاى باشد.
امام على (علیه السلام) مىفرماید: «ولدك ریحانتك سبعا». [6] فرزند تو تا 7 سال دسته گل است [لطیف است و نباید تحت فشار قرار گیرد].
7 سال اول زندگى فرزند، دوران بازى و شادابى او است؛ به همین جهت، رسول خدا (صلی الله علیه وآله) دستور مىدهد كه فرزندت را تا 7 سال رها كن بازى كند (دَع ابنك یلعب سبعَ سنین)، [7] و امام صادق (علیه السلام) نیز بر این امر تأكید مى فرماید: «الغلام یلعب سبع سنین» [8] پس باید فرزندان خود را تا 7 سالگى از آموزشهاى رسمى و كلاسیك رها سازیم تا به شادابى آنان لطمهاى نخورد.
امام صادق (علیه السلام) مىفرماید: «أمهِل صبیّك حتى یأتى له ستّ سنین». [9] فرزندت را رها كن تا 6 سالگىاش پایان پذیرد.
آموزشهاى غیر رسمى و قطرهاى، براى زیر 7 سال مطلوب است و مانع شادابى فرزند نمىشود. دلیل دستور امام باقر و صادق (علیهما السلام) بر تدریجى بودن آموزش در 7 سال اول زندگى كودك، همین امر مهم است كه فرمودند:
«در 3 سالگى لا اله الا الله، در 4 سالگى صلى الله على محمد و آله، در 5 سالگى آموزش قبله و سجده و در 7 سالگى نماز را به او بیاموزید».[10]
جواب:
سنین خردسالى (زیر 7 سال) سنین آموزشهاى سخت و فشرده نیست. شما مىتوانید این كار را با ورود فرزندتان به دوره آموزشپذیرى (7 سال دوم زندگى) آغاز كنید.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«الغلام یلعب سبع سنین و یتعلّم الكتاب سبع سنین». [11] كودك 7 سال بازى مىكند و 7 سال قرآن مىآموزد.
حتى توصیه مىشود در سن آموزشپذیرى نیز مراقب فشارهاى آموزش و حفظ قرآن باشید. مایل نیستیم فرزند شما خداى نخواسته از قرآن زده شود.
اگر اصرار دارید حفظ قرآن فرزندتان را پیش از دورهى آموزشگاهى (زیر 7 سال) آغاز كنید، حتما پس از 4 سالگى باشد تا هم، سطح شناختى مناسب در او ایجاد شود و هم انگیزه پیدا كند. این زمان، به تعبیر دكتر ژان پیاژه (1980 ـ 1896)، مرحله پیش عملیاتى است و فرزند شما را براى مراحل بعد (عملیات عینى و صورى) آماده مىكند.
تأكید مىكنم كه براى حفظ قرآن در دوران خردسالى، هیچ گونه فشارى نباشد. نشاط فرزند، فضاى مناسب براى حفظ، علاقهمندى فرزند و حفظ در دراز مدت، مانع از آثار سوء احتمالى مىشود.
امام على (علیه السلام) مىفرماید: «قلیلٌ مَدومٌ علیه خیرٌ مِن كثیر مملولٌ منه». [12] كم با دوام، بهتر از زیاد خسته كننده است.
جواب:
شما فرزندتان را در دوران خردسالى، با دوست داشتن خدا و محبت پیامبر گرامى و اهلبیت حضرت آشنا ساختید. اكنون لازم است او را با باورهاى اسلامى به ویژه توحید نیز آشنا سازید.
پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «مَن ربّى صغیراً حتى یقول: لا اله الا الله، لم یحاسبه الله». [13] كسى كه خردسالى را تربیت كند تا بگوید لا اله الا الله، خداوند از او حساب نمىكشد.
آشنایى فرزند با واجبات دینى به ویژه نماز و روزه در این سن مناسب است. این سفارش امام على (علیه السلام) است:
«اذا عقل الغلام و قرأ شیئا من القرآن، علم الصلاة». [14]هرگاه پسر به سن درك رسید و قسمتى از قرآن را خواند، باید به او نماز آموخته شود.
آموزش قرآن با توجه به ورود او به دوره آموزشپذیرى توصیه شده است.
پیامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) مىفرماید: «ما من رجل علّم ولده القرآن الّا تُوجَ ابواه یوم القیامة بتاج الملك و كُسِى حلّتین لم یرَ الناس مثلهما». [15]
هیچ كس نیست كه به فرزندش قرآن بیاموزد، مگر آن كه روز قیامت، بر سر پدر و مادرش تاج پادشاهى گذاشته، و دو لباس بر آنها پوشانده مىشود كه مردم، همانند آن را ندیدهاند.
آموزش احادیث امامان فرزند را از انحراف و گرایش به افكار نادرست غیر دینى باز مىدارد؛ به ویژه امروزه كه «به رنگ آمده دشمن، اگر به جنگ نبُرد».
امام صادق (علیه السلام) توصیه مىفرماید كه: «در آشنا ساختن فرزندانتان به حدیث امامان بشتابید، پیش از آن كه مُرجئه (گروهى منحرف) بر شما پیشى گیرند». [16]
افزون بر این موارد، براساس روایات دینى ما، بر آموزش مسائل بهداشتى، حكمتهاى اخلاقى، شعرهاى سودمند و مهارتهایى چون شنا و تیراندازى تأكید شده است.
____________________________
پی نوشت:
[1] ـ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 553 .
[2] ـ دیوان منسوب به امام على 7، ص 242
[3] ـ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 281 .
[4] ـ نهجالبلاغه، نامه 31.
[5] ـ متقى هندى، كنز العمال، ج 10، ص 249 .
[6] ـ ابن ابىالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 20، ص 343.
[7] ـ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج 21، ص 473.
[8] ـ كلینى، كافى، ج 6، ص 47 .
[9] ـ همان، ص 46 .
[10] ـ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 281.
[11] ـ كلینى، كافى، ج 6، ص 47.
[12] ـ نهجالبلاغه، كلمه قصار 444.
[13] ـ محمدی ری شهری، حکمت نامه کودک، ص 148، به نقل از الجامع الصغیر، ج2، ص 603.
[14] ـ علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 8، ص 133 .
[15] ـ متقى هندى، كنزالعمال، ج 1، ص 540 .
[16] ـ كلینى، كافى، ج 6، ص 47 .
منبع:
نسیم مهر جلد 3، پرسش و پاسخ تربیت کودک و نوجوان؛ حسین دهنوی