روسیه
-اختصاص ۵۳ میلیارد دلار بودجه کشور برای افزایش نرخ زاد و ولد.
-ایجاد کودکستان رایگان، کاهش قیمت مسکن و پرداخت پول به مادرانی که بیش از دو کودک دارند.
-حمایت مالی از خانواده هایی که برای اولین یا دومین و حتی سومین بار صاحب فرزند می شوند.
-معافیت مالیات تا سقف تعیین شده برای خانواده هایی که صاحب فرزند می شوند.
-حمایت مالی برای تربیت و رشد فرزندان به صورت سبد کالای حمایتی و نیز به صورت پرداخت نقدی به خانواده ها.
-تلاش نمایندگان روسیه برای اجرایی شدن قانونی که توسط جوزف استالین در نظر گرفته شده بود که این قانون حاکی از آن بود که خانواده های بدون فرزند از نظر مالیاتی جریمه شوند. بر این اساس مردان بدون فرزند ۲۵ تا ۵۰ سال و زنان ۲۰ تا ۴۵ سال باید ۶ درصد درآمد خود را به عنوان مالیات پرداخت می کردند.
-تصویب قانونی به نام «کودوموتیت» که براساس آن خانواده هایی که فرزند تا سن ۱۵ سال دارند ماهانه تا ۱۳ هزار ین کمک مالی دریافت می کنند.
-پدر و مادر در صورت اخذ مرخصی با نصف حقوق خود تا سقف تعیین شده در مرخصی حضور داشته باشند و بدون هیچ تغییری به کار قبلی خود بازگردند.
-هدف از ازدواج در میان قوم یهود افزایش جمعیت است.
-تاهل برای ازدیاد قوم بنی اسرائیل عامل مهمی تلقی می گردد و پذیرش آن بر هر یهودی واجب است.
-عوامل کنترل جمعیت در تورات صراحتا منع شده است. در تورات سقط جنین هم ردیف با قتل دانسته شده و برای آن مجازات هایی را تعیین کرده اند.
-ازدواج نکردن و نیز با وجود استطاعت مالی و جسمی فرزند دار نشدن در مرام یهود، گناه شمرده می شود.
-شورای افزایش جمعیت اسرائیل با همکاری کابینه رژیم صهیونستی که سال ۱۲۴۶ شمسی تاسیس شد، برای تشویق زنان اسرائیلی به زایش بیشتر، کمک مالی چشمگیری را به آنان اختصاص داده است.
-در مورد تعداد فرزندان مقرر شده که هر عائله حداقل باید چهار فرزند داشته باشد.
-میزان حق اولاد پرداختی به کارمندان زیاد است.
-فرزند زیاد موجب کاهش انواع و اقسام مالیات ها می شود.
-کارمندان بازنشسته که دارای فرزند بیشتری هستند، حقوق بازنشستگی بیشتری دریافت می کنند.
-نظریه پردازان صهیونیستی همواره به نقش موثر و سازنده زنان متدین یهودی در تقویت رژیم اشغالگر قدس اشاره می کنند، این عده معتقدند زنانی برای اسرائیل مفیدترند که صاحب هشت فرزند باشند.
اسرائیل برای تامین جمعیت در سال های دهه ۹۰ به مهاجرت هایی از روسیه و دیگر کشورهای بلوک شرق پس از فروپاشی جماهیر شوروی روی آورد. این مهاجرت ها در قالب دسته های مشخص از سال ۱۸۸۰ شروع شد و در دسته اول حدود ۲۵۰۰ مهاجر وارد فلسطین شدند، ولی اینک بر اثر اهتمام شدید بر مهاجرت توانسته جمعیت قابل توجهی را به خود جذب کند.
مهاجرت بر ۷۴ درصد جمعیت یهودیان موثر بوده است.
اسرائیل از جمعیت ۲میلیون نفری به ۷.۷میلیون رسیده است.
بر اساس آخرین آمار بانک جهانی، جمعیت این رژیم تا سال ۲۰۰۰ هر ساله بطور متوسط ۲.۸درصد رشد داشته است.
در این دوره به علت مشارکت زنان در نیروی کار و تغییرات ساختاری در خانواده، افراد تحصیل کرده به خصوص زنان تحصیل کرده دیرتر ازدواج کرده و تعداد فرزند کمتری به دنیا می آوردند. این امر موجب برهم خوردن تعادل و کاهش کیفیت نیروی کار می شد به طوری که افراد متخصص و باهوش فرزندان کمتری به جامعه تحویل داده و افراد با تحصیلات و تخصص کمتر فرزندان بیشتری را وارد جامعه می کردند.
با توجه به انتقال هوش از طریق ژنتیک، این امر تهدیدی جدی برای آینده کشور سنگاپور برای درخشیدن در صحنه جهانی در امر اقتصاد محسوب می شد. این سیاست ها با هدف قرار دادن اقشار تحصیل کرده جامعه به صورت هدفمند طراحی شد. هر چند در نهایت این سیاست ها با مخالفت های زیادی روبرو گردید و شکست خورد چرا که همچنان افراد تحصیل کرده دیرتر ازدواج کرده و فرزندان کمتری می خواستند.
زنانی که تحصیلات عالی داشتند و فرزند سوم و بعد از آن را به دنیا می آوردند، تخفیف مالیاتی بیشتر به آنها تعلق گرفته و آنها برای ثبت نام فرزندانشان در مدارس ابتدایی از اولویت برخوردار بودند. واحد توسعه اجتماعی به تشویق همسریابی در بین افراد تحصیل کرده پرداخت.
مشوق ۱۰۰۰۰ دلاری برای لوله بستن به زنانی اعطا می گردد که سواد کم داشته(۰ level) و زیر سن ۳۰ سال می باشند و فرزند اول و یا دوم خود را آورده اند.
جریمه به همان مبلغ(۱۰۰۰۰ دلار) برای زنانی که کم سواد بوده و فرزند سوم و به بعد را بیاورند.
تبلیغات رسانه ای با هدف تأثیر بر نگرش ها
این سیاست ها با شعار «سه فرزند و بیشتر داشته باشید اگر می توانید آنها را تأمین کنید». در واقع تأکید بر سطح تحصیلات برداشته شد و حتی افرادی که سواد کم داشته ولی با تلاش و کار، توانایی تأمین فرزندان بیشتر را داشته باشند می توانند فرزند بیاورند. اما همچنان در قالب این سیاست ها به مادران تحصیل کرده مزایا و مشوق های بیشتری تعلق می گرفت. هدف این سیاست ها تشویق زوج های ازدواج کرده برای آوردن فرزند سوم یا چهارم بود. این سیاست یک بسته سیاستی به همراه یک بسیج رسانه ای برای تأثیر بر عقاید و افکار عمومی بود. به امید این که به مزایای غیرمادی فرزند آوری تأکید گردد.
-ایجاد و توسعه مهد کودک و مراقبت از فرزندان
-ثبت نام مدارس ابتدایی: رقابت شدید در مورد ثبت نام در مدارس با کیفیت در بین اقشار متوسط جامعه وجود دارد که با اولویت ثبت نامی به فرزندان سوم در نظر است تا بسیاری از والدین تشویق به آوردن فرزند سوم به بعد شوند.
-اختصاص مسکن.
-تخفیف مالیاتی.
-افزایش مرخصی زایمان بدون حقوق از یک سال به ۴ سال برای زنانی که در خدمات مدنی کار می کنند.
-تغییر نگرش نسب به تنظیم خانواده در جهت منع لوله بستن و سقط(دو روشی که در فاز قبلی بر آنها تأکید شده بود)
-تاکید بسیج رسانه ای بر فواید و لذت غیرمادی داشتن فرزند در مقابل مشکلات اقتصادی فرزند آوری.
-تأکید بر تشکیل خانواده برای افراد مجرد و کاهش تجرد قطعی و افزایش سن ازدواج.
در کره جنوبی سیاست های جمعیتی باید تدریجی، طولانی مدت و دربرگیرنده حیطه های متعدد باشد و یک سیاست پایدار مشوق باروری باید اساس سرمایه گذاری برای توسعه انسانی باشد که در ذیل ارائه شده است.
-استفاده از خدمات بهداشتی رایگان برای مادران به هنگام زایمان.
-چهارده هفته مرخصی با حقوق به علاوه ۵۲ هفته مرخصی بدون حقوق برای مادران.