اشاره
در شماره قبل به عامل كار و تلاش به عنوان یكى از عوامل فردى افزایش روزى پرداختیم و ابعاد مختلف این عامل را در ارتباط با رزق و روزى مورد بحث قرار دادیم. در این مجال قصد داریم چند عامل دیگر را بررسى كنیم.
اخلاق خوب
یكى از عوامل بسیار مؤثر در جلب روزى و ازدیاد آن، بهرهگیرى از اخلاق خوب در مواجهه با دیگران است. البته همه كسانى كه به كار تولید و تجارت و خرید و فروش مشغولاند، اذعان دارند كه برخورد خوب و مناسب با مشترى، رمز جذب مشتریان بیشتر، تولید بیشتر و در نهایت سودآورى بیشتر است. در این دیدگاه اقتصادى، هدف اساسى سود اقتصادى بیشتر است كه در این راه از ابزارهاى متفاوتى مانند كیفیت كالا، بستهبندى مناسب و جذّاب، سیستم حمل و نقل و توزیع مناسب، بازاریابى و... استفاده مىشود و یكى از این ابزارها، اخلاق خوب است.
در این دیدگاه، اخلاق خوب در برخورد با مشترى همانند بستهبندى جذّاب كالا است و همچنان كه كالا باید از ظاهر مناسبى برخوردار باشد، فروشنده كالا نیز باید داراى ظاهرى جذّاب باشد. هر چند ممكن است در دل و ذهن خود، كمترین درجه احترام و اعتنا را به شخصیت خریدار نداشته و یا حتى از او متنفر باشد. حاصل آنكه در این نگاه، اخلاق و برخورد مناسب، ابزارى اقتصادى براى كسب سود بیشتر است.
این دیدگاه گرچه در ظاهر با آموزههاى اسلامى مبنى بر توصیه به رعایت اخلاق خوب با مردم مطابقت دارد، اما در واقع و باطن، داراى تفاوتهاى اساسى با آموزههاى اسلامى مىباشد. از جمله آنكه:
1. اخلاق اسلامى، صرفاً زیباسازى پوسته نیست؛ بلكه زیباسازى هسته است كه خود به خود به زیبایى پوسته نیز مىانجامد.
اخلاق اسلامى، دستور العملى براى پالایش و آرایش روح و روان آدمى است كه از پى آن، اعمال و رفتار انسان نیز پالایش و آرایش مىشود.
2. اخلاق اسلامى، صرفاً وسیلهاى براى جلب سود اقتصادى نیست؛ بلكه خود هدفى مقدس است كه با نیل به این هدف متوسط، هدف نهایى انسان كه همان قرب الى اللّه است، دست یافتنىتر و نزدیكتر مىشود.
اخلاق خوب، ارزش خود را از ارزش اقتصاد و پول كسب نمىكند؛ بلكه خود به تنهایى و صرف نظر از هر گونه ارزش اقتصادى، ارزشمند است.
3. اخلاقى كه به عنوان یكى از عوامل جلب و ازدیاد روزى مطرح است، نه فقط در برخورد با مشتریان و عوامل اقتصادى است، بلكه صرف رعایت اخلاق اسلامى حتى با غیر مشتریان و با غیر دست اندركاران اقتصادى و حتى در برخورد با زن و فرزند، خویشاوندان، بستگان، همسایگان و... در كسب رزق و افزایش آن تأثیر گذار است.
بر این اساس مىتوان حیطههاى اخلاق خوب را كه در افزایش رزق و روزى مؤثر است، در موارد ذیل دستهبندى نمود:
الف. همدلى اهل خانه
خانوادهاى كه در آن رحمت و رأفت حاكم باشد، زمینه بارش رحمت الهى را بر خود هموار مىكنند. یكى از مصداقهاى رحمت خداوند، توسعه رزق خانواده است. امام صادقعلیهالسلام در این زمینه فرمودهاند: «أَیما أَهلِ بَیتٍ اُعْطُوا حَظَّهُمْ مِنَ الرِّفْقِ فَقَدْ وَسَّعَ اللَّهُ عَلَیهِمْ فِى الرِّزْقِ وَالرِّفْقُ فِى تَقْدِیرِ الْمَعِیشَةِ خَیرٌ مِنَ السَّعَةِ فِى الْمالِ وَالرِّفْقُ لا یعْجِزُ عَنْهُ شَىءٌ وَالتَبْذِیرُ لا یبْقى مَعَهُ شَىءٌ اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ رَفِیقٌ یحِبُّ الرِّفْقَ؛ (1) به هر خانوادهاى كه سهم آنان از رفق [و همدلى] هدیه شده باشد [و با یكدیگر با مدارا و ملایمت رفتار كنند] ، خداوند حتماً رزق آنان را افزایش خواهد داد. در تقدیر معیشت [همدلى و] مدارا بهتر از ثروت زیاد است. با رفق [در زندگى] هیچ كمبودى وجود ندارد و با ولخرجى، هیچ چیزى باقى نمىماند. خداوند عزیز و با جلال اهل رفق [و مدارا] است و رفق را دوست دارد.»
ب. خوشرفتارى با همسایهها
تأثیر همدلى، ملایمت و خوشرفتارى در جلب و افزایش روزى، محدود به دیوارهاى خانه و اهل خانه نیست؛ بلكه خوشرفتارى با همسایهها و اهل محل نیز عاملى مؤثّر براى افزایش روزى است. بنا به گواهى امام صادقعلیهالسلام: «حُسْنُ الْجَوارِ یزِیدُ فِى الرِّزقِ؛ (2) همسایگى نیكو [و خوشرفتارى با همسایه،] موجب افزایش روزى است.»
ج. ارتباط با خویشاوندان
ارتباط با بستگان و مشاركت در غم و شادى آنان و مطّلع شدن از احوال و روزگارشان، ثمرات و بركات مادّى و معنوى فراوانى در پى دارد كه از جمله بركات مادّى آن، افزایش رزق و روزى است. امام صادقعلیهالسلام مىفرمایند: «صِلَةُ الْاَرْحامِ تُحَسِّنُ الْخُلْقَ وَتُمَسِّحُ الْكَفَّ وَتُطَیبُ النَفْسَ وَتَزِیدُ فِى الرِّزْقِ وِتُنْسِىءُ فِى الْاَجَلِ؛ (3) ارتباط با خویشاوندان باعث نیكى اخلاق، مبارك شدن دست، پاكیزگى روح، افزایش رزق و تأخیر در مرگ آدمى مىشود.»
امام باقرعلیهالسلام نیز بركات ارتباط با خویشان و بستگان را پاكیزه شدن اعمال، دفع بلا، ازدیاد ثروت، طول عمر، وسعت رزق و محبوبیت در بین خانواده معرفى كردند. ایشان مىفرمایند: «صِلَةُ الْاَرْحامِ تُزَكِّى الْاَعْمالَ وَتَدْفَعُ الْبَلْوى وَتُنْمِى الْامْوالَ وَتُنْسِىءُ لَهُ فِى عَمُرِهِ وَتُوَسِّعُ فِى رِزْقِهِ وَتُحَبِّبُ فِى أَهْلِ بَیتِهِ فَلْیتَّقِ اللَّهَ وَلْیصِلْ رَحِمَهُ؛ (4) صله رحم اعمال را پاكیزه مىگرداند، بلا را دفع مىكند، اموال را افزایش مىدهد، عمر انسان را طولانى مىكند، رزق او را توسعه مىبخشد، و [او را] در خانوادهاش محبوب مىگرداند؛ پس انسان باید تقواى الهى پیشه كرده و صلح رحم كند.»
پیامبر گرامى اسلامصلىاللهعلیهوآله نیز فرمودهاند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ یمُدَّ اللَّهُ فِى عُمُرِهِ وَأَنْ یبْسُطُ لَهُ فِى رِزْقِهِ فَلْیصِلْ رَحِمَهُ؛ (5) هر كس دوست دارد كه خداوند عمر او را دراز و رزق او را زیاد كند، پس با خویشان و بستگان خود رابطه داشته باشد.»
هم آن حضرت صله رحم را موجب فقرزدایى از زندگى دانستند: «صِلَةُ الرَّحِمِ تَزِیدُ فِى الْعُمْرِ وَ تَنْفِى الْفَقْرُ؛ (6) صله رحم موجب طول عمر و برطرف شدن فقر مىشود.»
د. خوشرفتارى با مردم
مهربانى و خوشرفتارى با خلق خدا، زمینهساز مهربانى و لطف خداوند نسبت به انسان است. گام اوّل خوشرفتارى، آزار ندادن مردم است. از نظر امام صادقعلیهالسلام یكى از عوامل افزایش رزق و روزى همین نكته است: «كَفُّ الْاَذَى وَقِلَّةُ الصَّخَبِ یزِیدانِ فِى الرِّزقِ؛ (7) ترك آزار [مردم] و كم جار و جنجال كردن، روزى را افزایش مىدهد.»
در گام بعدى، خوشرفتارى را باید به جاى بدرفتارى و نیكى را به جاى بدى نهاد؛ یعنى نه تنها بدرفتارى نكند؛ بلكه سعى در خوش رفتارى و نیكى به دیگران نماید. بخشى از پاداش مادى نیكى به مردم، رفع فقر از زندگى و زیاد شدن رزق آدمى است. بنا به گفتار امام باقرعلیهالسلام: «الْبِرُّ وَصَدَقَةُ السِّرِّ ینْفِیانِ الْفَقْرَ؛ (8) نیكى [به مردم] و صدقه پنهانى، فقر را از بین مىبرند.»
رفق و مداراى با مردم نیز روزى را افزایش مىدهد. امام كاظمعلیهالسلام در نصیحتى به هشام بن حكم در مورد اثرات مادّى رفق و نیكى و خوش اخلاقى فرمودند: «عَلَیكَ بِالرِّفْقِ فَاِنَّ الرِّفْقَ یمْنٌ وَالْخُرْقَ شُوْمٌ اِنَّ الرِّفْق َ وَالْبِرَّ وَحُسْنَ الْخُلْقِ یعْمُرُ الدِّیارَ وَیزِیدُ فِى الرِّزْقِ؛ (9) بر تو باد كه [با دیگران] با رفق و ملایمت رفتار كنى؛ چرا كه رفق مبارك [و با بركت] و تندخویى شوم و ناپسند است. رفق، نیكى و خوشاخلاقى با دیگران، شهرها را آباد و رزقها را افزون مىكند.»
حاصل آنكه خوشرفتارى در بین خانواده، با همسایگان، بستگان و سایر مردم، علاوه بر اثرات معنوى و نزدیك شدن به قلههاى كمال، در زندگى مادّى نیز اثربخش است و یكى از آثار آن، افزایش درآمد و بهرهورى از آن و بهبود وضع معیشتى انسان است.
ازدواج
در فرهنگ رایج و متداول بین مردم، ازدواج موجب افزایش هزینهها است. طبعاً باید وقتى ازدواج كرد كه بتوان از پس هزینه زیاد آن برآمد و این خود هنگامى ممكن است كه از درآمد فراوان و كافى برخوردار بود. در این منطق، باید درآمد داشت تا بتوان ازدواج كرد؛ اما در منطق دین، حقیقت جز این است. در ادبیات دینى ما، یكى از راههاى افزایش بركت و درآمد، ازدواج است و باید ازدواج كرد تا صاحب روزى شد. براى پولدار شدن باید ازدواج كرد، نه اینكه اوّل پولدار شد و سپس ازدواج كرد. ازدواج باعث ازدیاد رزق است و با افزایش رزق، از پس افزایش هزینهها هم مىتوان برآمد.
در این دیدگاه رازق دختر و پسر، چه در خانه پدرى آنها و چه در خانه خودشان یكى مىباشد و آن خداوند است. تنها چیزى كه قبل و بعد از ازدواج تفاوت پیدا كرده است، مكان زندگى آنها است؛ اما «رزق و رازق» آنها یكى است و بلكه رزق آنها بیش از گذشته آنها است. به عبارت دیگر، ضمانت رزق انسانها - كه بحث آن در بخش نخست مقاله گذشت - مشروط به خانه پدرى نیست؛ بلكه این وعده الهى هم در خانه پدرى و هم در خانه و زندگى جدید به قوّت خود باقى است.
در ادبیات دینى ما، نه تنها ترس از فقر و ندارى در اثر ازدواج، امرى ناپسند و خیالى است، بلكه بالاتر از آن، براى فرار از فقر و چارهجویى آن، باید ازدواج كرد تا از فقر در حالت مجرّدى رهایى جست.
در تأیید این ادّعا مىتوان از روایتى بهره گرفت كه براساس آن، وقتى جوان مجرّدى از نیازمندى و ندارى خود در نزد پیامبر اسلامصلىاللهعلیهوآله شكایت مىكند، آن حضرت او را به ازدواج كردن امر مىكنند. براى بار دوم و سوم نیز شكایت خود را مطرح مىكند و پیامبرصلىاللهعلیهوآله باز هم راه چاره او را ازدواج معرفى مىكنند.
امام صادقعلیهالسلام پس از نقل این حادثه تأكید مىكنند: «الرِّزْقُ مَعَ النِّساءِ وَالْعِیالِ؛ (10) رزق انسان، با همسر و خانواده تأمین مىشود.»
پیامبر گرامى اسلامصلىاللهعلیهوآله در توصیهاى همگانى خطاب به همه جوانان مىفرمایند: «اِتَّخِذُوا الْاَهْلَ فَاِنَّهُ أَرْزَقُ لَكُمْ؛ (11) خانواده تشكیل دهید تا رزق شما فراوان شود.» ایشان در جاى دیگرى فرمودهاند: «إِلْتَمِسُوا الرِّزْقَ بِالنِّكاحِ؛ (12) با ازدواج، رزق [خود] را طلب كنید.»
با مشاهده این روایات است كه فاصله زیاد بین فرهنگ دینى و فرهنگ عامى آشكار مىشود. بدون تردید، یكى از علل سخت شدن ازدواجها و افزایش سن ازدواج و به دنبال آن، گسترش نابسامانیهاى اخلاقى و اجتماعى، فساد و فحشا و فشارها و اضطرابهاى روحى - روانى، فاصله گرفتن از فرهنگ دینى و تردید در وعدههاى خداوند و نگرانى از وضعیت آینده است. مشكل اصلى بسیارى از افراد «بىپولى» نیست؛ بلكه «بىاعتقادى» است.
ناگفته نگذاریم كه تحقق وعده خداوند در روزىرسانى به انسانها و از جمله زوجهاى جوان، مشروط به تدبیر، تلاش، میانهروى و... است كه در جاى خود باید مورد بحث قرار گیرد.
دعا
عوامل مؤثّر در افزایش رزق انسان، منحصر در عوامل مادى و ظاهرى از قبیل كار و تلاش، تدبیر و آیندهنگرى و... نیست؛ بلكه عوامل دیگرى در ازدیاد رزق انسان مؤثّر است كه از نوع عوامل معنوى و باطنى محسوب مىشوند. از جمله عوامل معنوى كه در تقدیر رزق مؤمنان اثرگذار است، دعا مىباشد.
گنجینههاى نعمت در خزائن الهى نهفته است كه با كلید «راز و نیاز» مىتوان آنها را گشود و به قدر «نیاز» از آن بهره گرفت. امام علىعلیهالسلام چه خوش فرمود: «وَاسْتَعَنْتَهُ عَلَى اُمُورِكَ وَسَأَلْتَهُ مِنْ خَزائِنِ رَحْمَتِهِ ما لا یقْدِرُ عَلَى اِعْطائِهِ غَیرُهُ مِنْ زِیادَةِ الْاَعْمارِ وَصِحَّةِ الْاَبْدانِ وَسَعَةِ الْاَرْزاقِ ثُمَّ جَعَلَ فِى یدَیكَ مَفاتِیحَ خَزائِنِهِ بِما أَذِنَ لَكَ مِنْ مَسْأَلَتِهِ فَمَتى شِئْتَ اسْتَفْتَحْتَ بِالدُّعاءِ أَبْوابَ نِعْمَتِهِ وَاسْتَمْطَرْتَ شَآبِیتَ رَحْمَتِهِ؛ (13) از او (خدا) در كارهایت استعانت مىجویى و از خزائن رحمتش چیزهایى مىخواهى كه جز او كسى قادر به اعطاى آن نیست، مانند: عمرهاى بیشتر، سلامتى بدنها و وسعت روزیها. خداوند كلیدهاى خزائناش را در دست تو قرار داده است؛ زیرا به تو اجازه داده كه از او درخواست كنى؛ بنابراین هر گاه خواستى مىتوانى به وسیله دعا درهاى نعمت خدا را بگشایى و باران رحمت خدا را فرود آورى.»
دعا، اسلحه چندكاره مؤمنان است كه از آن در زمینههاى نظامى، اقتصادى، سیاسى و... استفاده كرده، مشكلات خود را حل مىكنند. دعا در میدان كارزار، پشتوانه روحى رزمندگان و عامل غیبى پیروزى آنان و در میدان اقتصاد، موجب افزایش رزق آنها مىشود.
پیامبر گرامى اسلامصلىاللهعلیهوآله پیوسته مؤمنان را بر بكارگیرى این سلاح تشویق مىنمودند: «الدُّعاءُ سِلاحُ الْمُؤْمِنِ وَعَمُودُ الدِّینِ وَنُورُ السَّماواتِ وَالْاَرْضِ؛ (14) دعا، اسلحه مؤمن و عمود [خیمه] دین و نور آسمانها و زمین است.» سپس فرمودند: «اَلاَ اَدُلُّكُمْ عَلَى سِلاَحٍ ینْجِیكُمْ مِنْ اَعْدَائِكُمْ وَ یدِرُّ اَرْزَاقَكُمْ؟؛ آیا شما را به سلاحى كه شما را بر دشمنانتان پیروز و رزقتان را جارى كند، راهنمایى كنم؟» یاران حضرت عرض كردند: آرى اى رسول خدا! آنگاه حضرت فرمود: «تَدْعُونَ رَبَّكُمْ بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ فَإِنَّ سِلاحَ الْمُؤْمِنِ الدُعاءُ؛ (15) خدایتان را شبانه روز بخوانید؛ چرا كه دعا سلاح مؤمن است».
بهرهبردارى معنوى از دعا، بالاتر از بهرهمندى مادّى از آن است كه در مقایسه دو بهره مادّى و معنوى، سود مادّى بهانهاى براى به دست آوردن سود معنوى است.
خدایى كه ضامن رزق انسانها و نیز مهربانترین كس براى آنان است، گاه كشتى معیشت آنان را در دریاى پرتلاطم زندگى به این سو و آن سو مىكشاند، تا كشتىنشستگان خداى كشتى را از یاد نبرند و از ترس غرق شدن، دایماً كشتىبان خود را صدا كنند. این همه بهانهاى است تا از میان این فریادهاى نیایشگرانه، مردم به سودى معنوى و به سرمایهاى بالاتر و والاتر دست یابند.
امام صادقعلیهالسلام حكمت روشن نبودن راه تأمین رزق مؤمنان را ایجاد زمینهاى براى زیاد دعا كردن آنان مىدانند: «إِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ أرْزَاقَ الْمُؤمِنِینَ مِنْ حَیثُ لَمْ یحْتَسِبُوا وَذَلِكَ أنَّ الْعَبْدَ إِذَا لَمْ یعْرِفْ وَجْهَ رِزْقِهِ كَثُرَ دُعَائُهُ؛ (16) خداوند عزّوجلّ، ارزاق مؤمنان را از راههاى غیرقابل پیشبینى براى آنان قرار داده است تا با نشناختن راه تأمین رزق خود، زیاد دعا كنند.»
اما نكته مهم این است كه آیا این همه تأكید بر دعاى زیاد براى تأمین و افزایش رزق، به معناى جایگزینى دعا به جاى عوامل مادّى رزق از قبیل كار و تلاش است، یا معناى دیگرى دارد؟
از متون و منابع دینى چنین استنباط مىشود كه دعا جایگزین كار نیست؛ بلكه پشتوانه معنوى انسانها است تا با استفاده از ابزار دعا، از كار خود نتیجه بهترى بگیرند. در این مورد به سخن امام صادقعلیهالسلام اشاره مىكنیم كه مىفرمایند: «ثَلاثَةٌ یدْعُونَ فَلا یسْتَجابُ لَهُمْ رَجُلٌ جَلَسَ عَنْ طَلَبِ الرِّزْقِ ثُمَّ یقُولُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِى یقُولُ اللَّهُ تَعالى اَلَمْ اَجْعَلْ لَكَ طَرِیقاً فِى الطَّلَبِ...؛ (17) دعاى سه گروه مستجاب نمىشود [كه از جمله آنها] دعاى فردى كه به دنبال طلب روزى نمىرود. و دعا مىكند: خدایا! روزى مرا برسان! و خداوند در جواب مىفرماید: آیا براى تو راهى براى طلب روزى قرار ندادم؟...»
حاصل آنكه از جمع بندى روایاتى كه مؤمنان را به دعا براى تأمین و افزایش رزق تشویق مىكند و روایاتى كه انسانها را از دعاى بدون تلاش برحذر مىدارد، به این نتیجه مىرسیم كه «نیایش و تلاش» در كنار هم معنا مىیابند، نه به جاى هم. تلاش بدون نیایش و نیایش بدون تلاش، هر دو ناقص و ابترند. نتیجه مطلوب هنگامى به دست مىآید كه این دو در كنار هم جاى گیرند.
چگونگى دعا
در مورد كیفیت و چگونگى دعا براى افزایش رزق، با مراجعه به روایات رسیده از امامان معصومعلیهمالسلام، نكات ذیل حائز اهمیت است:
الف. فقط براى خود دعا نكنیم و سایر مؤمنان را نیز دعا كنیم. یكى از اثرات دعا براى مؤمنان در حال عدم حضور آنان، افزایش رزق دعا كننده و دفع شدن بلاها از او است. امام صادقعلیهالسلام مىفرمایند: «الدُّعَاءُ لِاَخِیكَ بِظَهْرِ الْغَیبِ یسُوقُ لِلدَّاعِى الرِّزْقَ وَیصْرِفُ عَنْهُ الْبَلاَءَ وَیقُولُ الْمَلَكُ لَكَ مِثْلُ ذَلِكَ؛ (18) دعاى غیابى شما براى برادر مؤمنت، موجب سرازیرى رزق و دفع بلا از دعا كننده مىشود و فرشتهاى، مشابه همان دعا را براى شما مىگوید.»
ب. بهترین زمان براى دعا كردن، از هنگام سحر تا طلوع خورشید است؛ چرا كه بنا به فرموده امام باقرعلیهالسلام: «إِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ یحِبُّ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤمِنِینَ كُلَّ دُعَاءٍ فَعَلَیكُمْ بِالدُّعَاءِ فِى السَّحَرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإنَّهَا سَاعَةٌ تُفَتَّحُ فِیهَا أبْوَابُ السَّمَاءِ وَتُقَسَّمُ فِیهَا الْاَرْزَاقُ وَتُقْضَى فِیهَا الْحَوَائِجُ الْعِظَامُ؛ (19) خداوند [شنیدن] هر دعایى را از بندگان مؤمن خویش دوست دارد؛ پس بر شما باد از هنگام سحر تا خورشید دعا كنید؛ چرا كه در این زمان است كه درهاى آسمان گشوده، ارزاق تقسیم و حاجتهاى بزرگ روا مىشود.»
ج. در روایات ما، ادعیه و نمازهاى متفاوتى براى افزایش رزق و روزى توصیه شده است. براى پرهیز از طولانى شدن این بخش، ادعیه و نمازهاى مذكور در مقالات بعدى بیان خواهد شد.
ادامه دارد... .
پینوشـــــــــــتها:
1) الكافى، ثقة الاسلام الكلینى، دار الكتب الاسلامیة، تهران، 1365 ش، ج 2، ص 119.
2) همان، ص 666.
3) همان، ص 151.
4) همان، ص 152.
5) همان، ص 156.
6) بحار الانوار، محمدباقر مجلسى، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ق، ج 74، ص 103.
7) التوحید، شیخ صدوق، مؤسسة النشر الاسلامى، قم، 1398 ق، ص 46.
8) بحار الانوار، ج 74، ص 81.
9) شرح رسالة حقوق امام سجادعلیهالسلامص 464.
10) وسائل الشیعه، محمد بن الحسن الحر العاملى، مؤسسة آل البیت، ج 20، ص 44.
11) همان، ص 15.
12) مكارم الاخلاق، الحسن بن الفضل الطبرسى، دار الشریف الرضى، قم، 1412 ق، ص 196.
13) نهج البلاغه، نامه 31.
14) مكارم الاخلاق، ص 268.
15) همان.
16) وسائل الشیعة، ج 17، ص 51.
17) مستدرك الوسائل، المحدث النورى، مؤسسة آل البیت، قم، 1408 ق، ج 13، ص 14.
18) مكارم الاخلاق، ص 276.
19) الكافى، ج 2، ص 478.