عنوان : قاعده طلايي براي ازدواج آسان
تاریخ : 1391/05/07
منابع : روزنامه كيهان، شماره 20243 به تاريخ 8/4/91، صفحه 6
كلمات كليدي : غريزه، ازدواج
نوع مقاله : نشريات
موضوع مقاله : زن و خانواده
نویسنده: علی جواهردهی
ازدواج به معنای پیمان زناشویی كه بر اساس آن برای مرد و زن در برابر هم، تعهدات اخلاقی و حقوقی پدید میآید، امری طبیعی، فطری، غریزی و عقلایی است. بر اساس آموزههای قرآنی، همه موجودات به صورت جفت آفریده شدهاند. لذا مرد و زن به هم نیازی طبیعی دارند كه در شكل ازدواج، محدودیتهای خاصی پدید میآید تا این زوجیت معنایی دیگر بیابد؛ هر چند كه زن و مرد میتوانند برخی از نیازهای یكدیگر را در اشكال دیگر فراهم آورند، ولی هیچ یك از اشكال دیگر نمیتواند تأثیرات مثبت و سازنده ازدواج در شكل پیمان زناشویی را فراهم آورد. از این رو در اسلام ازدواج میان زن و مرد و تشكیل خانواده به عنوان بهترین و كاملترین شكل تحقق زوجیت معرفی شده است.
با این همه، شرایط اجتماعی و فرهنگی در برخی از جوامع موجب شده تا ازدواج به شكلی دشوار انجام پذیرد به گونه ای كه اشكال دیگر زناشویی حتی آسان تر و بهتر جلوه كند، به ویژه آن كه ازدواج در شكل رسمی آن پیامدهایی دارد كه از همه مهم تر تعهدات اخلاقی و حقوقی آن است كه نیازمند احسان، ایثار، عفو، گذشت، تلاش بیشتر و درآمد بالاتر است.
نویسنده در این مطلب بر آن است قاعده طلایی برای ازدواج آسان و زندگی بهتر براساس آموزههای وحیانی اسلام را معرفی كند.
ازدواج نیك، نیاز طبیعی انسان
خداوند در آیاتی از قرآن از خلقت مذكر و مؤنث در میان موجودات خبر میدهد و میفرماید كه ما همه موجودات از جمله انسانها را به صورت زوج آفریدهایم. (نجم، آیه45؛ قیامت، آیه39؛ یس، آیه36) هدف از آفرینش زوج برای موجودات از جمله انسانها، بسیار متنوع و متعدد است. از آیه21 سوره روم برمی آید كه ماهیت جفت از جهت نفس، همانند است تا مودت و رحمت و سكونت و آرامش در میان جفت امكان پذیر باشد.
این بدان معناست كه انسانها نیازمند جفتی هستند كه از نظر ماهیت از نفس خودشان است و همین ویژگی، مهم ترین عامل در گرایش هر موجودی به جفت خود است؛ زیرا از این طریق است كه به بسیاری از نیازهای روحی، روانی و جسمی و مادی خود میتواند پاسخ گوید.
انسانها پیش از آنكه از جفت برای تناسل و تولید نسل بهره برند كه خود یكی از اهداف و حكمتهای ازدواج است. (شوری، آیه11) به نیازهای روحی و روانی یا جنسی خود از طریق ازدواج پاسخ میدهند؛ زیرا آفرینش انسانها به گونهای است كه نمیتوانند بی جفت به كمال طبیعی و اعتدال خود برسند و در بهترین حالت، هر فرد انسانی، ناقص است مگر آنكه جفتی در اختیار داشته باشد كه بدان سكونت و آرامش مییابد و نیازهای عاطفی و روانی و روحی خود را بدان پاسخ مناسب و درخوری میدهد. از این رو خداوند حتی در بهشت آدم (ع) پس از آفرینش او و انتخاب وی برای خلافت الهی، از نفس حضرت آدم(ع) جفتی برای او آفرید تا در كنار هم به سكونت برسند.
بنابراین، حكمت و فلسفه اصلی در ازدواج، همان نیاز طبیعی انسان به جفت و همسر است و تناسل و تولید نسل در ادامه این مسئله قرار میگیرد؛ زیرا انسان موجودی است كه بقای خود را در هر شكلی چون فرزند دوست دارد و فقدان فرزند را به معنای نقص در خود میداند. بنابر این تناسل نیز پاسخی در ادامه پاسخگویی به نیاز كمال گرایی خود انسان است. هر فردی دوست میدارد كه از همه كمالات از جمله كمال جفت داشتن و فرزندداری بهرهمند باشد.
ازدواج رسمی، مسیری درست برای پاسخ به یك نیاز هر انسانی میتواند با توجه به وضعیت جمعیتی بشر، زوجی را برگزیند و با هم زندگی كنند؛ اما نكتهای كه نمیتوان از آن غافل شد، این كه هدف از ازدواج به شكل كمال آن تنها در یك نوع و شكل خاص امكان پذیر است؛ هر چند كه میتوان در شكلهای دیگر ازدواج، برخی از نیازهای انسانی خود را با آن پاسخ داد، ولی همواره شكلهای دیگر پاسخهای ناقصی به خواسته و نیاز اساسی است.
به عنوان نمونه حتی ازدواج موقت كه در فارسی از آن به صیغه یاد میشود، با آنكه یك ازدواج رسمی است، ولی برای شرایط خاص و پاسخگویی به نیازهای خاص تعریف شده است. با توجه به امكان شرط گذاری در این نوع ازدواج رسمی ولی موقت، همسران خواهان ارتباط دوستانه یا كلامی یا عاشقانه یا جنسی در زمان محدود، میشوند. با توافق زن و مرد این نوع زندگی موقت برای پاسخگویی به نیازهای عاطفی و جنسی و نسلی و مانند آن شكل میگیرد؛ اما به سبب همان موقت بودن، نمیتواند پاسخی كامل برای همه نیازهای مرد و زن برای تمام دوران زندگی شان باشد.
انواع دیگری از ازدواج و همسری كه اكنون در غرب متداول شده و یا از گذشته در برخی از جوامع وجود داشته، هرگز نمیتواند به نیازهای طبیعی مرد و زن به طور كامل پاسخ دهد.
بهترین شكل پاسخ گویی به نیازهای طبیعی و رهایی از نقص و رسیدن به كمال، ازدواج در شكل رسمی با شرایط خاصی است، كه عقل و عقلاء و دین و آیین بیان میكند. در هر فرهنگ انسانی در همه جوامع از دست كم دو نوع ازدواج سخن به میان میآید كه یكی از آنها رسمی و دیگری غیررسمی دانسته میشود. ازدواجهای رسمی در هر جامعهای، به گونهای تعریف میشود كه حداقل اصول اصلی نیازها پاسخ داده شود؛ هر چند كه اسلام به عنوان كامل ترین و عقلانیترین دین، بهترین شرایط و حقوق و قوانین را برای تشكیل خانواده بیان كرده است؛ اما با این همه آموزههای اسلامی از همه انسانها میخواهد كه در چارچوب ازدواجهای رسمی، روابط زن و مرد تعریف شود. از این رو بر اصل ازدواج رسمی میان زن و مرد تأكید و بر آن تشویق میكند.
به هر حال، شكی در اهمیت ازدواج به ویژه در نوع كامل و رسمی آن نیست، هر چند كه دیگر انواع و اشكال همسری و جفت شدن نیز به برخی از نیازهای انسانی پاسخ میدهد ولی هرگز پاسخی كامل و مناسب نیست.
خداوند در آیاتی از قرآن میخواهد تا ازدواج كنند و عزب و بی همسر نمانند و یا از روشهای غیراخلاقی و ناپسند عقلانی و عقلایی كه در همه جوامع وجود دارد پیروی نكنند، بلكه از همان سنت ازدواج كه میان همه جوامع به عنوان رفتاری اخلاقی و پسندیده شناخته میشود پیروی نمایند. (نساء، آیات 3 و 24 و 25؛ نور، آیه 32)
انتخاب همسر مناسب و هم شأن نخستین گام در ازدواج آن است كه انسان همسری مناسب و هم شأن با خود را برگزیند كه بتواند مكمل او باشد و نواقص او را برطرف كند و همانند لباسی باشد كه هم عیوب و نواقص او را میپوشاند و هم با كمالات خود، بر كمالات او میافزاید. خداوند در قرآن در بیان فواید لباس میفرماید كه لباس عیب پوش و زیباآفرین است. (اعراف، آیات 26 و 27) بنابراین كسی كه بی همسر است یا همسری مناسب ندارد در حقیقت گرفتار برهنگی است كه عیوب او آشكار و بر كمال و زیبایی اش چیزی افزوده نمی شود؛ چرا كه از نظر خداوند همسران مانند لباس یكدیگر هستند كه میپوشانند و زیبایی و كمال میآفرینند. (بقره، آیه 187)
پس ارزش دارد كه انسان وقت خود را مصروف این معنا كند تا همسری مناسب با خود بیابد. وقتی انسان به بازار میرود تا لباسی مناسب بخرد همه لباسهای یك مغازه را از نظر میگذارند و سبك و سنگین میكند و اگر لباسی را در این مغازه نپسندید به مغازهای دیگر و حتی شهرهای دیگر میرود تا لباسی برازنده خویش پیدا كند.
در انتخاب همسری كه جامه یك عمر آدمی است میبایست سخت گیرتر و دنبال همسری مناسب باشیم كه برازنده ما باشد. البته گرایش طبیعی هر انسانی به سمت و سوی همانند خود است و نوعی سیگنال از هر انسانی ساطع میشود كه دیگری را جذب یا دفع میكند. انسانهای پاك به هر میزان پاكی، سیگنالهای خاصی را میفرستند كه تنها انسانهای پاك دیگر را به سوی خود جذب میكند و از انسانهای ناپاك و خبیث نیز چنین سیگنالهایی ارسال میشود كه انسانهای پاك را دفع و انسانهای ناپاك را جذب میكند. هر كسی بویی دارد كه خوش یا ناخوش زنبور عسل یا خرمگس را به خود جذب و جلب میكند. (نور، آیات 3 و 26)
البته همان گونه كه این سیگنالها و بوهای خوش و ناخوش از هر فردی ساطع و تراوش میكند، لازم است تا انسان، هم تحقیق كند و هم به خدا واگذار كند؛ زیرا تحقیق از خانوادهای كه این بوته در آن رشد كرده نیز لازم است تا گرفتار خضراءالدمن و گیاه لجنزار نشویم یا زیاد به ظاهر بسنده نكنیم.
همان گونه كه ظاهر انسانها جاذبه و دافعه دارد، باطن و اعتقادات و اخلاق و منش و نگرش انسانها نیز دارای آثاری است كه نقش بسیار حیاتی در جذب و دفع دارد. كافر و مشرك و منافق دارای صفاتی است كه تنها هم كیشان را به سوی خود جذب میكند؛ چنان كه ایمان نیز این گونه است. (بقره، آیه 221؛ نساء، آیه 25)
در روایات اسلامی معیارهای همسر مناسب بیان شده است اما اصول انتخاب همسر مناسب همین چیزهایی است كه گفته شد؛ یعنی ظاهر و باطن میبایست به گونهای باشد كه دو نفر بتوانند در كنار هم مكمل یكدیگر باشند. كفو بودن كه در آیات و روایات بیان میشود همان مشتركات كلی است كه میبایست وجود داشته باشد؛ هر چند كه اگر این تناسب بیش تر باشد وضعیت در خانواده بهتر خواهد بود و رشد و بالندگی كمالی در آن خانه نیز بهتر است.
نكتهای كه باید توجه داشت اینكه اگر همسری مناسب برای خود یا فرزندان خود یافتید پیشنهاد بدهید و در این كار درنگ نكنید و این بهانه كه دختر بزرگتر هنوز ازدواج نكرده، مانع از رسیدن به همسر مناسب نباشد. (قصص، آیات 27 و 28)
حل مشكلات، بویژه مالی با ازدواج
انسان تا پیش از ازدواج با مشكلات بسیاری مواجه است؛ هر چند كه برخی به غلط میگویند كه قبل از ازدواج تنها یك غم و مشكل داشتیم كه همسر نداشتیم ولی بعد از ازدواج هزار و یك درد و مشكل داریم. این سخن، سخنی نادرست و نارواست؛ زیرا پیش از ازدواج هزاران مشكل وجود دارد كه اگر ازدواج انجام گیرد، این زخمهای درونی سرباز میكند و ظاهر و باطن آدمی را به هم میریزد.
از جمله مشكلاتی كه انسانها پیش از ازدواج با آن مواجه هستند مشكلات روحی و عاطفی و احساسی است. ما وقتی سخن از آرامش میكنیم یا مثلاً از دوستی و محبت و عشق حرف میزنیم، ظاهراً از یك موضوع و مفهوم سخن میگوییم، ولی شكی نداریم كه این اصطلاحات دامنه مفهومی و معنایی و مصداقی وسیع و گستردهای دارد. عشق به فرزند یا والدین یا همسر یا گیاه و حیوان و اشیاء یا حتی خدا، از نظر واژه یكی است ولی معنا و مفهوم آن بسیار متفاوت است. عوامل ایجادی آرامش نیز متفاوت و مختلف است و آرامشی كه با پول یا همسر یا ذكر الهی یا دعا و نیایش به دست میآید هر كدام ویژگی خاص خود را دارد. آرامشی كه با پول مثلاً به دست میآید یك نوع آرامش است و آرامشی كه با یاد خدا به دست میآید نوع دیگر آن است. همه اینها عوامل آرامش شمرده میشود، اما هرگز نمیتوان در مصادیق و مفاهیم و معنایی كه در خود مییابیم همه آنها را یكی و همانند بدانیم.
انسان آرامشی را كه در كنار همسر میتواند تجربه كند نمی تواند از طریق دیگری تجربه كند. بنابراین لازم است تا ازدواج كند تا این كمال یعنی این نوع از آرامش را نیز تجربه كند.
به هر حال، هر انسانی پیش از ازدواج با دهها و صدها مشكل مواجه است كه گاه همانند آتشی در زیر خاكستر نهان است و اگر به سرعت درمان نشود سرباز میكند و به جان و روح و جسم آدمی آسیب میزند.
قاعده طلائی ازدواج آسان
یكی از مهم ترین مشكلات جوانان این است كه از سرمایه كافی برای ازدواج بهره مند نیستند. دوستی دارم كه اكنون از چهل سالگی گذشته و هنوز ازدواج نكرده است. با آنكه برادر بزرگتر خانواده است تن به ازدواج نداده است؛ در حالی كه برادر كوچكتر همان خانواده ازدواج كرده و اكنون وضعیت مناسبی دارند. علت تأخیر در ازدواج ایشان این بود كه میگفت اول وضعیت مالی مناسبی پیدا كنم بعد ازدواج كنم. اینگونه است كه هنوز نه وضعیت مالی مناسبی پیدا كرده و نه ازدواج كرده است؛ چرا كه دیگر نمی تواند ایده آلهای پیشین خود را داشته باشد و هر دختری، دیگر به او پاسخ مناسب نمیدهد؛ چون از سن ازدواج گذشته است.
مردم بر این باورند كه اول وضع مالی خوب و مناسبی باید داشته باشند تا بعد ازدواج كنند، این در حالی است كه خداوند دقیقاً خلاف این باور مردمی فرمان میدهد. براساس قاعده طلایی كه قرآن بیان میكند: اگر میخواهی از نظر اقتصادی وضعیت مناسب و خوبی داشته باشی اول ازدواج كن تا بینیاز شوی. نه اینكه صاحب ثروت شوی بعد ازدواج كنی.
خداوند در آیه 32 سوره نور میفرماید:
وانكحوا الایامی منكم و الصالحین من عبادكم و امائكم ان یكونوا فقراء یغنهم الله من فضله والله واسع علیم؛
بی همسران خود، و غلامان و كنیزان درستكارتان را همسر دهید. اگر ندار و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خویش بی نیاز خواهد كرد و خدا گشایشگر داناست.
در این آیه سخن از این است كه اگر تنگدست هستید با ازدواج، از فضل الهی بهرهمند شوید و بی نیاز و غنی گردید. بنابراین، بهترین راه ازدواج آسان این است كه شما به فضل الهی تكیه كنید و كارهای خود را در همه چیز از جمله ازدواج به خداوند واگذار كنید (غافر، آیه 44)
البته برخی بر این باورند كه زندگی كه با هیچ نمیتواند آغاز شود و باید دست كم چیزی داشته باشیم. در این صورت نیز خداوند راهكاری را ارائه میدهد كه همان عفت مداری است كه نوعی تقوای در حوزه جنسی است. اگر كسی تقوای جنسی و عفت را پیشه خود سازد، باز خداوند از فضل خویش به او روزی میرساند و زمینه ازدواج را برای او فراهم میآورد. بنابراین اگر آن قدر از نظر توحید قوی هستیم و به توحید افعالی قائل و همه زندگی خود را به خداوند واگذار میكنیم در آن صورت با توكل بر خدا میتوان با حداقل موجودی و امكانات، ازدواج كرد و سر و سامان گرفت و اگر در مرتبه پایینتری از توحید و تفویض و توكل هستیم با استعفاف و عفت ورزی جنسی میتوان دارا شد و ازدواج كرد. (نور، آیه 33؛ طلاق، آیات 2 و 3)
برای ازدواج آسان میبایست همواره تقوا و توكل داشت و از فضل و رزق بیحساب خداوندی بهرهمند شد. همچنین در انتخاب همسر به همان اصول توجه داشت و در مسئله مهر و كابین نیز سخت گیری نكرد. این در حالی است كه مردم به جای آنكه ازدواج را همچنان كه در دین آسان شده، آسان بگیرند سخت میگیرند. اسلام چنان در ازدواج آسان میگیرد كه شاهدی برای ازدواج نمیخواهد در حالی كه در طلاق دو شاهد عادل را به شرط طلاق قرار میدهد تا طلاق به سادگی انجام نگیرد. شروطی كه برای ازدواج است شروطی آسان و ساده است در حالی كه برای طلاق سخت و دشوار است؛ اما در فرهنگ غیراسلامی كه در جامعه رواج یافته است كاملاً برعكس شده و این بسیار خطرناك است.
سن ازدواج به سبب نگرش غلط به مسئله ازدواج به ویژه در حوزه مالی موجب شده كه بسیار بالا برود و تأثیر منفی و غیرسازندهای بر جامعه بگذارد.
درهای گشایش، پس از ازدواج
این مسئله به تجربه و مكرر ثابت شده كه خداوند یك سری از گشایشها و روزیها را به بعد از ازدواج واگذار كرده. همه ما در زندگی خود افراد بسیاری را دیدهایم كه با دست خالی و با حداقل امكانات به سمت ازدواج رفته اند و خداوند پس از ازدواج، درهای متعدد جدیدی را كه حتی به ذهن آنها خطور نمیكند به رویشان گشوده است.
اصولاً یكی از مهمترین موانع جدی ازدواج جوانان امروز كه باعث شده سن ازدواج بالا برود این است كه توقعات، بسیار بالا رفته است. دختر و پسری كه از ابتدا قصدشان این باشد كه با حداقل امكانات و با توقعاتی بسیار پایین با هم وصلت كنند و به اصطلاح از صفر شروع كنند به طور یقین با ازدواجی آسان، خواهند توانست تشكیل زندگی بدهند و پس از شروع زندگی جدید، شاهد گشایش درهای جدید به روی خودشان باشند اما اگر ملاحظه چشم و هم چشمی و توقعات و حرفهای این و آن و دیگران چه میگویند را بكنند باید سالها منتظر فراهم شدن شرایط مناسب برای ازدواج باشند كه آن هم بعید است كه به شرایط دلخواه خود برای شروع ازدواج برسند و این روش، مخالف مضمون آیه فوق است.
به طور كلی قاعده طلائی ازدواج آسان كه برگرفته از آیه 32 سوره نور است بر چند محور استوار است كه با پایبندی به این محورها میتوان خیلی زود و آسان ازدواج كرد. یكی از آن محورهای مهم، قناعت پیشگی است. زیرا كسی كه در تمام پروسه ازدواج خود قناعت بورزد راحت تر میتواند ازدواج كند، همچنین ساده گیری در كارهای مربوط به ازدواج و كم توقعی در این خصوص از محورهای دیگر ازدواج است. تعبیر خداوند مبنی بر اینكه: ان یكونوا فقراء یغنهم الله من فضله، حاوی پیامهای متعددی به افراد سخت گیر در مسئله ازدواج است از جمله این كه اگر با دست خالی و با تنگدستی به سمت ازدواج بروید خداوند شما را مستغنی میكند همچنین پیام دیگر این آیه این است كه تنگدستی نمی تواند مستمسكی برای فرار از ازدواج باشد چون خداوند وعده بی نیاز كردن را داده است.
اگر كسی تنگدست باشد و به دلیل ندار بودن، اقدام به ازدواج نكند باید در توكل او و اطمینان به وعده خداوند شك كرد.
این نگرش در میان عامه مردم معروف است و تجربیات فراوان نیز مؤید آن است كه اصولاً هزینه ازدواج را خداوند فراهم میكند، از این رو اگر كسی با اندكی آورده مالی، شروع به ازدواج كند و تلاش هم بورزد خداوند من حیث لایحتسب، از جایی كه به ذهنش هم نمی رسد، هزینه او را تأمین میكند. این حقیقت با حسابهای دودوتا چهارتای مادی ما سازگار نیست و محاسباتی غیر از محاسبات محدود ما در عالم در كار است.
پس، از آنچه گذشت معلوم میشود كه خداوند در آیه سوره نور كلید طلائی ازدواج آسان را تبیین كرده و به افراد نیازمند ازدواج تأكید كرده كه با تقوا و توكل و اعتماد به خداوند و با حداقل امكانات و كم توقعی و ساده گیری و قناعت، به راحتی میتوانند ازدواج كنند و خداوند هم هوای آنان را خواهد داشت. باشد كه با ایمان واقعی و نه زبانی به این وعدههای آسمانی، زنجیرهای خودساخته پیرامون ازدواج را به دست خود باز كنیم و با آسان گیری، زمینه ازدواج خیل عظیم جوانان مجرد آماده ازدواج را فراهم كنیم تا درهای رحمت و فضل خداوند به رویمان گشوده شود.